تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,268 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,176 |
من چهقدر باران را دوست دارم | ||
پوپک | ||
مقاله 12، دوره 25، مهر (291)، مهر 1397، صفحه 22-23 | ||
نوع مقاله: داستان مصور | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2018.66578 | ||
تاریخ دریافت: 08 بهمن 1397، تاریخ پذیرش: 08 بهمن 1397 | ||
اصل مقاله | ||
مترجم: مهدی معموری 1- میخواستم بارانی قرمزم را که مامان برایم هدیه خریده بود، بپوشم. 2- مامان گفت: «وقتی باران میآید باید بپوشی.» 3- روزها میگذشت و دلم میخواست باران ببارد. 4- گاهی تا تکه ابری در آسمان پیدا میشد با عجله بارانیام را آماده میکردم. 5- گاهی توی اتاق بارانیام را میپوشیدم؛ حتی لاکپشت کنار پنجره هم تعجب میکرد. 6- ابرهای سفید کمکم از راه میرسیدند و من بارانیام را همراه خودم میآوردم؛ اما از باران خبری نبود. 7- یک روز ابرهای سیاه بارانزا به سمت خانهی ما میآمدند. 8- چهقدر خوشحال بودم. بعد از مدتها باران میآمد. 9- زیر باران میدویدم و شادی میکردم؛ حتی قورباغه هم از خوشحالی بالا و پایین میپرید. 10- مامان، بارانیام را همراه خودش آورده بود و میگفت: «پسرم، سرما نخوری!» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 118 |