تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,316 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,267 |
قوری جامدادی | ||
سنجاقک | ||
مقاله 12، دوره 14، دی (154)، دی 1396، صفحه 20-21 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/sn.2017.65074 | ||
تاریخ دریافت: 30 دی 1396، تاریخ پذیرش: 30 دی 1396 | ||
اصل مقاله | ||
محمدرضا شمس یک جامدادی بود شکل قوری. یک بار خواب دید قوریه. از خواب پرید. دید هوا روشن شده. هول شد. پرید نشست روی سر سماور و گفت: «وای خاک به گور! خواب موندم. دیر شد. چایی دم نکردم.» کیف و کتاب داد زدند: «بیا پایین. تو که قوری نیستی، شکل قوریای!» جامدادی گفت: «نخیر! من قوریام. یک قوری گلقرمزی که چاییهای خوشمزه دَم میکنه.» بعد هی خودش را تکانتکان داد که چاییاش زودتر دَم بکشد. مدادها از اینطرف به آنطرف قل خوردند، از آنطرف به اینطرف قل خوردند. خوششان آمد. فکر کردند قُلقُل بازیه. داد زدند: «بیشتر... بیشتر!» جامدادی بیشتر خودش را تکان تکان داد. کیف و کتاب دوباره داد زدند: «این کارها چیه میکنی؟ بیا پایین. دست بردار!» سماور، پوفپوفی کرد و گفت: «چی کارش دارید؟ بذارید چاییش رو دَم کنه!» بعد به قوری گفت: «خُب دیگه، بسه. چایی دم کشید. برو پایین استکان و نعلبکیها منتظرند. برو براشون چایی بریز!» جامدادی پرید پایین و توی استکان و نعلبکیها چایی ریخت. چاییاش یک نقّاشی خیلی قشنگ بود. نقّاشی یک سینی با چندتا استکان پر از چاییهای خوشرنگ. استکان و نعلبکیها گفتند: «عجب چایی خوشرنگی!» و همه زدند زیر خنده.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 134 |