تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,143 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,059 |
عصبانیت در عربستان، وبا در یمن | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 21، دوره 28، دی 96 - شماره پیاپی 334، دی 1396، صفحه 42-43 | ||
نوع مقاله: در جهان چه خبر؟ | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2018.65161 | ||
تاریخ دریافت: 02 بهمن 1396، تاریخ پذیرش: 02 بهمن 1396 | ||
اصل مقاله | ||
سیدهاعظم سادات میخواهم به او بگویم: «چرا آنقدر دیر آمدید؟ شکرانه برای دیدارتان بیتاب بود...» اما خستگی چهرهاش را که میبینم یادم میرود چیزی بگویم. مردی و مردانگیاش خلاصه شده در تفنگ بزرگی که از شانهاش آویزان کرده و بیرمقی چشمهای نجیبش که معلوم است شبهای زیادی بیدار بوده. لباسهایش مثل همهی مبارزان، خاکی است و چهرهاش آنقدر شبیه شکرانه است که بیاختیار مرا به دنبال او گشتن دعوت میکند. باید مژدهی آمدن پدرش را به او بدهم. بچهها کنار دیوار فرو ریختهی مدرسه نشستهاند و با ترس به آسمان نگاه میکنند. هنوز روی گونهی خیس بعضیها رد اشک را میتوان دید. مرد دستپاچه جلو میآید و میگوید: «نیست... شکرانه بین بچهها نیست... مگر امروز پیش شما نبود؟... نکند...» حسنا جلو میآید. با صدای بچگانهاش میگوید: «امروز برایش جشن تولد گرفته بودیم. میخواستیم یک روز خوشحال باشد و یادش برود که شما چند ماه است به جنگ رفتهاید...» مرد با ابروهایی بالا مانده به او نگاه میکند. زیر لب چیزی میگوید و لب پایینش را میگزد. با صدایی لرزان ادامه میدهد: «تا اینکه سعودیها حمله کردند...» صدای خشخش گچ در صدای انفجارها محو میشود. سرهای کوچک بچههای کلاس به سمت پنجره میچرخد. کسی محکم به در میکوبد: «سعودیها حمله کردند، پناه بگیرید.» مات و مبهوت از شیشهی کثیف و غبارگرفتهی پنجره به بیرون نگاه میکنم. فریاد میکشم: «بچهها به راهرو بروید و کنار دیوار راهرو بنشینید.» بچهها دواندوان به بیرون از کلاس میروند. شکرانه، عروسک سیاهپوستش را که امروز از من کادو گرفته بغل میگیرد و در شلوغی بین بچهها گم میشود. صدای انفجارها کمکم نزدیک و نزدیکتر میشود تا اینکه گرد و غبار همهجا را میگیرد. دیوارهای مدرسه فرو میریزد. بچهها جیغ میکشند. بعضیها فقط میدوند و... مرد دوباره میپرسد: «شاید به بیرون از مدرسه رفته باشد! نه؟» سر تکان میدهم. مرد دوباره به کلاس برمیگردد. نیمکتهای به هم ریخته را جابهجا میکند. خاکِ دیوارهای فروریخته را چنگ میزند. تکهای از آهن نیمکت را مثل بیلی در دست میگیرد و خاکها را کنار میزند. از بین چارچوب فروریختهی درِ کلاس نگاهش میکنم.آرام میایستد. پاهایش شل میشود. روی زانویش مینشیند. چند قدم جلو میروم. شکرانه آرام و بیصدا خوابیده. دستهای عروسک سیاهپوستش را محکم گرفته است. *** در سال 2011 میلادی در کشورهای عربی موج حرکت ضدحکومتی شکل گرفت. موجی که در اصطلاح به آن «بیداری اسلامی» میگویند. مبارزاتی که در بعضی از کشورها انجام شد، مثل مصر، لیبی و الجزایر باعث سقوط و برکناری دولتها شد. دامنهی این امواج خروشان به کشورکوچک و مستقل یمن هم کشیده شد. گرچه شیعیان یمن قبل از سال 2011 اعتراضاتی را برعلیه حکومت علی عبدالله صالح (رئیس جمهور سابق یمن) انجام داده بودند؛ اما فایدهای نداشت. از طرفی عربستان از ترس اینکه شیعیان در یمن پیروز و مستقل شوند، آقای «منصور هادی» از طرفداران حکومتی خودش را با نقشهای مرموزانه به مردم یمن تحمیل کرد. مردم باهوش یمن هم که هدف از این کار را فهمیده بودند همچنان به مبارزهی خود ادامه دادند و حتی شدت مبارزه را بیشتر کردند. در حدی که «منصور هادی» به عربستان فرار کرد. در ششم فروردین سال 1394 جنگی نابرابر آغاز شد که شروع کنندهی آن عربستان بود. جنگی که یک طرف آن شیعیان یمن بودند و طرف دیگر، عربستان و بعضی از کشورهای عربی خاورمیانه که با دعوت عربستان «ائتلاف عربی» را تشکیل میدادند. عربستان با تمام قدرت و با تجهیزات بالایی که داشت از سه راه هوایی، زمینی و دریایی کشور کوچک و زیبای یمن را مورد هدف قرار داد و هزاران مرد، زن، بچه، پیر و جوان را به شهادت رساند؛ اما از آنجا که شیعیان یمن مردمی هستند که از مولای خود، حسینm درس آزادگی و زیر بار زور نرفتن را آموختهاند، با همان تجهیزات کم به دفاع از کشور خود پرداختند. کشور یمن که در جنوب شبه جزیرهی عربستان قرار دارد، سابقهی بالایی در اسلام و شیعه بودن دارد و تنها کشوری است که مردمش بدون جنگ تسلیم امام علیm فرستادهی پیامبرj شدند. از نظر زیبایی هم بسیار سرسبز و دیدنی بود؛ اما الآن جنگ باعث شده که جاهای زیادی از این کشور، زیبایی خود را از دست بدهد و مردم یمن از نظر مالی وضع نامناسبی داشته باشند؛ حتی از نظر بهداشتی هم آب و هوای سالم که حق هر موجودی است، در اختیارشان نیست.در بیش از ده استان یمن، وبا همهگیر شده و هر روز جان تعداد زیادی از ساکنان یمن را میگیرد.اما این جنگ و خصوصاً کشته شدن تعداد زیادی از دانشآموزان در مدرسه و کودکان بیگناه در خانه، دل هر انسان آزادهای را ناراحت میکند، آنقدر که حتی صدای سازمان ملل و مجامع حقوق بشری اروپا هم در آمده و خواهان رسیدگی به وضعیت ناراحت کنندهی یمن شدند. به امید روزی که در هیچ جای دنیا جنگی وجود نداشته باشد و بچهها با تمام وجود و از ته دل بخندند. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 155 |