تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,220 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,138 |
خورشید و ابر و باد | ||
سنجاقک | ||
مقاله 4، دوره 16، خرداد مسلسل171-1398، خرداد 1398، صفحه 8-9 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/sn.2019.67228 | ||
تاریخ دریافت: 27 شهریور 1398، تاریخ پذیرش: 27 شهریور 1398 | ||
اصل مقاله | ||
سیدهمریم طیار نینیموشه نشسته بود کنار پنجره و حیاط را نگاه میکرد.توی حیاط یک عالمه قطرهی آب، شالاپی میافتاد روی زمین. نینیموشه چند بار خواست قطرههای آب را با انگشتهایش بشمارد، ولی قطرهها خیلی زیاد بودند. انگشتهای نینیموشه زود تمام میشد، امّا قطرهها تمام نمیشدند. نینیموشه آسمان را نگاه کرد. یک عالمه ابرِ سفید، آن بالا بود. نینیموشه از مامانموشه پرسید: «خورشیدخانم کجاست؟» مامانموشه گفت: «همون بالا، توی آسمون؛ درست پشت ابرها.» نینیموشه خوشحال شد. چون خیلی خورشیدخانم را دوست داشت. خورشیدخانم همهجا را روشن میکرد، همهجا را گرم میکرد. نینیموشه پرسید: «مامانی! کِی خورشیدخانم از پشت ابرها درمیاد؟» مامانموشه گفت: «وقتی که بارونِ ابرها تموم بشه و همهی گلها و درختها، آب بخورن.» نینیموشه پرسید: «اونوقت ابرها چیکار میکنن؟» مامانموشه گفت: «میرن یه جای دیگه.» نینیموشه پرسید: «چهجوری میرن؟» مامانموشه گفت: «باد میاد و با خودش میبره.» نینیموشه گفت: «دلم برای بارون تنگ میشه.» مامانموشه جواب داد: «بازم برمیگرده.» نینیموشه خوشحال شد. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 83 |