تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,438 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,380 |
کلاهبرداری بزرگ | ||
پیام زن | ||
مقاله 6، دوره 28، اردیبهشت (323)، اردیبهشت 1398، صفحه 30-31 | ||
نوع مقاله: گفتوگو | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/mow.2019.67294 | ||
تاریخ دریافت: 02 مهر 1398، تاریخ پذیرش: 02 مهر 1398 | ||
اصل مقاله | ||
مصاحبه با میثم مهدیار زهرا قدیانی
این روزها ردپای «ستاره مربعها» را میتوان در اکثر برنامههای تلویزیونی دید؛ از برنامههای طنز و مسابقات ریز و درشت تا گزارشهای ورزشی و حتی برنامههای مخصوص کودکان. چگونه میشود که مخاطب جذب این برنامهها میشود؟ آثار روانی و فرهنگی این برنامهها بر جامعه چیست؟ کودکان چه تأثیری از این برنامهها میگیرند؟ این سؤالات را با آقای «میثم مهدیار (دکترای جامعهشناسی)» به بحث نشستیم.
یا شانس و یا اقبال از نظر شما اینگونه قرعهکشیها چه آثار روانی و فرهنگی میتوانند روی جامعه داشته باشند؟ مهمترین مشکل این برنامهها، شانسگراییست؛ اینکه میتوان بدون زحمت خاصی، در یک مسابقه شرکت کرد و مبلغی را برنده شد. همچنین روحیهی زحمتکشی، برنامهریزی و تلاش برای رسیدن به هدف را تخطئه و تضعیف میکند. این مسئله از لحاظ فرهنگی، مهمترین آسیب است. دوم اینکه انگیزه و غایت هرنوع رقابت در حوزهی دانش، استعداد و تواناییها را پول قرار میدهد. بهدلیل این مدل برنامهها، انگیزهی شما برای شرکت در رقابت و شرکت در چنین مسابقههایی، مسئلهی مالیست. حتی خود این برنامهها هم، بر این نکته واقف شدهاند و تلاش میکنند به نوعی جبران کنند. میبینیم که در برنامهی «برنده باش»، وقتی شرکتکنندگان اعلام میکنند بخشی از جایزه را صرف امور خیریه میکنند، برنامهسازان بسیار استقبال و این مسئله را تبلیغ میکنند. سومین مسئله این است که شاهدیم به نوعی اقتصاد غیرمولد دامن زده میشود. این نوع اقتصاد، چند نوع دارد؛ بدترینش این است که از طریق خدمات ارزش افزودهی شبکههای موبایلی، از مردم بهنوعی کلاهبرداری میشود. شما در برخی از این ستاره مربعها که شرکت میکنید، هر روز مبلغی از حسابتان کم میشود. این، نوع مبتذلیست که مورد اعتراض فعالان اجتماعی و رسانهای قرار گرفته و گویا قرار است بساطش جمع شود. نوع موجهتر و توجیهیافتهتر این نوع کلاهبرداری، آن است که شما پولی پرداخت میکنید تا سؤالاتی بخرید یا امکان شرکت در آن مسابقه را بیابید. ظاهر ماجرا این است که شما در مسابقهی علمی یا دانش عمومی یا ورزشی شرکت کردهاید؛ اما در اصل، نوعی بختآزماییست؛ زیرا شما هزینهای میدهید و سؤالات پراکنده و بیفایدهای میخرید که به درد زندگی روزمره هم نمیخورد. درواقع در پوشش این سؤالها، نوعی بختآزمایی میکنید و همین مسئله باعث رواج شانسگرایی، فرصتطلبی و تکیه بر بخت و اقبال میشود. بستگی به شانس دارد که چه نوع سؤالی از شما پرسیده شود؛ آسان یا سخت.
کلاهبرداری پنهانی برخی از این قرعهکشیها، بدون هزینه نیست و ماهانه مبلغی از هزینهی ارتباطات تلفنی شرکتکننده کسر میشود؛ این در حالیست که پیشتر تبلیغ میشد، شرکت در این قرعهکشیها رایگان است. روشنشدن این قضیه، چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟ تبلیغ شرکت رایگان در قرعهکشیهای تلویزیونی، در حالی که هزینههای پنهانی برای مردم دارد و روی قبض گوشیهای همراه لحاظ میشود، رسماً کلاهبرداریست و باعث بیاعتمادی مردم میگردد. تلویزیون، عاملیت کلاهبرداری همراه اول شده است. سازندهی چنین برنامههایی، درواقع همراه اول است و این شرکت است که برای جذب مخاطب ذائقهسازی میکند؛ یعنی باید گفت که آقای علیعسگری، دیگر مدیر تلویزیون نیست؛ بلکه مدیرعامل و نمایندهی شرکت روبیکاست؛ زیرا آنها هستند که برنامههای بزرگ را ساپورت مالی میکنند و برنامههایی مثل برنده باش، خندوانه و... تحت نظارت و با هدایت آنهاست. امروز دیگر تلویزیون ابزار کلاهبرداری برای همراه اول و شرکتهای ذیل آن شده است و سرمایهی اجتماعی خود و حاکمیت را، به هدر میدهد و تخریب میکند. خیلی از این شرکتها نهتنها تلویزیون، بلکه از طریق فضای مجازی هم کلاهبرداری میکنند؛ برای مثال از شما میخواهند که فلان نرمافزار را نصب کنید و بدین ترتیب، ناخودآگاه به این سامانهها آلوده میشوید و هر روز مبلغی بر صورتحساب شما اضافه میشود. همراه اول پارسال تنها از مسیر همین ارزش افزوده، حدود دوهزارمیلیارد تومان درآمد کسب کرده است؛ یعنی باید گفت که کلاهبرداریای در این حد صورت گرفته و این مبلغ، با هزینه کاهش سرمایهی اجتماعی و اعتماد مردم به حاکمیت به دست آمده است. اگر یادتان باشد اوایل دههی هفتاد، برگههای ارمغان بهزیستی به فروش میرسید که سازوکارش شبیه همین لاتاریها بود. آن زمان با دخالت علما، فروش این برگهها حذف شد و حالا با شکل و شمایل جدید، رواج پیدا کرده است و از سوی دولت یا قوهی قضائیه، برخوردی جدی با آن نمیشود. چندی پیش آقای «آذری جهرمی (وزیر ارتباطات)»، گفت که این شرکتها سه - چهارمیلیارد تومان جریمه شدهاند و البته این مبلغ، در برابر آن دوهزارمیلیارد تومان شوخیای بیش نیست.
ستارهها و بچهها میبینیم که این قرعهکشیها و ستاره مربعها، در برنامههای کودک هم رخنه کرده است؛ آثار این نوع قرعهکشیها، روی کودکان ما چگونه خواهد بود؟ وجود این ستاره مربعها میان برنامههای کودک، تأثیر بهمراتب عمیقتری خواهد داشت؛ چون روح کودک آمادگی بیشتری برای جذب از محیط اجتماعیست و آموزهها در ذهن او، بهصورت هنجار تهنشین خواهد شد و همان نکتهی اول، در اینجا هم صادق است؛ یعنی ایجاد نوعی روحیهی شانسگرایی و تکیه بر بخت و اقبال، بهجای تلاش، برنامهریزی و هدفگذاری. همهی اینها، به شکلی عمیقتر در بچههای ما پای تلویزیون اتفاق خواهد افتاد.
مکانیسمها و تکنیکهای جذب مخاطب در این برنامهها چیست؟ چطور است که یک شرکتکننده، بارها و بارها حاضر است در این قرعهکشیها شرکت کند؟ دانستن این مکانیسمها، کمک میکند بتوانیم سواد رسانهای خود را بالا ببریم، رسانه را تحلیل کنیم و کمتر مقهور تبلیغات و دامها شویم. برای جذب مخاطب و ارائهی این برنامهها، تلویزیون مجبور است از سلبریتیها (نظیر محمدرضا گلزار، علیخانی و...) استفاده کند که نشان میدهد این ادعا، منطبق بر واقعیت نیست. یکی دیگر از تکنیکهای جذب مخاطب در این برنامهها، گستردهکردن طیف برندگان با جوایز کوچک است. این امر باعث میشود که مخاطبان برای شرکت در این برنامهها، پاداش روانی دریافت کنند و به ادامه ترغیب شوند. اقبال به این بختآزماییها همهجا وجود دارد؛ اما این تکنیکها، باعث استقبال بیشتر مردم میشود.
تلویزیون و دانشگاه اگر نکتهی دیگری باقی مانده است، بفرمایید. چندی پیش گفتند برنامههایی شبیه «برنده شو»، باعث شده است که تلویزیون به جملهی معروف امام خمینی (تلویزیون باید دانشگاه باشد)، نزدیک گردیده است؛ این بسیار قیاس اشتباهیست و جنس سؤالات و آموزشهایی که در چنین برنامههایی داده میشود، اصلاً به مفهوم مدنظر امام نزدیک نیست و بیشتر از جنس یکسری اطلاعات بیفایده است. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 112 |