| تعداد نشریات | 54 |
| تعداد شمارهها | 2,551 |
| تعداد مقالات | 36,121 |
| تعداد مشاهده مقاله | 16,165,434 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 7,329,062 |
برای خانم معلم | ||
| سنجاقک | ||
| مقاله 6، دوره 15، اردیبهشت (158)، اردیبهشت 1397، صفحه 10-11 | ||
| نوع مقاله: داستان | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/sn.2018.65713 | ||
| تاریخ دریافت: 05 تیر 1397، تاریخ پذیرش: 05 تیر 1397 | ||
| اصل مقاله | ||
|
علیاصغر کاویانی من و برادرم پارسا، به فکر درست کردن کاردستی برای کادوی روز معلم بودیم. به او گفتم: «دانشآموزان در روز دوازدهم اردیبهشت به معلّمشان هدیه میدهند.» بعد خاطرهی «روز معلم» پارسال را تعریف کردم که به من و همکلاسیهایم خیلی خوش گذشت؛ چون آن روز جشن گرفتیم و خوراکیهای خوشمزه خوردیم. امروز من و پارسا و مامان به بازار رفتیم تا برای خانممعلّم هدیه بخریم. آنجا پر از وسایل جورواجور بود. وارد فروشگاه مانتوها و روسریهای ایرانی و خارجی شدیم. رنگ لباسها خیلی قشنگ بود. پارسا گفت: «بهتر است برای خانممعلّم شما پارچه بخریم تا مامان برای او لباس بدوزد.» مامان گفت: «چه فکر خوبی!» به مغازهی پارچهفروشی رفتیم. آنجا هم پر از پارچههای خوشرنگ بود. فروشنده، جنسهای ایرانی و خارجی را به ما نشان داد. خیلی با هم فرق نداشتند. مامان گفت: «اجناس ایرانی بخریم.» فروشنده گفت: «پارچههای خارجی بسیار عالی هستند.» مامان گفت: «پارچههای ایرانی هم خیلی زیبا و عالی هستند.» مامان چند متر پارچهی مانتویی ایرانی خرید و به خانه رفتیم. فردا صبح مامان به مدرسهی ما آمد تا اندازهی خانممعلّم را بگیرد. راستی! یادم رفت بگویم که مامانم خیّاطِ خوبی است. او بیشترِ لباسهایمان را خودش میدوزد. | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 110 |
||