تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,200 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,123 |
بیا روی یخها لیز نخوریم! | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 3، دوره 28، اسفند 96 - شماره پیاپی 336، اسفند 1396، صفحه 4-4 | ||
نوع مقاله: سرمقاله | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2018.65499 | ||
تاریخ دریافت: 05 اردیبهشت 1397، تاریخ پذیرش: 05 اردیبهشت 1397 | ||
اصل مقاله | ||
ملیحه دولابی سرما خوردهام. توضیحش این میشود که صُبح بلند شدم و فهمیدم که سرما خوردهام. سرماخوردگیها اکثراً از صبح آغاز میشوند. بیدار میشوی و میبینی که سرماخوردهای. انگار دنیا روی سرت خراب شده و فکر میکنی هیچوقت قرار نیست خوب باشی! باید خودم را به یخچال میرساندم. همیشه چارهها توی یخچالاند. اصلاً دوتا چراغاند که توی دنیا مایهی دلگرمی آدمیاند؛ اولی چراغ دستشویی و دومی چراغ یخچال؛ من هم با منجی دوم کار داشتم. نمیدانم انتخاب زرورق پشت این قرص کار چه کسی بود؛ اما به نظر من انسان «خوشانتخابی» بوده؛ چون حتی از دور هم میشود تشخیصش داد. به خودم دلداری دادم و سعی کردم خودم را هیجانزده نشان بدهم. عذاب وجدان هنگام شروع سرماخوردگی از خود جناب سرماخوردگی بدتر است. آبریزش بینی، سردرد و سوزش گلو، همه اینها بهعلاوهی مَنگی. «آموکسیسیلین و آدلتکُلد» میتونن یه روز خاکستری رو بسازن؛ روز خاکستری هم یعنی یک روز کوتاه، سرد و سرماخوردهی زمستانی! اینجا زمستان یکدفعهای میرسد. با بیرحمی درها را لگد میزند. از پنجرهها نشت میکند. از سر وکول قابهای مربعشکل و مستطیلشکل بالامیرود و رنگهای گرم از ترس، گوشهی اتاق توی هم قفل میشوند و میلرزند. تیکههای آویزان سرما، از میلههای قفسهی کتاب، نشان میدهد سرما سربازِ وظیفهشناسی است که زیر متکا تکثیر و در سوراخ جمع میشود، لای پرزها لانه میکند و از جیبهای اوریب پالتویی که نقش مادر را بازی میکنند، چکه میکند. از زیر فرش وسط اتاق میجوشد و روی سرامیکها میخزد. راستش را بخواهی، من از سرما میترسم! اینجا، زمستانها شعر از سقف چکه نمیکند. اینجا زمستان است. همه دارند شالگردن میبافند و مغازههای کاموافروشی شلوغ شده است. زمستان را باید با پرتوهای سلاخیشده و یلدای کشدارش فروخت و چند کیلو تابستون خرید و به پوست مالید. زمستان را باید توی قرصهای آدلتکُلد حل کرد و سرکشید. هاپچه! | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 104 |