
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,196 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,532 |
خنده منده | ||
پوپک | ||
مقاله 12، دوره 24، آبان (280)، آبان 1396، صفحه 22-23 | ||
نوع مقاله: طنز | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2017.64822 | ||
تاریخ دریافت: 30 آبان 1396، تاریخ پذیرش: 30 آبان 1396 | ||
اصل مقاله | ||
خنده منده لیلا چیذری میزبان خسیس روزی یک مهمان سرزده به خانهی آقای خسیس رفت. آقای خسیس گفت: «اگر مایلید نهار پیش ما بمانید. مرغ هست، بگویم برایتان تخم بگذارد؟» سؤال عملی معلم: «اگر دو سیب اینجا باشد و تو یکی را بخوری، چند سیب میماند؟» شاگرد: «آقا اجازه، ما اینطوری نمیتونیم جواب بدیم، باید واقعی انجام بدیم تا جواب درست شود.» ساندویچی مشتری: «آقا لطفاً یک ساندویچ مرغ؛ فقط داخل آن، گوجه نگذارید!» فروشنده: «ای وای ببخشید! گوجهیمان را تمام کردیم، میخواهید به جایش خیارشور نگذارم؟» یک هفته وقت قاضی: «چرا پول این آقا را نمیدهی؟» متهم: «آقای قاضی باور کنید یک سال است التماس میکنم به من یک هفته وقت بده؛ اما او گوش نمیکند!» خروس ماهر اولی: «میدانی چرا خروسها موقع قوقولی کردن، چشمهایشان را میبندند؟» دومی: «برای اینکه ثابت کنند از حفظ هم بلدند بخوانند!» سرباز شجاع سرباز اول: «برای من یک نفر دشمن با هزار نفر دشمن هیچ فرقی ندارد.» دومی با تعجب: «واقعاً، آخر چهطور؟» اولی: «چون در هر صورت فرار میکنم!» برای شام اولی از دومی پرسید: «این ماهی را کجا میبری؟» دومی: «دارم برای شام میبرمش خانه.» ناگهان ماهی سر از کیسه بیرون آورد و گفت: «ممنون، من شام خوردم، لطفاً من را ببر رودخانه!» همسفر زرنگ اولی: «من برای پیکنیک غذا میپزم و میآورم.» دومی: «من هم آجیل و تنقلات میآورم.» سومی: «من هم میوه میآورم.» همه به چهارمی نگاه کردند و گفتند: «تو چی میآوری؟» چهارمی قدری فکر کرد و گفت: «من هم برادرم را میآورم.» کباب کوچک مشتری: «آقا چرا این کبابها اینقدر کوچک هستند، مگر گربه نصفش را خورده؟» آشپز: «نه آقا، کبابهای ما همه همین قدری هستند، گربهی بیچاره فقط آن را لیس زده!» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 153 |