| تعداد نشریات | 54 |
| تعداد شمارهها | 2,559 |
| تعداد مقالات | 36,274 |
| تعداد مشاهده مقاله | 16,366,305 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 7,413,686 |
لباسهای «برند» | ||
| سلام بچه ها | ||
| مقاله 16، دوره 30، مرداد (353)، مرداد 1398، صفحه 34-35 | ||
| نوع مقاله: داستان | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2019.67940 | ||
| تاریخ دریافت: 24 آذر 1398، تاریخ پذیرش: 24 آذر 1398 | ||
| اصل مقاله | ||
|
لباسهای «برند» احمد اکبرپور بابا میگوید: «تو میدانستی یک حرف مهم این کلمه جا افتاده است؟» میگویم: «نه بابایی.» میگوید: «خب تو فقط گوش بده تا بگویم.» او اعتقاد دارد که حرف «و» جا افتاده است. در اصل یعنی «بروند» و با این قیمتهای بالا گورشان را گم کنند. من خیلی زود فهمیدم که «برند»، یعنی «بروند» و از جلوی چشمهایمان گموگور شوند. گفت: «آفرین! حالا برویم برایت شلوار بخرم.» او وقتی از مقابل پاساژها هم رد میشدیم چشمهایم را با دستهایش میگرفت تا این بروندها را نبینم. رفتیم و رفتیم تا حومههای شهر و به بساطیها و دستفروشها رسیدیم. گفت: «ما نباید پول توی شکم آن بروندهای گنده بریزیم، بلکه باید از این بساطیها حمایت کنیم.» و بعد دوتا شلوار به قیمت بیست هزار تومان برایم خرید که به خاطر آن خرید، یک شلوار هم برای خودش به عنوان جایزه دادند. بابا گفت: «بگو "اشانتیون"» من چند بار تکرار کردم تا بابا پسندید. بابای من عاشق تولیدات ملی است. اگر همه مثل بابای من خرید کنند، همهی بروندها میروند و اشانتیون به همه میرسد. | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 100 |
||