تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,209 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,133 |
ماجراهای آقای خوش خیال (کتاب) | ||
پوپک | ||
مقاله 3، دوره 25، تیر (288)، تیر 1397، صفحه 8-9 | ||
نوع مقاله: طنز | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2018.66131 | ||
تاریخ دریافت: 30 آبان 1397، تاریخ پذیرش: 30 آبان 1397 | ||
اصل مقاله | ||
سیدناصر هاشمی کتاب آقای خوشخیال به بچههایش گفت: «توی کتابی نوشته بود راه موفقیت سه چیز است. شما هم سعی کنید این سه مورد را در زندگی رعایت کنید تا موفق شوید.» بچههایش گفتند: «خب آن سه مورد کدام است؟» آقای خوشخیال جواب داد: «من نخواندم، فقط دیدم نوشته بود. اگه خوانده بودم که الآن خودم موفق بودم.» *** به آقای خوشخیال گفتند: «میدانی یار مهربان چیست؟» گفت: «بله... موبایل است.» گفتند: «نخیر اشتباه گفتی، یار مهربان منظور کتاب است.» آقای خوشخیال گفت: «این چه یار مهربانی است که همیشه ازش کتک میخوردیم. در کودکی تا اتفاق خاصی میافتاد کتاب را لوله میکردند و میزدند توی سرمان.» *** پسر آقای خوشخیال کتابی را انداخته بود سطل زباله. وقتی آقای خوشخیال آن را دید خیلی ناراحت شد. رفت گوش پسرش را گرفت و گفت: «ای پسر نادان چرا کتاب را انداختی سطل زباله؟ حداقل اگر نمیخواستی بخوانی، نگهشدار که باهاش مگس بکشیم.» *** نصف شب دختر آقای خوشخیال پدرش را بیدار کرد و گفت: «بابا... بابا اصلاً خوابم نمیآید.» آقای خوشخیال گفت: «خب برو یکی از کتاب درسیهایت را بردار و مطالعه کن.» دختر گفت: «شوخی کردم بابا. خواب دارد چشمهایم را کور میکند.» *** به آقای خوشخیال گفتند: «توی مدرسه، کدام کتاب را از همه بیشتر دوست داشتی؟» گفت: «کتاب زبانهای خارجه.» گفتند: «پس حتماً الآن زبان انگلیسیات خوب است؟» جواب داد: «نه، من فقط عکسهایش را نگاه میکردم.» *** به آقای خوشخیال گفتند: «اگر وقت کردی کمی هم مطالعه کن.» گفت: «دوست دارم، ولی حیف که کتاب برای استراحت و خواب من مضر است.» *** آقای خوشخیال، شخصی را در خیابان دید. دوید جلو و گفت: «آقا شما نویسنده هستید؟» مرد با خوشحالی جواب داد: «بله، شما کتاب مرا خواندهاید؟» آقای خوشخیال گفت: «من نخواندهام، ولی همسرم کتابتان را گذاشته زیر مبلمان که پایهاش شکسته.» *** نویسندهای از آقای خوشخیال پرسید: «به نظر شما چه کسانی از کتابهای من خیلی خوششان میآید؟» آقای خوشخیال جواب داد: «موریانهها.» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 110 |