تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,321 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,272 |
قایم باشک | ||
سنجاقک | ||
مقاله 4، دوره 15، شهریور (162)، شهریور 1397، صفحه 8-9 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/sn.2018.66294 | ||
تاریخ دریافت: 01 دی 1397، تاریخ پذیرش: 01 دی 1397 | ||
اصل مقاله | ||
مریم فولادزاده جیکو از روی درخت پرید سمت آسمان. دوتا ابر تپلی آنجا داشتند قایمباشک بازی میکردند. جیکو گفت: «چه بازی قشنگی! من هم دوست دارم با شما بازی کنم؟» ابر تپلیها گفتند: «باشه. تو چشم بگذار، ما قایم میشویم.» جیکو چشم گذاشت و ابرها قایم شدند. وقتی جیکو چشمهایش را باز کرد، دید ابر تپلیها نیستند. جیکو اینور و اونور را خوب نگاه کرد؛ ولی خبری از ابرها نبود که نبود! جیکو کمکم داشت نگران میشد که یکدفعه صدای بلندی شنید. فکر میکنید آن صدای بلند چه صدایی بود؟ بله! ابر تپلیها که میخواستند تند و زود بیایند بیرون، یکدفعه وسط راه محکم به هم خوردند. بعد هم هر دوتا شروع کردند به گریه کردن. جیکو وقتی گریهی آنها را دید، زودی به لانه رفت و ماجرا را به مامانگنجشک گفت. مامانِ جیکو به او گفت: «وقتی ابرها به همدیگر بخورند، رعدوبرق درست میشود؛ آن وقت باران میآید و همهجا را خیس میکند.» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 82 |