تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,305 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,231 |
آدمهایی شبیه دارو | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 26، دوره 28، دی 96 - شماره پیاپی 334، دی 1396، صفحه 50-50 | ||
نوع مقاله: آسمانه | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2018.65166 | ||
تاریخ دریافت: 02 بهمن 1396، تاریخ پذیرش: 02 بهمن 1396 | ||
اصل مقاله | ||
فاطمه گایینی –شانزدهساله - قم دراز میکشم و به خودم فکر میکنم. به الآنِ خودم که نوجوانم. نوجوان شدهام و تغییر کردهام. به نوجوانی فکر میکنم. مثل یک بیماری است. من مریض شدهام و نصیحتهای دیگران مانند آمپولهایی است که در مریضی میزنم. آمپولها مدلهای مختلفی دارند. بعضیهایشان خیلی دردناک و بعضیهایشان آنقدر کم درد هستند که نمیفهمیکِی آمپول را زدهای. بعضی از نصیحتها مانند شربت میمانند، با طعمهای مختلف، پرتقالی، انگوری، تلخ و شیرین. بعضیها هم مانند قرص میمانند. فقط باید حواست باشد که سروقت و به جا مصرفشان بکنی. آدمها شبیه داروها میشوند. یک دستهیشان مانند آمپول فقط یک لحظه درد دارند؛ اما باعث بهتر شدن حالت میشوند. بعضیهایشان را مثل شربت شیرین. قبول میکنی؛ اما در پذیرفتن بعضیهایشان مزه را بهانه میکنی و دیر میپذیریشان. میمانند قرصها؛ قرصها همان دسته از آدمهایی هستند که راحت قبولشان میکنی و راحت بهشان عادت میکنی. اما این آدمها در ظاهر دارویی بیدرد به سراغت میآیند. کاری میکنند که حتی بعضی مواقع که بهشان نیاز نداری هم مصرفشان بکنی و این مصرف عوارض زیادی میتواند داشته باشد. من از کدام دسته از آدمهایم؟ فعلاً نمیدانم! من الآن مریضم. باید صبر کنم تا این چهار دسته توانایی خود را به من تزریق کنند تا من بتوانم در آینده بهترین را انتخاب کنم. فقط باید حواسم باشد مصرف بیجا و بیش از حد دارو میتواند منجر به مرگ من شود. یادداشت دوست خوبم، فاطمهجان؛ سلام! متن زیبایت را خواندم. تبریک میگویم که اینقدر دقت و توجه داری و خوب به محیط دور و برت و موضوع نوجوان که الآن خودت هم در آن هستی، دقت نظر داری. مشکل خیلی از نوجوانها این است که در زمان حال خود زندگی نمیکنند. دوست دارند نقش بازی کنند. نقشی معمولاً بزرگتر از خودشان؛ اما شما چنین نکردید. این خود بودن و توجه به نیازهای حال سبب شده است نوشتهی شما دلنشین و در عین حال مناسب با زمان حال باشد. اینکه شما آدمها را دارو میدانید و آنها را تشبیه به دارو کردهاید، کار جالبی بود؛ اما توجه داشته باشید در ابتدای نوشتهیتان نصیحت آدمها را تشبیه به دارو کردهاید و نیمه متن خودِ آدمها را شبیه کردهاید. کاش در اول متن واژههای نصیحت را حذف میکردید و همان آدمها را میگذاشتید. در این صورت متن شما زیباتر و گیراتر میشد. باز بنویس و برای دوستت آسمانه بفرست. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 145 |