تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,254 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,164 |
کمیک استریپ | ||
سلام بچه ها | ||
دوره 30، شماره 354، شهریور 1398 | ||
نوع مقاله: طنز | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2019.70115 | ||
تاریخ دریافت: 29 خرداد 1400، تاریخ پذیرش: 29 خرداد 1400 | ||
اصل مقاله | ||
کمیک استریپ بیاعتنایی به شهروندان سیدناصر هاشمی 1- ماشینی با سرعت در حال عبور از خیابان است و آب جمع شده در خیابان را به روی مردم پاشیده. جوانی سر از ماشین بیرون آورده رو به مردمی که خیس شدهاند: حباب بالای سر جوان: آب روشناییه. 2- کیسه زبالهای از پنجرهی ساختمانی به بیرون پرتاب شده. دو حباب از پنچره به بیرون باز شده. درون حباب اول: نیفته رو سر مردم؟ حباب دوم: مهم نیست، مهم اینه که خونه کثیف نشه. 3- جوانی با دوچرخه در پیادهرو از بین مردم در حال تک چرخ زدن است. حباب بالای سر پسر: بیب... بیب... بپا نری لای پره دوچرخه. 4- دیوار اداره را میبینیم که روی آن تابلویی نصب شده که با تلفن همراه صحبت نکنید. شخصی درست زیر تلفن تا جایی که توانسته دهان خود را باز کرده و در حال فریاد زدن است. حباب بالای سر مرد موبایل به دست: صدا میاد یا بلندتر بگم؟ چند نفر هم با تعجب طرف را نگاه میکنند. 5- یک موتور سهچرخه در حال عبور از جلوی بیمارستان است و در بلندگو با صدای بلند میگوید، داخل حباب: دمپایی پاره میخریم، نونخشکیه... دهان طرف بیش از حد باز شده و بلندگو هم در حال ترکیدن است. روی سر در بیمارستان عکس زنی عصبانی در حالت هیس کردن است. 6- جوانی از مأموران شهرداری با هیلتی (دریلهای بزرگ) در حال کندن خیابان است و سروصدا و لرزش زیادی ایجاد شده. پیرمردی جلو رفته و میگوید: داخل حباب: یواشتر پسرم. جوانک هم سرش را جلوتر برده و گوشش را مقابل دهان پیرمرد گرفته و میگوید: داخل حباب: پدرجان نمیشنوم... بلندتر بگو. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 41 |