وقتی که نگران اکسیژن هستیم...

نسیم نوروزی

خودتان را برای دوستان مجله معرفی کنید!

امید رمضانی، غواص آتش‌نشان هستم.

درباره‌ی شغل غواصی برای‌مان بگویید!

شغل غواصی یکی از شغل‌های حساس و دارای خطرهای زیادی هست. خطرهای دریا مثل ماهیان گوشت‌خوار، ماهیان سمی و برداشت فشار در اعماق دریا و خطر از کار افتادن تجهیزات غواصی در عمق‌های زیاد است. خطرهای رودخانه نیز مانند گیر کردن در تور ماهی‌گیری.

چه شد که وارد این شغل شدید؟

علاقه‌ی زیادی به شغل آتش‌نشانی داشتم. پس از تحقیق متوجه شدم اگر مدرک غواصی داشته باشم در اولویت استخدام قرار می‌گیرم و پس از تمرینات فراوان و گرفتن مدرک غواصی وارد این حرفه شدم.

از سختی‌ها و شیرینی‌های غواصی برای‌مان بگویید؟

سختی‌های این شغل این است که وقتی وارد آب می‌شوید با یک محیط کاملاً ناشناخته و پر از استرس برخورد می‌کنید. دائم نگران هوا هستید که تمام نشود، یا تجهیزات خراب نشود و یا به اعماق آب می‌روید تا جسم بی‌جان یک هم وطن که غرق شده را از آب خارج کنید و تحویل خانواده‌اش بدهید. تنها شیرینیِ آن غواصی در اعماق آب‌های آزاد است و نگاه کردن به ماهیان و جانوران رنگارنگ و پی بردن به وجود خدای مهربان که در اعماق دریا چه‌قدر زیبا این جانوران را نقاشی کرده است.

سخت‌ترین مأموریت‌تان چه بود؟

سخت‌ترین مأموریت وقتی بود که یک بالگرد ارتش در اعماق دریاچه‌ی ذوب آهن سقوط کرده و خلبانش غرق شده بود. پس از پنج روز جست‌وجو در اعماق آب‌های تیره و سرد خلبان و بالگرد را از آب خارج کردیم.

چرا به شغل آتش‌نشان می‌گویند عشق؟

به نظر شما اسم این کارها را چه می‌شود گذاشت؟ نیمه‌های شب خواب شیرین را رها کرده، شتابان به سوی صحنه‌ی تصادف بروی و جسم مجروح هم‌وطنی را از میان آهن‌پاره‌ها نجات دهی؛ یا به دل آتش بزنی و کودکی را از خطر مرگ نجات دهی و به پدر و مادرش بازگردانی؛ یا مادری و یا پدری را... و آخر با تنی خسته به ایستگاه برگردی در صورتی که حتی کوچک‌ترین توقع تشکر از کسی نداری و فقط وظیفه‌ی خود می‌دانی.

گاهی هم شده که بر سر سفره نشسته‌ای، اولین لقمه‌ی غذا را به دهان نزدیک کرده‌ای که زنگ می‌خورد؛ و این صدا برای ما صدای زنگ نیست، صدایِ ندای کمک یک انسان است که از ما یاری می‌خواهد. ما آبروی‌مان را به امانت گذاشته‌ایم که حتی به اندازه‌ی همین لقمه سستی نکنیم.

نوجوانان چه‌طور می‌توانند وارد رشته و شغل غواصی بشوند؟

اولین اولویت، عاشق مردم بودن است. سپس با تمرین ورزش شنا و آموختن مهارت غواصی می‌توانند وارد این حرفه بشوند که البته طی آزمون‌هایی که سازمان آتش‌نشانی اعلام می‌کند، می‌توانند شرکت و پس از قبولی وارد این کار شوند.

تلخ‌ترین و شیرین‌ترین خاطره‌ی کاری‌تان را برای‌مان بگویید.

تلخ‌ترین حادثه خودکشی یک دختر هجده‌ ساله بود که به دلیل جدا شدن خانواده‌اش این کار را کرده بود. سپس از پیدا شدن کیفش، در نامه‌ای علت خودکشی‌اش را گفته بود. شیرین‌ترین حادثه از یک دختر بیست‌وسه‌ ساله بود که به لطف خدای مهربان توانستم احیایش کنم و به زندگی برگردد.

مردم، کودکان و نوجوانان چه‌قدر با شغل شما آشنا هستند، و برعکس، شما چه‌قدر برای آشنایی‌شان برنامه‌ی آموزشی گذاشته‌اید؟

مردم، کودکان و نوجوانان به شغل ما علاقه دارند، اهمیت می‌دهند و مرتب از ایستگاه‌های ما بازدید می‌کنند. واحد آموزش سازمان ما هم نیروهای خود را به مدارس و آموزشگاه‌های سطح شهر می‌فرستد. ما در کنار پل خواجو شهر زیبای اصفهان امسال نمایشگاهی برپا کردیم و کودکان و نوجوانان هم حسابی ما را حمایت کردند.