ویزیت

امیرمحمد خلیلی - اراک

ماه به دلیل سرفه‌های شدید زمین او را پیش خورشیدخانم برد که در شهر راه شیری او را دکتر خورشیدی صدا می‌کردند. بالأخره به اصرار ماه، زمین به مطب خورشید رفت.

خورشید پرسید: «چه شده؟»

زمین شروع به سرفه کردن کرد و گفت: «روی بدنم هیولاهایی اومده که از دماغ‌شون دود آلوده و سیاه بیرون میاد.»

خورشید گفت: «می‌دونم، شنیدم که کارخونه‌ها نفس سیاه‌شون رو توی ریه‌ی تو می‌ریزند. امان از این کارخونه‌ها که از هیولا هم بدترند.»

زمین: «ای بابا! بحث فقط اون نیست؛ یه چیزایی اومده که یه وجب قد داره و بهش می‌گند ماشین‌های تک سرنشین. نمی‌دونی چه دودی دارند که؟ اوزون بیچاره هم از دستش زخم زیلی شده و من الآن دارم دیوانه می‌شم.»

خورشید: «نگران نباش ان‎شاءالله آدم‌ها سر به راه می‌شوند. دوچرخه‌سوار می‌شوند. نگران اوزونم نباش. یک نفر رو می‌فرستم زخماشو بخیه بزنه تا برا بعدش یک فکر اساسی کنم. برای خودتم یک بسته اکسیژن پاک می‌نویسم هر 12 ساعت یک‌بار بخور تا حالت بهتر بشه.»

زمین: «گیرم من این هم استفاده کردم آدم‌ها رو چه کار کنم؟»

خورشید: «دودش به چشم خودشون میره زمین جان. مگه نمی‌بینی دایم ستاد بحران می‌گذارند از بس که به من و تو استرس دادند و مواظب نبودند خودشون گیر افتادند.»

***

زمین هم‌چنان وارونه وارونه داشت به زندگی ادامه می‌داد. همه‌ی آدم‌ها هم کج وکوله شده بودند.

ها

ها

ها

ها

فکر کنم این نفس‌های آخر زمین بود.

یادداشت:

دوست خوبم، امیرمحمد، سلام!

باز هم محیط‌ زیست و باز هم بی‌توجهی به آن. موضوعی که همگان به اهمیت آن آگاهی داریم.

داستان «ویزیت» در واقع یک داستان آموزشی بود. داستانی که هشدار می‌داد، بی‌توجهی به زمین چه عواقبی دارد.

کاش در داستان شما نقش نوجوان‌ها و هم سن و سال‌های خودتان را در حفظ محیط‌ زیست می‌گفتید. مسلماً آلودگی هوا با وجود کارخانه‌ها و ماشین‌ها امری انکارناپذیر است؛ اما بی‌توجهی نوجوان‌ها هم یک واقعیت است.

نوجوان می‌تواند درخت بکارد. و از آن مراقبت کند هم‎چنین جلوگیری از تولید زباله‌هایی که از روی ناآگاهی تولید می‌شود از جمله کارهایی است که از دست نوجوان بر می‌آید.

این سوژه‌ها با کارآیی بیش‌تر برای نوشته‌ی شما بهتر بود؛ چون هم نقش خودتان را در حفظ محیط ‌زیست گفته بودی و هم نوشته‌ی شما جنبه‎ی آموزشی و کاربردی داشت.

اگر می‌خواهی باز هم در پیرامون همین سوژه‌ها بنویسی بهتر است اطلاعات بیش‌تری به دست آوری.

باز هم بنویس و برای دوستت آسمانه بفرست.

آسمانه