مادربزرگ در فضای مجازی

مریم یوسفی

قصه از آن‌جا شروع شد که همه تصمیم گرفتند برای تولد مادربزرگ یک گوشی همراه بخرند. او از این هدیه خیلی خوشش نیامد و گفت: «مادرجون چرا زحمت کشیدین، این ادا و اطوارا که به درد من نمی‌خوره. ما رو چه به گوشی! هر کی بخواد حالم رو بپرسه به خونه تلفن می‌کنه. نکنه اینو برام گرفتید که بهتون دیگه چیزی نگم!... نخیر، یادتون باشه می‌آیید این‌جا گوشی‌هاتون خاموش...»

دایی‌جان با مهربانی سر مادربزرگ را بوسید و گفت: «مادرجان باور کن این خیلی کاربرد داره و خیلی می‌تونی ازش استفاده کنی. این که فقط واسه حرف زدن نیست.»

مادربزرگ گوشی را در دستش چرخاند، یک نگاهی به آن کرد و ادامه داد...

- نه این‌که من بلدم ازش استفاده کنم!

دایی‌جان به همه نگاهی کرد وگفت: «قول می‌دم همه رو خودم بهتون یاد بدم. از پیامک گرفته تا تلگرام و...

مادرِ من، تو که هزار ماشاالله باهنر و بااستعدادی. اینم زود یاد می‌گیری.»

آن روز مثل همه‌ی تولدها به همه خوش گذشت، ولی تازه کار دایی‌جان شروع شد؛ آموزش کار با گوشی همراه به مادربزرگ...

□

بالأخره با پشتکار و تمرین‌های مادربزرگ و همت و آموزش خوب دایی‌جان، مادربزرگ وارد فضای مجازی شد و این روزها گل‌های خانه‌ی مادربزرگ شاداب‌تر از همیشه هستند، چرا که عضو کانال مربوط به گیاهان شده و دیگر می‌داند چگونه به روش علمی گیاهان را پرورش دهد. تازه غذا و دسرهای جدیدی را هم از کانال‌های آشپزی یاد گرفته است. او بسیاری از خریدهایش را هم اینترنتی انجام می‌دهد. داخل گوشی‌اش کتاب قرآن و مفاتیح را دانلود کرده و در هر زمان از آن‌ها به راحتی استفاده می‌کند. قبض آب و برق و تلفن و گازش را با نرم‌افزارهای کاربردی (اپلیکیشن) پرداخت می‌کند و...

درست است که مادربزرگ به فضای مجازی آمده؛ اما هنوز قانون‌های او سر جایش هست.

قانون اول: پیامک و چت فقط و فقط برای کارهای ضروری است.

قانون دوم: برای جویا شدن از احوال یک‌دیگر باید به هم سر بزنیم؛ و اگر به هر دلیلی نشد باید با تلفن تماس بگیریم تا حداقل صدای هم‌دیگر را بشنویم.

قانون سوم: برای تبریک تولدها باید با یک شاخه گل به خانه‌ی هم برویم و نه این‌که با شکلک‌های شمع و کیک و تولد و تبریک صفحه‌ی خود را پر کنید و بفرستید.

قانون چهارم: در میهمانی گوشی‌های تلفن خاموش...

- انگاری باید قانون پنجم رو هم اضافه کنم، پسر خوب چند دفعه بگم یه‌ریز نشین پشت کامپیوتر، یه‌ذره هم مواظب چشمات باش. پاشو بریم با هم پیاده‌روی ...

بله، قانون پنجم همین الآن تصویب شد. فقط جالب است بدانید که چون مادربزرگ به خاطر ورود به فضای مجازی فرصت بیش‌تری پیدا کرده، پیاده‌روی هم جزء برنامه‌هایش شده.

- اومدی پسرم، منتظرم‌ ها!