تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,146 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,063 |
پسری که در کودکی مرد بود! | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 3، دوره 30، مرداد (353)، مرداد 1398، صفحه 4-5 | ||
نوع مقاله: سرمقاله | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2019.67927 | ||
تاریخ دریافت: 24 آذر 1398، تاریخ پذیرش: 24 آذر 1398 | ||
اصل مقاله | ||
پسری که در کودکی مرد بود! حسن احمدی سفر، جاده. ماشینها در جادهها با سرعت پیش میروند. مدتهاست سفرهای تابستانی آغاز شده است. پدربزرگها و مادربزرگهای بسیاری در شهرها و روستاها مهمانهای عزیزی دارند. نوهها به دیدن آنها میروند. وقتی بیشتر خوشبهحال خیلی از این بچهها میشود که دست در دست پدربزرگ وارد باغهای پر از درختان مختلف میشوند؛ درختان گیلاس، آلبالو، زردآلو و سیب. رفتهرفته گلهای زیبای آفتابگردان رشد میکنند و بالا میآیند. جالیزها پر از بوتههای خیار، خربزه و هندوانه میشوند. دلنشینتر زمانی است که این سفرها طولانیتر میشوند. نوهها چند هفته همانجا میمانند؛ هم از بودن در روستاها لذت میبرند و هم گاهی در بعضی از کارها کمک میکنند. چهقدر پدربزرگها برای این باغها و مزارع زحمت کشیدهاند. آبیاری درختها، یونجهزار و مزارع گندم، کار سخت و پردردسری است. آنان شبانهروز کار میکنند. دوست ندارند بچهها و نوههای عزیزشان به زحمت بیفتند و گرفتار کارهای کشاورزی شوند؛ اما باید کمکشان کرد. باید گاهی پابهپایشان در دشت و صحرا رفت. کار کردن در کنار آنها شیرین و پر از خاطرات خوب است. خوردن غذا به همراه پدربزرگ و بقیه که در باغ یا مزارع سرگرم کار هستند، بسیار دلچسب است. گاهی غروبها پختن سیبزمینی در دیوارههای تنورهایی که در حیاط بعضی از خانهها و باغهای روستایی وجود دارد، تماشایی است. باید رفت. باید به روستاها و روستاییان اهمیت داد و به آنان فکر کرد. باید با زندگی در روستا آشتی کرد. هوای پاکیزه و خوب، دشتهای زیبا و پر از سبزه و گلهای رنگارنگ، کوههای سر به فلک کشیده و دوستداشتنی، شبهای پر از ستاره، همهی اینها را میشود در روستاها دید. بیایید به زندگی در روستا فکر کنیم. من اهل روستا هستم و بزرگ شده در شهر. همیشه برای جستوجوی کودکیِ گمشدهام به روستا میروم، تا امروز پیدایش نکردهام. بیایید قدری به گذشتهها برگردیم. روزهایی که مردمان خوب روستا، برای چیدن گندمهایشان داس به دست میگرفتند. ساعتها به شکل خمیده گندمها را دستهدسته میچیدند، در پایان روز بستهبندی میکردند و بر پشت الاغها به خرمنگاهها میبردند. الآن همه چیز در روستاها ماشینی شده است. خیلیها در روستاها با تراکتور، کمپاین و ماشینهای مختلف دیگر کار میکنند. کاری را که در گذشتهها برای جمعآوری آن ماهها گرفتار بودند، امروز در چند ساعت به سرانجام میرسانند. نمیشود به گذشتهها بازگشت. نیازی به آن بازگشتها نیست. باید در کنار بزرگترها بود. با آنان کار کرد و در صورت دانستن کار، به ایشان یاد داد. بچههای امروز با علمهای روز آشناتر هستند. خوب فکر و عمل میکنند، خوب میبینند. چه خوب است نوجوان امروز، پدربزرگ دیروز را راهنمایی کند. آنان هم علمها و تجربههای ازرشمند بسیاری دارند که میشود از ایشان آموخت. این نوع کارها شیرینیهای خاص خود را دارد. باید به گفتهها و شنیدهها از سوی آنان بسیار توجه کرد. شنید و عمل کرد و چراغ راهی برای آینده دانست. من با علم و تحصیلات بالا مخالف نیستم؛ اما دلم میگیرد وقتی خیلیها، حتی با داشتن فلان مدرک دکترا بیکار و عاجز از انجام کارهای فنی و حتی جزئی هستند. گاهی فکر میکنم کاش اینها در زمان تحصیل همراه با تحصیل به دنبال کسب مهارتهای دیگر هم میرفتند. کارهای مکانیکی ماشین، برق و باطری، نقاشی ماشین و ساختمان. چون اینها را نیاموختهاند، ناتوان در انجام خیلی کارهای ابتدایی خود و خانوادههایشان و محتاج دیگران هستند و صرف هزینههای گزاف برای کارهای کوچک!... برگردیم به روستا. من کسی را در روستای خودمان میشناسم که از کودکی پابهپای خانوادهاش، از سه سالگی کار کرده است. گندمچینی، چوپانی، آبیاری گندمزارها و باغها. در همان سن کم تراکتور راه میبرد. اکنون نوجوانی است قوی، کاربلد، مهربان، مرد بزرگ خانه بعد از پدر. «مهدی محمدی» پسری که در کودکی مرد بود. مرد هست. عصای دست پدر و پدربزرگ مهربانش و البته، درسخوان و باسواد. بله! مدتهاست سفرهای تابستانی آغاز شده است. بهترین زمان برای رفتن به روستاها و کمک به پدربزرگها و کسانی است که با سادگی در آنجاها کار و زندگی میکنند. کارهای مربوط به گندمزارها، شالیزارهای زیبای برنج، چیدن برگهای سبز چای، جمع کردن پنبههای نرم و سفید در مزارع پنبه، جمعآوری خیارهای ترد و خوشمزه در جالیزهای خیار، هندوانه، خربزه، گوجههای سرخ و رسیده و... در کنار این کارها میشود بسیار کارهای لذتبخش هم انجام داد. به کوه و دشت و باغها رفت. با دوربین کوچکی از زیباییهای روستا، مزارع، اشکال مختلف درختها و سنگها عکس گرفت. پایان تابستان آلبومی خواهیم داشت با بهترین عکسها. البته باید با دید هنرمندانه به گرفتن عکسها برویم. باور کنیم با دقیق شدن روی درختها و سنگهایی که با ما حرف میزنند و... عکسهایمان میشوند هنر؛ هنری زیبا و شیرین و ماندنی. بیایید همدیگر را در روستاهایمان ملاقات کنیم. در هوای پاکیزهی روستا راحتتر نفس بکشیم؛ و اگر میشود، ساکن دوبارهی روستاهایمان شویم. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 106 |