تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,436 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,378 |
آدمها | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 13، دوره 28، دی 96 - شماره پیاپی 334، دی 1396، صفحه 24-24 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2018.65153 | ||
تاریخ دریافت: 02 بهمن 1396، تاریخ پذیرش: 02 بهمن 1396 | ||
اصل مقاله | ||
سوگل عصاری صدای همهمهی مسافران در داخل اتوبوس میآید. خانم پیر میگوید: «چرا حرکت نمیکنیم؟ ماشین خراب شده؟» آقایی با عینک ته استکانی میگوید: «نه خانوم توی ترافیک هستیم. اون جلو شلوغه، گمونم یه تصادفی چیزی شده.» پسر دانشآموز میگوید: «راست میگه این آقا، ماشین پلیس هم وایساده.» آقای جوان میگوید: «انگار آمبولانس هم اومده، چراغاش روشنه.» خانم کارمند میگوید: «خدا به خانوادهشون رحم کنه، چه جوری باید به اونا خبر بدن.» یک خانم جوان میگوید: «آقای راننده میشه من پیاده شم لطفاً؟ طاقت دیدن این صحنهها رو ندارم آخه.» آقای چاق میگوید: «حالا چند نفر مُردن؟» دستفروش داخل اتوبوس میگوید: «کمِ کم پنج نفر. آخه هر روز اینجا چند تا تصادف میشه.» خانم مسن میگوید: «حالا یکی بره خبر بیاره.» دختر دانشجو میگوید: «خودتون رو ناراحت نکنین مادر، فردا همهشو توی روزنامه مینویسن.» اتوبوس آرام آرام به محل حادثه نزدیک میشود، یک وانت نیسان پر از بار وسط چهارراه خراب شده و روشن نمیشود. مردم دارند کمک میکنند ببرنش کنار خیابون. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 152 |