تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,146 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,062 |
ضیافت یا مشقت؟ | ||
پیام زن | ||
مقاله 14، دوره 27، مرداد (314)، مرداد 1397، صفحه 64-65 | ||
نوع مقاله: مشاوره | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/mow.2018.66231 | ||
تاریخ دریافت: 19 آذر 1397، تاریخ پذیرش: 19 آذر 1397 | ||
اصل مقاله | ||
نویسنده: علیاکبر مظاهری از زبان مشاور
زن و شوهری، برای مشاوره نزدم آمدند. هر دو از مهمانیهای بسیار و رنجبار به ستوه آمده بودند. آقا، بیشتر از هزینههای مهمانیها مینالید و از اوقاتی که صرف مهمانها و مهمانیها میشود و خانم، بیشتر از خستگی و درد کمر مینالید و از کمآوردن وقت پختوپز و پذیرایی. زندگیشان، بر اثر مهمانیهای پرشمار و مهمانهای ناخوانده و بیملاحظه، در ناآرامی بود. این مهمانیها، رونق زندگیشان را گرفته بود و به اساس زندگی و رابطهی همسریشان آسیب میزد. چارهجویی کردند و مشاورهمان در سه جلسه، به فرجام نیکو رسید. اکنون، پیش از بیان راهکارهایی که به ایشان دادم، مطالبی را دربارهی مهمانی بیان میکنم. با دقت، همراهیمان کنید.
مهمانی واژههای مهمان و مهمانی، زیبا هستند و احساس شادمانی و مهربانی همراه دارند. انجام مهمانی نیز خوشایند است؛ چه مهمانیرفتن و چه مهمانیدادن. مهمانی، در ایجاد شادمانی در دلها و استحکام پیوندها و زدودن کدورتها و کاستن افسردگیها تأثیری شایان دارد. مهمانی در آموزههای دینی مکانتی شایسته دارد. به انجام آن تشویق شده و وعدهی پاداش بر آن داده شده است. در فرهنگ خانوادهها ـ بهویژه خانوادههای مسلمان ـ مهمان عزیز است و حبیب خدا و مهمانی فرخنده است و مبارک. اما این پدیدهی خجسته، چهبسیار بر اثر آداب و تشریفات زاید، ناپسند و ناخجسته میشود؛ بهگونهای که دیگر نهتنها ثمرههای خود را از دست میدهد، بلکه به پدیدهای شوم و رنجآور بدل میشود و سبب زحمت و کدورت میگردد. تشریفات زاید، اسرافها و به خود سختیدادنهای دردناک، از روزگار خانوادهها دمار درمیآورد. چهبسیار مهمانیهایی که چندین روز، نیروهای جسمانی و روانی افراد را تباه میکنند و هزینههای هنگفتی بر میزبان تحمیل میکنند و خستگیهای دردناکی بر جای میگذارند. این دیگر آن مهمانی فرخندهای نیست که پاداش الهی دارد و نهتنها بر دوستیها نمیافزاید، بلکه رنجش و ناخرسندی میزاید و نه شادمانی میآفریند و نه پیوندها را استحکام میبخشد. در این مهمانی، مهمان نیز در عذاب و مشقت است. وقتی مهمان ببیند که برای این پذیرایی چه زحمتها کشیده شده و برای این سفره چه نیروها و مالها صرف شده، آزرده میشود و آن پذیرایی و آن غذا، به کامش ناگوار میآید.
تحمیل بر خویشتن اگر کاری از روی رغبت انجام نگیرد، رنجدهنده است. چنین کاری، اعصاب را میفرساید. وقتی آدمی خود را مجبور به فراهمکردن وسایل پذیرایی از کسی و کسانی کند، دیگر چه انتظار ثوابی و چه توقع لذت و بهجتی؟ این تحمیلها و تحملها و تکلیفها و تکلفها، فضیلتسوزند و ملالتبار و سستکنندهی دوستیها و صفاها. اینها آمیخته به نفاق است؛ یعنی آدمی کاری کند که بهظاهر از انجام آن راضی است و بهواقع ناراضی. شوربختانه بسیاری از امور زندگانی ما، بر پاشنهی رودربایستیها و تعارفهای دروغین میچرخد و این آداب و عادات ریایی، بار سنگینی را بر روان آدمی میگذارد و وزنههای گرانی را بر پای جان میبندد. کار خوب را هرکس انجام دهد، خوب است، اما از مسلمانان و مؤمنان، بهتر است و کار بد، از هر کس برآید، بد است، اما از مسلمانان و مؤمنان، بدتر. تشریفات و برخی تحمیل و تحملها، تعارفهای دروغین و مراسم ریایی، از هرکس سرزند ناپسند است و شرکآلود و فضیلتسوز؛ اما اگر مسلمانان و مؤمنان چنین کنند، بیشتر سزاوار ملامتاند. مگر اسلام و سیرهی عملی معصومان(ع)، ما را از اسراف، ریاکاری و خود و دیگران را به زحمت افکندن، منع نکردهاند و مگر به سادگی، صفا و قناعت دعوت ننمودهاند؟ بهیقین میتوان گفت که بخش عظیمی از مهمانیها و مراسم جامعهی ما، برای رضای خدا و موجب پسند پیشوایان اسلام نیست. کاری که خشنودی خدا را با خود نداشته باشد، ارزشی ندارد؛ بهویژه اگر کاری بهظاهر برای خدا و به نام پیامبر و خاندان ایشان باشد، که علاوه بر ناپسندی ذاتیاش، ریا نیز بر آن بار میشود.
ماه رمضان و ضیافتها افطاریدادن در ماه رمضان، از سنتهای پسندیده و از آموزههای اسلامیست که بر آن، وعدهی پاداش الهی داده شده است؛ اما دریغا که این سنت حسنه و سیرهی فرخنده، در بسیاری از موارد، بلکه در اغلب موارد، به کرداری مسرفانه، ریاکارانه و متکلفانه بدل شده است که نهتنها نشانهای از آموزههای اسلامی و سیرهی پیامبر و امامان ندارد، بلکه آدابیست کاملاً تشریفاتی که پاداش افطاری را ندارد و در لابهلای چندین گناه پیچیده شده است. ۱. اسراف «المبذرین کانوا اخوان الشیاطین؛ اسرافکاران، برادران شیطانهایند» (اسراء، آیهی ۲۷). ۲. ریا «کل ریاء شرک؛ هر ریایی، شرک است.» ۳. تکلف «شر الإخوان من تکلف له؛ بدترین برادران و دوستان، آن است که آدمی برای او به تکلف و زحمت افتد» (نهج البلاغه، حکمت ۴۷۹). ۴. بدنمایی یک سنت اسلامی ۵. هدرکردن نیروی جسمی بیش از نیاز ۶. هدرکردن وقت بیش از نیاز ۷. مسابقه در غیر خیرات برخلاف دستور زیبای اسلامی که فرمودهاند: «تسابقوا فی الخیرات؛ در نیکیها مسابقه دهید.» ۸. چشموهمچشمی ضداخلاقی ۹. پرخوری و پرخوراندن
حکایتی اسفبار و خندهدار سالها پیش، با آقایی همکاری داشتیم که در منزل و با کمک همسرش، کار حروفنگاری و صفحهآرایی کتاب میکرد. کتابی را برای اینکار، به او دادیم. قرارمان این بود که کار را دوماهه تحویل دهد. این زمان، با ماه رمضان مصادف شد. آخر ماه رمضان، زمان تحویل کتاب بود. در زمان مقرر، کتاب را خواستیم. او گفت: «یک ماه دیگر زمان نیاز داریم.» گفتیم: «بنا بر قرارمان، اکنون زمان تحویل است.» او گفت: «بله؛ اما آماده نیست.» سبب را پرسیدیم. گفت: «در ماه رمضان، هیچ فرصتی برای این کار به دست نیامد؛ زیرا یا مهمانی میرفتیم یا مهمانی میدادیم. همهی ماه رمضان به مهمانی گذشت.» متأسف شدم و این سخن امیر مؤمنان(ع) یادم آمد: «لا تَجْتَمِعُ عَزِیمَةٌ وَوَلِیمَةٌ؛ عزتمندی، با شکمبارگی فراهم نیاید» (نهج البلاغه، خطبهی ۲۴۱). این بدان معناست که عزم راسخ، با سورچرانی و شهوتپروری، یکجا جمع نشوند.
پاسخها و راهکارها
اکنون به اتاق مشاورهمان بازمیگردیم و پاسخها و راهکارهای گفتهشده به آن زوج بهستوهآمده از مهمانها و مهمانیها را بیان میکنیم. پس از شنیدن کامل سخنان ایشان که تقریباً نیمی از وقت جلسهی اول را گرفت، به پاسخ و راهکار پرداختیم. خلاصهی آنها این است: ۱. زندگیتان را دریابید. هشدار میدهم که زندگیتان در خطر است. این هشدار، لازم است. به فرمودهی امیر مؤمنان: «من حذرک کمن بشرک؛ آنکس که هشدارت دهد، چونان کسیست که مژده و بشارتت دهد» (نهج البلاغه، حکمت ۵۹). گاهی ترساندن، مانند مژدهدادن است. این روندی که شما در زندگی دارید، به تخریب زندگیتان میانجامد. اگر چارهای نیندیشید، بهزودی باید بهای گزافی بپردازید؛ بدون اینکه بهرهای برده باشید. این مهمانیهای اکراهی و اجباری، نه پاداش معنوی دارد و نه پاداش دنیایی؛ نه سبب الفت قلبها میشود و نه محبوبیتی را ثمر میدهد؛ بلکه باعث فرسودگی زندگی و زیان است؛ ۲. هیچ مهمانی را دعوت نکنید، مگر اینکه هر دویتان کاملاً راضی باشید و از آمدنش کاملاً خشنود شوید. یقین بدانید که خداوند نیز، بر این کار رضایت دارد. این کار، تقریباً نیمی از مهمانان و مهمانیهایتان را حذف میکند؛ چون اکنون ـ بنا به گفتهی خودتان ـ بسیاری از دعوتهایتان از سر رودربایستی و ملاحظهی این و آن است. نیز برخی از دعوتهایتان، یا تنها به خواست خانم است و آقا ناراضیست و بهاکراه تحمل میکند یا تنها به خواست آقاست و خانم بهاجبار میپذیرد. این اکراه و اجبار را حذف کنید؛ ۳. مهمانهای ناخوانده را نپذیرید. میدانم که این کار، در آغاز مشکل است، اما بهتدریج آسان میشود. خویشان، دوستان و آشنایان نیز میفهمند که نباید ناخواسته و ناخوانده، مزاحم شما شوند. در مدت چندماه، این خبر میان ایشان منتشر میشود. کسانی که عاقل باشند، به این کار شما آفرین میگویند؛ هم در دل و هم بر زبان. کسانی هم که عاقل نباشند، اندکی میرنجند و شاید بدشان بیاید. این بدآمدن ناعاقلان، هیچ ارزش و اهمیتی ندارد.
فرجام نیکو در آن سه جلسهی مشاورهای، علاوه بر راهکارهای سهگانهی فوق، مطالب بسیار دیگری نیز بیان شد که بیشتر پاسخ به پرسشهای آنان بود. ایشان به راهکارها با شجاعت و عزم راسخ عمل میکردند و نتیجهی کار را به جلسههای مشاوره میآوردند. پارهای از نتایج نیکو، برایشان شگفتانگیز بود و برای ادامهی راه، تشویقشان میکرد. این مشاوره و اقدام، حدود چهارماه استمرار یافت؛ تا اینکه رنج سنگین آن مهمانان و مهمانیها، از دوش جسم و جان و خانوادهی آن زوج برداشته شد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 92 |