با حجاب­های لاکچری

فاطمه دولتی

با حجاب­های لاکچری

حجاب برای جلوه‌گری یا پوشش؟ مسئله این است

نوشته: «وای، من تا امروز فکر می­کردم باحجاب­ها نمی­تونن خوش‌تیپ باشن. شما نظرم رو عوض کردید.» این یکی از صدها کامنتی‌ست که پای پست­های اینستاگرامی «حجاب‌استایل»­ها گذاشته می­شود. حجاب‌استایل، یعنی همان مدلینگ باحجاب؛ یعنی افرادی که سعی دارند حجاب و پوشش اسلامی را به شکل جدید و زیبایی ارائه کنند. این روزها، شاهد فعالیت صفحاتی در اینستاگرام هستیم که متعلق به بانوانی با دغدغه‌ی حجاب است؛ صفحاتی که به خانم‌ها طرز صحیح پوشیدن لباس، مانتو و روسری را آموزش می‌دهد. زنان مسلمانی که می‌خواهند زیباترین نوع سرکردن روسری را پیدا کنند و آخرین مدل­ها را استفاده کنند و علاقه‌مندند که مدل‌های مختلف گره‌زدن روسری یا انواع متفاوت سرکردن چادر را یاد بگیرند، صفحات حجاب‌استایل­ها را دنبال می­کنند. به نظر شما حجاب‌استایل‌ها، چقدر دنباله‌روی مدی هستند که ربطی به پوشش شرعی ندارد و چقدر از فعالیت آن‌ها، تبلیغی و برای کسب درآمد است و چقدر در راه خدا و برای ترویج حجاب؟

اگر بخواهیم تعریفی از حجاب ارائه دهیم، باید بگوییم که حجاب یعنی پوشش بدن و سر، به گونه­ای که موجب جلب توجه و تحریک نشود. دکتر «فرشته روح‌افزا»، عضو شورای عالی فرهنگی ـ اجتماعی زنان و خانواده، در این باره می‌گوید: «من به‌صراحت می‌گویم که طراحی حجاب به این شکل، هم از نظر شرعی و هم از نظر اجتماعی قابل پسند نیست. حجاب، از مسائلی‌ست که قرآن درباره‌ی جزئیات آن، مثل آهسته راه‌رفتن و خلخال به پا نداشتن برای عدم جلب توجه نامحرم صحبت کرده است. در عین این‌که حجاب با شیک‌پوشی تناقضی ندارد، بستن روسری به‌شکلی غیرمرسوم یا مثلاً زدن گل یا اشکال مختلف به روسری و چادر، در تناقض کامل با مفهوم حجاب است.»

جالب است بدانید در هفته‌ی مد نیویورک هم، مدل­های باحجاب به صحنه می‌آیند و با پوشش­های به‌ظاهر اسلامی، روی صحنه رژه می­روند. خودنمایی و جلب توجه، اولین ویژگی صفحات حجاب‌استایل­هاست. لباس­های رنگی، گل­های مختلف، سنجاق‌سینه، گره‌زدن روسری به روش­های متفاوت، ست‌کردن کیف و کفش صورتی و نارنجی، پوشیدن ساق دست و جوراب و روسری یک‌رنگ و گاه هماهنگی بین آرایش چشم و لب با لباس­ها، جزء جدایی‌ناپذیر پست­های حجاب‌استایل­هاست. با این‌که نمی‌توان منکر تأثیر این افراد در علاقه‌مندی جوانان به حجاب شد، به نظر با ترویج حجاب برای زیبایی، فلسفه‌ی حجاب زیر سؤال می­رود.

یکی از حجاب‌استایل‌ها می­گوید: «بسیاری از خانم‌های بی­حجاب به من می­گویند که اگر از اول حجاب به این شکل تعریف شده بود، ما هم حجاب داشتیم.» واژه‌ی «به این شکل»، در این سخن جای تأمل بسیار دارد؛ چون حجاب در صفحات حجاب‌استایل گاهی چادر است، گاهی چکمه‌ی چرم بلند و بارانی، گاهی روسری قرمز و گاهی هم دامن گل‌دار. خانم روح‌افزا که مدرک دانشگاهی خود را از شهر منچستر انگلیس دریافت کرده، خاطره‌ای از روزهای دانشجویی‌اش تعریف می‌کند و می‌گوید: «بعضی دوستانم به خانم‌های انگلیسی، روسری هدیه می‌دادند و می‌گفتند که سرت کن و ببین با حجاب زیباتری یا نه؟ من به آن‌ها می‌گفتم که این کار را نکنید. وقتی او فلسفه‌ی حجاب را نمی‌داند، بر فرض اگر به‌خاطر زیباشدن هم این روسری را سر کند، درواقع محجبه نشده و فقط موی سرش را پوشانده است. وقتی به او می‌گویی که روسری بپوش تا زیباتر شوی، برعکسِ مفهوم حجاب، به او می‌گویی که زیبایی‌هایت را بیشتر از گذشته به بقیه نمایش بده.» حجاب‌استایل‌ها، این روزها به‌سرعت زیاد می­شوند و شاید تأثیرشان در کوتاه‌مدت، مثبت باشد؛ اما یادمان نرود حجابی که ترویج می­کنند، حجاب نسل بعد را تعیین می­کند؛ حجابی که برخلاف باور ما، فقط زیبا نیست و برای بیشترشدن زیبایی‌ست.

بانوی موفق

مادر یعنی عاشق

بخشندگی، سخاوت، دریادلی و ایثار؛ این کلمات، فقط کلمه­هایی ساده نیستند. برای بخشنده‌شدن، سخاوتمند بودن، دریادلی و ایثار، باید خود را از آنچه هستیم بالا بکشیم و برسیم به آنچه باید باشیم؛ همان چیزی که نامش خلاصه می­شود در یک کلمه: «انسان بودن.» انسان بودن، کار آسانی نیست. باید خودت را بسپاری به خدا، توکلت مثال‌زدنی باشد و آرامشت عمیق. باید کسی باشی شبیه «محترم‌خانم»؛ زنی که در آستانه‌ی 76سالگی، با سرطان دست و پنجه نرم می‌کند، دیسک کمر و آرتروز را تحمل می‌نماید و داغی سنگین و دائمی همراهش است؛ اما لبخند می‌زند و با روی گشاده، خود را وقف خدمت به پیرزن‌های ازکارافتاده، معلولان قطع‌نخاعی و بیماران اعصاب و روان کرده است.

محترم‌خانم، مادر شهید است و جگرگوشه‌اش را از دست‌ داده؛ اما خودش می‌گوید که حالا ده‌ها فرزند دارد. او داغ «امیرهوشنگ» شانزده‌ساله را در دل فریاد می‌زند؛ اما به زبان نمی‌آورد و در عوض، زخم‌های دلش را با محبت به جوان‌های روان‌پریش تنهایی التیام می‌دهد که در روستایی دورافتاده از شهر هزارتوی پایتخت روزگار می‌گذرانند. او روزهای جوانی را پشت سر گذاشته، پیر شده و نیاز به مراقبت دارد؛ اما وقتی به آسایشگاه می­رسد، سراغ کیفش می‌رود، دو پارچه درمی‌آورد، یکی را محکم به‌ زانو می‌بندد و ‌یکی را به کمر، رو به ‌قبله می‌ایستد، دست‌هایش را بالا می‌برد و بلندبلند آیت‌الکرسی می‌خواند. می‌پرسیم: «این آمادگی برای چیست؟» می‌گوید: «برای حمام‌بردن پیرزنان ازکارافتاده و زمین‌گیر.» می‌گوید: «هربار قبل از شروع شست‌وشوی بیماران، دست به دعا می‌شوم و هربار اجابت می‌شود و توان زنی چهل‌ساله به پاهایم سرریز می‌شود و برای چند ساعت، فراموش می‌کنم که دو ـ سه سال دیگر هشتادساله می‌شوم. باور می‌کنید؟ بعضی روزها، 35 معلول قطع نخاعی و پیرزن را حمام می‌کنم. وقتی خدا بخواهد، غیرممکن هم ممکن می‌شود.»

محترم‌خانم، کمک‌دست مددجویان است، همدم پیرزن­ها و مادری مهربان برای دخترها؛ برای‌شان قصه می­گوید، هم‌پاشان درددل می­کند، نازشان را می­خرد، فریادهای‌شان را آرام می­کند و بعد، خسته از کار به خانه می‌رود. او تازه در خانه به سرطانش فکر می­کند که دیر یا زود تمام توانش را می­گیرد، به امیرهوشنگش که اگر بود، عصای دستش می­شد و نور چشمش و بعد، با دلی آرام چشم می­بندد. او می­گوید: «با کمک به دیگران، انگار همه‌ی دردهای جسم و زخم‌های روحم را فراموش می‌کنم. در چهره‌ی جوانان خوش‌قدوقامتی که تقدیر زمانه آن‌ها را یک‌جانشین کرده و تنها، صورت امیرهوشنگ خود را می‌بینم.»

مهربانی‌­های محترم‌خانم خان‌محمدی، هنوز ادامه دارد. هر روز، هر ساعت و هر لحظه، مادری در دقایق زندگی او جاری­ست.

این عزیزان گفته­اند:

یک متخصص تغذیه: «میوه، مفیدترین میان‌وعده برای زنگ تفریح بچه‌هاست.»

ـ با این قیمت­های نجومی، همون آب آبخوری مدرسه، بهترین تغذیه­ است؛ آب و هوا.

معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده: «آماری از تعداد دختران فراری نداریم.»

ـ خداقوّت عرض می­کنم خدمت‌تون. ... خسته نباشید. ...

معاون سازمان نظام روان‌شناسی کشور: «یک‌ونیم‌میلیون دانش‌آموز در کشور، مشکل روان‌شناختی دارند.»

ـ هر دم از این باغ بری می­رسد.

رسانه­های بریتانیایی: «دختران انگلیسی، بیشترین مصرف‌کنندگان الکل در اروپا هستند.»

ـ کلک!... الکل می­خورن، شاد می­شن؟ پس بگو چرا ما غمگین‌ترین کشور محسوب می­شیم.

کارشناس حوزه‌ی خانواده: «وعده‌ی صبحانه‌ی خوب، اهل خانه را خوش‌اخلاق می‌کند.»

ـ اگه اینستاگرام بذاره مادر خانواده بخوابه. الآن عطر چای تازه‌دم صبح هم، شبیه رؤیاست.

تیتر یک خبر: «صف اتاق عمل زایمان برای تولد کودک در تاریخ 7/7/1397 طولانی شد.»

ـ زایمان لاکچری و یک تاریخ تولد رُند. خدایا این شادی­ها رو از ما نگیر. من سکوت می­کنم.