تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,457 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,398 |
وقتی پسرها، دخترها را بازی میدهند | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 9، دوره 29، آذر (345)، آذر 1397، صفحه 27-28 | ||
نوع مقاله: روانشناسی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2018.66489 | ||
تاریخ دریافت: 07 بهمن 1397، تاریخ پذیرش: 07 بهمن 1397 | ||
اصل مقاله | ||
اتاق مشاور سلام آقای مشاور! من دختری چهارده ساله هستم که در مقطع متوسطهی اول درس میخوانم. من تازه به این مدرسه آمدهام. با چندتا از بچههای کلاس دوست شدهام؛ اما الآن احساس میکنم که این بچهها اخلاقشان خوب نیست. آنها توی کلاس همیشه دربارهی پسرهای فامیل یا پسرهای همسایهیشان صحبت میکنند؛ حتی دو- سهتایشان با این پسرها ارتباط دارند. من نمیدانم این کار آنها درست است یا نه. چون میگویند همهی دخترها همین جوریاند. گاهی که نصیحتشان میکنم، مرا مسخره میکنند. به نظر شما کارشان درست است یا نه؟ آیا من دوستیام را با آنها قطع کنم یا نه؟ البته فکر نکنم بتوانم قطعرابطه کنم، چون خیلی به آنها عادت کردهام. پروانه. ک از قم سلام پروانهخانم! آدمها موجوداتی اجتماعی هستند و باید با هم رابطه داشته باشند. آدمهای منزوی و گوشهگیر که توانایی ارتباطی قوی با جامعه را ندارند، آدمهای کاملی نیستند. منظور از ارتباط با جامعه این است که با پدر، مادر، برادر، خواهر، معلم، دوست، اقوام، مغازهدار، میوهفروش و دیگران، رابطهی خوبی داشته باشیم. رابطهی خوب، به این معناست که با هر کس مناسب با خودش رفتار کنیم. به این میگویند «مدیریت روابط». مثلاً رابطهی مناسب با بقّال این است که وقتی وارد مغازه میشویم، سلام کنیم و وقتی جنسی را از او خریدیم، تشکر کنیم؛ اما رابطهی ما مثلاً با مادربزرگمان جور دیگری است. باید هر چند وقت یکبار سراغی از او بگیریم. وقتی به خانهاش میرویم، لااقل چند دقیقهای پیشش بنشینیم. خیلی گرم و مهربان احوالش را بپرسیم. اگر کاری دارد، برایش انجام دهیم، مثلاً اگر نانی یا چیزی میخواهد برایش بخریم. همه باید روابطشان را مدیریت کنند. نوع رابطهی ما با افراد دیگر و میزان آن، بستگی به خیلی چیزها دارد. مثلاً سن طرف مقابل، جنسیت او، خویشاوندی یا غریبه بودنش، محرم یا نامحرم بودنش، اینها همه میتواند در رابطهی ما نقش داشته باشد. حالا بحث را ببریم روی سؤال شما. ببینیم یک دختر چهارده ساله به نام پروینخانم، اگر بخواهد رابطهاش را با پسر فامیل یا پسر همسایه مدیریت کند، باید چه نوع ارتباطی داشته باشد. پسر فامیل و پسر همسایه، همجنس پروین نیستند. پروین دختر است و آنها پسر. این ناهمجنس بودن، باعث میشود، رابطه کمتر شود. هر چه باشد دوتا پسر با هم، یا دوتا دختر با هم خیلی راحتترند. از طرفی پسر فامیل و پسر همسایه، مثل برادر، محرم نیستند. نامحرم بودن هم باعث میشود، رابطه قدری رسمیتر و ضعیفتر شود. البته منظورم این نیست که باید شما از آنها فرار کنید. رابطهی در حد معمولی و سلام و علیک و احوالپرسی که بین اقوام یا همسایهها، مرسوم است، ایرادی ندارد، ولی اینکه شما بخواهید با آنها رابطهای به نام «دوستی» داشته باشید، چنین رابطهای درست نیست و هم برای دختر و هم برای پسر ضرر دارد. لابد میپرسی ضررش چیست؟ همیشهی تاریخ لیلی و مجنون و خسرو و شیرین و امثال آن بودهاند و هستند و خواهند بود. دختر و پسر به خاطر جنسیت متفاوتی که دارند و ویژگیهایی که خداوند در آنها قرار داده، به هم تمایل دارند. اصل این تمایل و این عشق بد نیست و برای از بین نرفتن نسل انسان لازم است، ولی این تمایل و عشق شرایطی دارد. اول اینکه باید این تمایل وقتی ایجاد شود که وصالی صورت بگیرد و دختر و پسر بتوانند با هم ازدواج کنند. اگر کسی در هوای گرم میرود توی صف نانوایی، روی پا میایستد و عرق میریزد، امیدش به این است که نان میگیرد. کسی که مطمئن است نان به او نمیرسد و در صف بایستد، عقل درست و حسابیای ندارد. دختر و پسری هم که میدانند که رسیدن به همدیگر برایشان مقدور نیست و خودشان را در این گرفتاری بیندازند، کار عاقلانهای انجام نمیدهند. در سنینی که شما هستید، نه سنّتان اقتضای ازدواج را دارد و نه شرایطتان. اصلاً فکر نمیکنم پسرها به فکر ازدواج باشند و بیشتر برای تفریح این کار را میکنند. به نظرم اسم مناسبی برایش گذاشتهاند: «دختربازی». در واقع پسرها، دخترها را بازی میدهند و یک نوع سرگرمی برای خودشان فراهم میکنند. دوم اینکه این رابطهها ذهن آدم را مشوّش میکند. میدانی این ارتباطها چهقدر میتواند آدم را از درس و مدرسه و کارهایش بیندازد و تبدیلش کند به یک آدم بیحال و بیانگیزه که همهاش دوست دارد هندزفری توی گوشش بگذارد. شاید در اطرافت اینجور دخترها کم نباشند. سوم اینکه وقتی دختر و پسر وابستگیشان به هم بیشتر شد، کمکم پیامکهایشان رنگ و بوی عاشقانهتری میگیرد و بعد قراری میگذارند و همدیگر را میبینند و بعد کمکم سعی میکنند به همدیگر نزدیکتر شوند و اینجاست که دیگر شیطان هر کاری دلش بخواهد میکند. شروع ارتباط دست خود آدم است، ولی بعد که وارد این جریان شد، دیگر خیلی دست خودش نیست. اینجاست که دیگر آن دخترِ معصوم، تبدیل میشود به یک دختر آلوده؛ و اگر خدای نکرده دختری آلوده شد، این خاطرات بد، او را پیش خدا و پیامبر و امامان شرمنده میکند. شاید اگر وجدان داشته باشد، وقتی به روی پدر و مادرش نگاه میکند، احساس میکند به آنها خیانت کرده است؛ به پدر و مادری که جوانیشان را گذاشتهاند و سعی کردهاند دختری باعفّت و پاک پرورش دهند. حتی بعدها که این دختر ازدواج کرد و همسری مهربان نصیبش شد، از روی همسرش هم شرمنده میشود؛ و حتی از روی بچههایش؛ بچههایی که هیچ وقت فکرش را هم نمیکنند که روزی مادرشان، با یک نامحرمی ارتباط داشته است. پروانه خانم، به حرف دخترها که میگویند همه دوست پسر دارند گوش نده. کار اشتباه، اشتباه است؛ اگر چه همهی عالم آن را انجام دهند، البته شما لازم نیست رابطهی معمولیات را با دخترهای کلاس قطع کنی، ولی سعی کن دوستت را گلچین کنی. دختری را به عنوان دوست انتخاب کن که مثل خودت خوب و عفیف و پاکدامن باشد. چشم به هم بگذاری، این روزها هم میگذرد. چند سال دیگر این روزها برایت خاطره میشود؛ خاطرات شیرینی از موفقیتهایت و از زندگی زیبا و عفیفانهات. مرور این خاطرات، شیرین است؛ هر چند به پای شیرینیِ بهشتی که تو آن را ساختهای و در انتظار توست، نمیرسد. همیشه موفق و سرافراز باشی | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 119 |