تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,462 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,414 |
آرایش بیشتر، وابستگی بیشتر | ||
پیام زن | ||
مقاله 1، دوره 27، تیر (313)، تیر 1397، صفحه 24-25 | ||
نوع مقاله: نگاه | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/mow.2018.66198 | ||
تاریخ دریافت: 19 آذر 1397، تاریخ پذیرش: 19 آذر 1397 | ||
اصل مقاله | ||
چرا مصرف لوازم آرایش در ایران زیاد است زهرا قدیانی
چند هفته پیش دوربینها روی ککومکهای صورت «مگان»، عروس تازهی خاندان سلطنتی انگلیس، زوم کردند. تقریباً تمام جهان، روزنههای پوست مگان را دیدند. هیچ تلاشی برای پوشاندن آنها نشده بود؛ حتی به نظر میرسید که موهای او سشواری معمولی هم نخورده و کاملاً سردستی و به سادهترین شکل ممکن جمع شده است. رژلبی هم اگر وجود داشت، بسیار کم بود و شبیهترین رژلب به رنگ طبیعی لبها. لباس عروس هم، سادهترین لباس ممکن و البته متناسب با نوع اندام عروس طراحی شده بود. ظرافتهای خاصی نیز دربارهی تور عروس بهکار گرفته شده بود؛ مثل اینکه گلهای روی آن، نماد کشورهای تحت استعمار انگلیس بود. همه میدانیم که هزینهی اینگونه مراسم، سر به فلک میگذارد و ارزش جواهرات عروس، با بودجهی برخی کشورها برابری میکند. حواشی این عروسی بیپایان است؛ چراکه اقتصاددانان دربارهی بودجهی خاندان سلطنتی میگویند، طراحان مد دربارهی مدل لباسها نظر میدهند، فمنیستها دربارهی شخصیت مگان و ازدواجهای قبلی او میگویند، کلاسیکها مبهوت شکوه و عظمت مراسم سلطنتیاند و در ایران، بار دیگر بحث آرایش غلیظ زنان باز میشود.
طبیعی یا مصنوعی انسان مدرن، از طبیعت فاصله گرفت. جهان با گذر از دورهی مدرن، کوشید بار دیگر به طبیعت بازگردد. البته طبیعت در جای خود نبود. در همهی این سالها، بشر طبیعت را تخریب کرد و از آن دور شد. او در شهرها زندگی کرد و از زندگی طبیعی نیاکان خود رویگردان شد؛ اما بشر پسامدرن، تلاش میکند موقعیتها و مؤلفههای طبیعی را در زندگی خویش بازآفرینی کند. طبیعتگرایی، بهویژه در انگلیس بهشدت دنبال میشود. نمود این طبیعتگرایی را میتوان در خانوادههای آنجا بهوضوح دید؛ تلاش برای بارداریهای پیدرپی و فرزندان بسیار. جلوگیری از بارداری بهنوعی مبارزه با طبیعت و روند طبیعی زندگی خانوادگی بهشمار میرود. اجداد ما تا میتوانستند میزاییدند؛ تا زمانی که دست طبیعت آنها را از این کار بازمیداشت. تأکید بر زایمان طبیعی، بدون حتی یک برش و بخیه هم، از نمودهای این طبیعتگرایی در جوامع پسامدرن است. ما در ایران، در چالهی مدرنیته گیر افتادهایم؛ یعنی نه کامل در عرصههای سیاسی، اقتصادی و حتی صنعتی مدرنیته را پیاده کردهایم و نه توانستهایم از آن عبور کنیم و طرحی نو دراندازیم. بدتر اینکه از ترکشهای آن در امان نماندهایم. یکی از این ترکشها، همین دوری از طبیعت و سِیر طبیعی زندگیست: از برنامههای کاهش جمعیت گرفته تا تعریف زیبایی. زیباییشناسی ایرانیها، طی سالیان زیر و رو شده و برای اینکه چهرهات بهروز بهنظر بیاید، باید یکی دو عمل جراحی و تزریق ژل از چند ناحیه روی صورت خود مرتکب شده باشی. صورتهای طبیعی، جای خود را به الگویی همهگیر و تصنعی داده است: گونههای برآمده، لبهای بیرونزده، بینیهای بهوضوح جراحیشده، رنگ موهای غیربومی و... . گاهی در برخی مناطق که قدم میزنی، فکر میکنی شاید این اطراف خط تولید صورت راه افتاده که اینقدر همه شبیه هماند. فقط چندین و چند نوع کرم، پودر و کانسیلر برای لایهلایه پوشاندن پوست صورت استفاده میشود. دختران نوجوان ایرانی، از آرایش غلیظ ابایی ندارند، بلکه آن را لازم میدانند. این در حالیست که دختران نوجوان و حتی زنان جوان و میانسال در کشورهای پیشرفته، زیبایی را در حالت طبیعی صورت خود میدانند و استفاده از لوازم آرایشی، بیشتر میان سالخوردگان رواج دارد. آنجا، زیبایی در طبیعیبودن است و اینجا مداخله در صورت طبیعی زن جوان، امری بدیهی و بلکه ضروریست. این در حالی ست که صورت زن ایرانی، عمدتاً رنگ و لعاب طبیعی دارد.
تقابل صورت و سیرت اگر جامعه کار مادران خانهدار را ارزشمند میدید که عمری صرف تربیت دو یا سه فرزند میکنند و به دیدهی احترام به آن نگاه میکرد، اگر برای زنان ورزشکار ارزش بیشتری قائل میشد و زمینههای رشد ورزش آنان را تقویت میکرد، اگر به خودشکوفایی زنان در موارد علمی و اقتصادی بیشتر بها داده میشد، اگر زمینهی خوداشتغالی و درآمدزایی برایشان فراهم میگردید و اگر برنامههای معنوی و فرهنگی مختص زنان فراگیرتر میشد، آنها را از توجه به ظاهر، سمت توجه به ابعاد دیگر زندگی سوق میداد. به هر حال سیستم ارزشگذاری جامعه، بر انتخابهای فردی اثرگذار است. متأسفانه در جامعهی ما، مادری و خانهداری معادل جداافتادن از موقعیت پیشرفت اجتماعی و حتی گاهی بیکاری و عدم استفاده از استعدادهاست. زن ایرانی، بهتدریج مادری را مانعی برای رشد و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی خود میداند. فرض کنید مردم ما فیلم یا سریالی ببینند که زیبایی و عظمت تلاش مادری خانهدار برای آرامش و رشد خانواده و فرزندان خود را به تصویر میکشد. آیا رسانه قادر است معمولیترین امور چنین بانویی را جذاب جلوه دهد، یا روایت زنی که برای درخشیدن در ورزش شبانهروز تلاش میکند، یا زنی که کسبوکاری خانگی راه انداخته و علاوه بر رشد اقتصادی خانواده و کشور خود، زمینهی اشتغال زنان دیگر را هم فراهم کرده، یا تصویر زنانی که با مطالعه، پرسش و جستوجو، سعی در بالابردن آگاهیهای سیاسی و اجتماعی خود داشته و در عرصههای مختلف حضور آگاهانه و مؤثر دارند؛ همین زنانی که در مساجد و مراکز فرهنگی در برنامههای مختلف حضور فعال دارند. همهی اینها، یعنی تشویق زنان به توجه به ابعاد دیگر زندگی فردی و اجتماعی.
تقابل سلامت و زیبایی جملهی «بکُش و خوشگلم کن»، دربارهی خیلی از اقدامات آرایشی و زیبایی زنان ایرانی کارایی دارد. زنان ایرانی به عملهای جراحی سنگین، پرهزینه و گاه خطرناک تن میدهند و لوازم آرایشی گاه غیراستاندارد مصرف میکنند. تتو و کاشت مژه و ابرو، میان آرایشگرهای ایرانی کاری رایج است. خیلی از آنها آموزشهای لازم را ندیدهاند. رعایت نکردن نکات ایمنی، در خیلی از موارد به آسیب جسمی و حتی نقص عضو منجر میشود. امروزه زنان اگر ورزش هم میکنند، مشخصاً با هدف سلامت نیست و بیشتر زیبایی اندام مدنظر است. رژیمهای غذایی نیز بیش از سلامت، با هدف چاقی یا لاغری دنبال میشوند. جالب این است که هدف از ورزش و رژیم، رسیدن به اندامیست که رسانههای خارجی تبلیغ میکنند؛ اندامی دستنیافتنی که عمدتاً کارکرد جنسی دارد؛ الگویی که منطبق بر اندام زن سفیدپوست اروپاییست و زن آسیایی یا عرب، هیچگاه نمیتواند تمام و کمال به آن هیبت درآید. به همین دلیل است که ـ بهاصطلاح روانشناسان ـ تصور از بدن (body image) زنان ما منفی میشود، دربارهی بدن خود احساس ناخوشایندی پیدا میکنند و همواره دنبال ایناند که نقصشان را جبران کنند. از این رو چون در فرهنگ و قوانین ما صورت، بیش از تمام بدن در معرض نمایش است، میزان آرایش بالا میرود. اقبال به آرایش دائمی، مثل تتوی خط چشم و... در کشور ما بسیار است. همهی ما زنانی را دیدهایم که در دستشوییهای عمومی، بهسرعت آرایش خود را تجدید میکنند و بدون آرایش، اعتمادبهنفس حضور در جمع را ندارند. این نکته هم روشن است که هرقدر میزان آرایش بیشتر باشد، میزان وابستگی به آن هم بیشتر میشود؛ تا جایی که زن بدون آرایش، احساس میکند چیزی کم دارد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 95 |