1دانشجوی دکتری فلسفه دین و محقق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (نویسندۀ مسئول).
2استادیار دانشگاه تهران، پردیس فارابی.
تاریخ دریافت: 12 آبان 1394،
تاریخ پذیرش: 12 آبان 1394
چکیده
در میان فیلسوفان دین درباره وجودداشتن یا نداشتن هسته مشترک در تجربههای دینی دو دیدگاه مطرح است: ذاتگرایی و ساختگرایی. ذاتگرایان بر وجود یک یا چند هسته مشترک در همه تجربههای دینی بشر تأکید دارند. در مقابل، ساختگرایان معتقدند هیچگونه تجربه خالصی وجود ندارد و همه انواع تجربههای دینی از طریق فرایند پیچیده نظام باورها یا ساختار مفهومی شکل میگیرند. از سوی دیگر، در میان فیلسوفان اسلامی، تقریباً از زمان ابنسینا به بعد نوعی سنّت «حیّبن یقظاننویسی» رواج داشته است که بر اساس تقریر ابنطفیل از آن، اگر بنا به فرض، نوزاد انسانی از همان آغاز در جزیرهای قرار گرفته، بهتنهایی و به دور از انسانهای دیگر رشد کند، قادر خواهد بود بهتدریج با توجه به سرشت الهی و نیز تجربهها و مکاشفههای درونیاش، اندیشههای توحیدی را در خود بپروراند و انسانی موحّد گردد. در این مقاله، ضمن تبیین دو دیدگاه ذاتگرایی و ساختگرایی، نخست این ادعا مطرح شده است که داستان «حیّبن یقظان» با رویکردی ذاتگرایانه خلق شده است. آنگاه در ادامه با اشاره به بنمایههای ذاتگرایی در این داستان، به نقّادی آن از منظر ساختگرایی در تجربۀ دینی پرداختهایم.
Ibn Ṭufayl's Hayy b. Yaqẓān from Essentialist and Constructivist Points of View
نویسندگان [English]
Zolfaghar Nasseri1؛ Mansour Nasiri2
چکیده [English]
There are two views, in the philosophy of religion, on whether or not there is a common core to religious experiences: essentialism and constructivism. Essentialists emphasize there being one or more common cores to all religious experiences in all religions. In contrast, constructivists hold that there is not any pure experience, all sorts of religious experiences being formed by the complicated process of the system of beliefs or conceptual structures. In Islamic philosophy after Ibn Sina, however, there is a kind of tradition of writing a story of 'Hayy b. Yaqẓān'. According to Ibn Ṭufayl's version of the story, if a human infant grows in an island isolated from other human beings, he might be able to develop monotheistic thoughts on the basis of his divine nature and his inner experiences. In this paper, we seek to show that the story of Hayy b. Yaqẓān has an essentialist color. Finally we criticize the story from a constructivist point of view.
کلیدواژهها [English]
religious experience, essentialism, constructivism, Ibn Ṭufayl, Story of Hayy b. Yaqẓān, Language/Thought Relation
مراجع
ابراهیمی دینانی، غلامحسین (1371)، «ابنطفیل»، مقالات و بررسیها، ش 51-52.
ابنسینا، حسینبن عبدالله (1383)، رساله نفس، همدان: دانشگاه بوعلی.
ابنطفیل، ابوبکر محمدبن عبدالملک (1966)، حیّبن یقظان، تحقیق و تعلیق: احمد امین، ط3، مصر: دارالمعارف.
______ (1351)، حیّبن یقظان (زندۀ بیدار)، ترجمه: بدیع الزمان فروزانفر، چ3، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
واعظی، احمد (1391)، «نسبیگراییِ زبانی»، نقد و نظر، سال 7، ش68.
هیک، جان (1378)، مباحث پلورالیسم دینی، به انضمام نقد پلورالیسم دینی (بررسی دیدگاه متفکران مسلمان)، به قلم محمد لگنهاوزن، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، تهران: مؤسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان.
Evans, Donald (1989), "Can Philosophers Limit What Mystics Can do? A Critique of Steven Katz", in: http:// www. jstor. org.
Hick, John (2006), the New Frontier of Religion and Science, First published, Palgrave Macmilian.
James, William (1902-1910), Writings, the Varieties of Religious Experience.
_______ (1904), "A World of Pure Experience," First published in Journal of Philosophy, Psychology, and Scientific Methods1.
Katz, Steven T. (ed.) (1978), Mysticism and Philosophical analysis, New York: Oxford University press.
_______ (ed.) (1992), Mysticism and Language, Oxford: Oxford University press.
Streng, Frederick J. (1978), "Language and Mystical Awareness," in: Steven T. Katz (ed.), Mysticism and Philosophical analysis, New York: Oxford University press.