تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,172 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,095 |
کاکا و کوکو | ||
سنجاقک | ||
مقاله 9، دوره 16، شهریور مسلسل174-1398، شهریور 1398، صفحه 20-21 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/sn.2019.67922 | ||
تاریخ دریافت: 24 آذر 1398، تاریخ پذیرش: 24 آذر 1398 | ||
اصل مقاله | ||
بانمکها (2) کاکا و کوکو سیدمحمد مهاجرانی کوآلا کنار رودخانه رسید. کوکو، بچّهی نازش، توی کیسهاش بود. کوکو تا نگاهش به آب افتاد، هیجانزده از کیسهی مامانش بیرون پرید. کانگورو هم پرشکُنان کنار رودخانه آمد. کاکا، بچّهی ناز او هم توی کیسهاش بود. کانگورو نگاهش به کوآلا افتاد. لبخندزنان و پرشکُنان به طرف او رفت و گفت: «سلام همسایهجان! خوبی؟ خوشی؟» کوآلا مثل همیشه خوابآلود و خمیازهکشان گفت: «سلام! خیلی ممنون! شما چهطوری؟» کاکا تا نگاهش به کوکو افتاد، ذوقزده از کیسهی مامانش بیرون پرید. مامانها حسابی گرم حرف زدن شدند و بچّهها حسابی سرگرم بازی: قایمباشک، پُر یا پوچ، اَتَل مَتَل توتوله، سنگ کاغذ قیچی و گرگبازی. غروب شد. کوآلا گرسنه بود و حسابی خوابش میآمد. بچّهاش را صدا زد: «کوکوجون! بازی بس است. زود باش بیا!» کانگور و هم صدا زد: «کاکاجون! از بازی خسته نشدی؟ زود باش بیا!» کاکا و کوکو کنار مامانهایشان آمدند، یواشکی چیزی به هم گفتند و بعد دوتایی فریاد زدند: «یک، دو، سه!» و بعد از جا پریدند. کاکا پرید توی کیسهی کوآلا و کوکو پرید توی کیسهی کانگورو. کانگورو و کوآلا اخمکنان گفتند: «این کارها چیه؟ هر کسی باید برود توی کیسهی مامان خودش. زود باشید!» کاکا و کوکو که حسابی شیطون و بازیگوش بودند، از جایشان تکان نخوردند که نخوردند! کوآلا و کانگورو یواشکی چیزی به هم گفتند و بعد هر دو مثل گرگ زوزه کشیدند. کاکا و کوکو از ترس جیغ کشیدند: «وااااای! مامانجون گُ گُ گُ گُ گُرگ آمده!» کاکا از کیسهی کوآلا توی کیسهی مامانش پرید. کوکو هم از کیسهی کانگورو توی کیسهی مامان خودش پرید. کاکا و کوکو مثل بید میلرزیدند. کانگور و کوآلا گفتند: «نترسید بابا! شوخی کردیم.» و بعد همگی خندیدند. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 132 |