تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,442 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,381 |
بازی | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 17، دوره 28، اسفند 96 - شماره پیاپی 336، اسفند 1396، صفحه 28-29 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2018.65513 | ||
تاریخ دریافت: 05 اردیبهشت 1397، تاریخ پذیرش: 05 اردیبهشت 1397 | ||
اصل مقاله | ||
عباس عرفانیمهر 1- دو فروشگاه کنار هم هستند. بالای یکی نوشته: فروشگاه بازیهای ایرانی و آن یکی نوشته: فروشگاه بازیهای خارجی. در داخل ویترین فروشگاه، سیدیهای ایرانی، شخصیتهای جذاب بازیها به عنوان فروشندههای سیدیبهدست و با قیافههای خندان ایستادهاند. چند دانشآموز که پشت کیفهایشان که روی کولشان است، عکس شخصیتهای بازیهای ایرانی و شهدای هستهای و عکس شهدای خلبان مانند شهید شیرودی است، ایستادهاند و در حال خرید از آنها هستند. در داخل فروشگاه پر از گل و پروانه است. در داخل فروشگاه سیدیهای خارجی هم چند شخصیت اخموی بازیهای رایانهای خشن مانند تکن، زامبی و کامیت در حالتی که خون از بدنشان میچکد و خشن و زشت هستند، فروشنده هستند و سیدیبهدست ایستادهاند. چند دانشآموز با قیافههای لاتی و موهای عجیب و غریب جلوی ویترین مغازهاند و پشتشان کوله است و روی کولهها عکسهای خشن بازیها قرار دارد. از داخل کیفهایشان چند مار بیرون آمدهاند. در بین بچهها چند حیوان وحشی مانند گرگ و روباه و سگ وحشی ایستادهاند و به ویترین نگاه میکنند. 2- در مدرسه همهی دانشآموزان به صف ایستادهاند. اکثر دانشآموزان با قیافههای عجیب و غریب چاق و لاغر و عینکی، لباس بَتمن و کامبت و مرد عنکبوتی پوشیدهاند و با تعجب به هم نگاه میکنند. ناظم از پشت بلندگو میگوید: «دانشآموزانی که لباس فرم مدرسه را نپوشیدهاند بیان بیرون تا به خدمت نمرهی انضباطشان برسم.» 3- یک پسربچه با قیافهی اخمو و با لباس یکی از شخصیتهای خشن تیکن در حالی که شمشیر دارد، مادرش را در گوشهی اتاق با شمشیرش تهدید میکند و میگوید: «مامانجون! سیدی خارجی جنگی برام میخری یا نه؟» مادرش که وحشت کرده، به دیوار چسبیده و دستهایش بالاست، میگوید: «آره پسرم! هر چی تو بگی میخرم.» یک گربه وحشت کرده و در حال فرار است. 4- مادر: «پسرم بلند شو بریم خونهی خاله.» - نه مامان من تا انتقام مرگ خودمو از این هیولای خیکی نگیرم هیچجا نمیام. 5- برگهی امتحانی آزمون نام و نام خانوادگی: غمانگیز کشمشزاده کلاس: هشتم ط دستهدار 1- کوروش با دشمنان خود چگونه رفتار میکرد؟ (1نمره) او ابتدا «R2» را نگه میداشت و سپس 3 بار «R1» را فشار میداد و دشمنانش را نابود میکرد. 2- اولین جنگ داریوش چه زمانی اتفاق افتاد و با که بود؟(1نمره) همین دیشب و با زامبیها بود. 3- علت شکست مادها چه بود؟ حملهی غول مرحلهی آخر به مادها و خوردن خون آنها. 6- پدر از اتاق دیگری فریاد میزند: «خوابیدی پسرم؟» پسر در حالی که چراغ اتاق را خاموش کرد، روی تلویزیون یک پتو انداخته و زیرش نشسته و دارد پلی استیشن بازی میکند صدای خرو پف درمیآورد. خرررر... پف ف ف ف... یک چشمش را بسته و با چشم دیگرش درِ اتاق را نگاه میکند. 7- یک کودک که دماغش آمده و باد کرده، با تعجب و سیدی بهدست در حال نگاه کردن به تلویزیون است. اخبارگو در حال گفتن اخبار در تلویزیون: یک پسر 14 ساله در شهر شوتآباد، به دلیل اینکه 48 ساعت پلیاستیشن بازی کرد، در همان حالت خشک شد و به مرکز تاکسیدرمی منتقل گردید. چند نفر امدادگر، آن بچه را، در حالتی که دستهی پلیاستیشن در دست دارد و قیافهاش خندهدار است در همان حالت خشک شده، روی برانکارد گذاشتهاند و در حال بردن او هستند. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 99 |