تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,346 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,298 |
خلاقیت تغییر نگاه | ||
سلام بچه ها | ||
دوره 30، مهر 355، مهر 1398، صفحه 4-5 | ||
نوع مقاله: سرمقاله | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2019.70149 | ||
تاریخ دریافت: 31 خرداد 1400، تاریخ پذیرش: 31 خرداد 1400 | ||
کلیدواژهها | ||
یک نوع نگاه مدرسه تغییر | ||
اصل مقاله | ||
سرمقاله خلاقیت تغییر نگاه احمد اکبرپور مدرسه جایی است که معمولاً برای آموزش و تربیت نسلهای متعدد تغییر عمدهای در روال کار خودش نمیدهد. منظور اینکه چندتایی کلاس است و مدیر و ناظم و معلمها؛ و اگر حیاط داشته باشد زمین کوچک فوتبال و والیبال. مدرسه همین است و در این سالها بعضیها کمی غر میزنند و کمی دلزدگی از اینجور محیطها پیش آمده است. روال ادارهی مدرسهها چنین است و لااقل در چشمانداز کوتاهمدت تغییر عمدهای دیده نمیشود. به هر دلیل چه به خاطر محدودیت بودجه و چه مسائل دیگر، فعلاً آش خاله است و نباید به خاله و آش او بیاعتنایی کرد. خب، حالا که مدرسه تغییر نمیکند، آیا نگاه و دیدگاه ما نباید تغییر کند؟ ما نباید نوع نگاهمان را جوری تنظیم و تربیت کنیم که از همین محیط بیشترین لذت و استفاده را ببریم؟ محیطی که با تغییر نگاهمان متوجه میشویم که چهقدر جاذبههای متعدد دارد و چهقدر خلاقیت ما در محیطهای جمعی بیشتر گل میکند و به بار مینشیند. یک نوع نگاه این است که مدرسه باید محیطی باشد که همه چیز را مثل حلیم یا آش رشته آماده کنند. بعد توی بشقاب بکشند و صبر کنند تا داغی اولیه گرفته شود و بعد نرم و لذیذ توی گلویشان بریزند. در واقع آنها فقط وظیفهی دشوار باز کردن دهان را به عهده دارند و حتی اگر بخواهند دستی بجنبانند و خودشان از قابلمه، حلیم را توی بشقاب بکشند و بعد توی حلق مبارک بریزند، انگار سختترین کار جهان را انجام دادهاند چون اعتقاد دارند که همهی دریافتها و دانشها در بیرون موجود است و یکی باید در ذهنشان فرو کند. واقعاً نقش و تأثیر خودشان را نادیده میگیرند. اما اگر بدانیم که ما نیز به عنوان یک ذهن خلاق، تأثیر مستقیمی بر فضای آموزشی داریم و با حضورمان و کنجکاوی و سؤالهایمان سطح توقع را بالا میبریم توقع یکجانبه از مدرسه تا حدودی کمرنگ میشود. در واقع اگر ذرهای استعداد داریم و در این راستا استفاده نکنیم به خودمان و استعدادمان خیانت کردهایم و مثل دستهای که در بالا گفتم منتظریم که قاشق حلیم را در دهانمان خالی کنند. معلم هر چه خلاق باشد، اگر با شاگردانی مواجه شود که ذهن، سواد و دانش او را به چالش نمیگیرند و احساس کند که در معرض پاسخگویی نیست در طول زمان تنبل میشود و به رکود فرهنگی دچار میشود. در واقع یک جورهایی تمام شاگردان موظفند که با تحقیق و مطالعه در بیرون از فضای مدرسه، چنان فضایی در مدرسه ایجاد کنند که معلمها نیز به وجد بیایند و مطالعات خود را به روز کنند. مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد...
باز صحبتم بر سر تغییر نگاه و زاویهی دید ماست. تا زمانی که فکر کنیم تمام علم، دانش و سواد نزد معلمان و مسئولین مدرسه است و ما صرفاً دریافت کننده هستیم و هیچ سهمی برای تعالی و گسترش و پیشبرد آن نداریم همین آش است و همین کاسه و یا همان قابلمه است و همان ماجرای حلیم. در واقع علم، دانش و خلاقیت اضلاع متعددی دارد که سهم دانشآموزان کمتر از معلمها نیست و اگر این تعامل شکل بگیرد اتفاق بزرگی میافتد. اتفاق بزرگ این است که دانشآموز از ذهن خود استفاده کرده و در چالش علمآموزی توانسته نقش و وظیفهاش را به درستی انجام دهد تا برای صحنههای دیگر زندگی مثل دانشگاه و محیط کار خودش را آماده کند. اگر نگاهمان را عوض نکنیم و فکر کنیم که خلاقیت بالأخره با ارائهی یک شاهکار، کار خودش را میکند و در جایی خودش را ظاهر میکند سخت در اشتباهیم. خلاقیت عبارت است از همین سؤالهای کوچکی که ذهن خودِ ما و دیگر شاگردان و معلمها را به چالش میکشد. خلاقیت عبارت است از همین همراهی و همیاریهای به ظاهر سادهای که یک موضوع تحقیقی را بسط و گسترش میدهد. خلاقیت عبارت است از درک لذت یاد گرفتن و یاد دادن مداوم. خلاقیت عبارت است از طرح سؤالهایی در مورد همه چیز جهان، تا ذهن به سمت کشف پدیدههای آفریدگار بیهمتا بگردد. و یک موضوع دیگر که شاید فکر نکنیم چهقدر خلاقیت در آن سهیم است، دوستی در چنین محیطهایی است. خلاقیت در اینکه دوستمان بدارند و صمیمانه دیگران را دوست داشته باشیم. در واقع تعادل بین دوست داشتن و دوست داشته شدن، اوج خلاقیت است. اگر ما فقط به این فکر کنیم که دیگران باید ما را دوست داشته باشند، در نهایت به خودشیفتگی و خودمحوری میرسیم که ارتباط یک جانبه را از دیگران توقع داریم، ولی اگر در همان اندازه بتوانیم دیگران را دوست داشته باشیم، راهی برای تعامل و همدلی پیدا کردهایم. خلاقیت این است که با همراهی و همدلی سؤالهای بیشتر و خلاقانهتری پیدا خواهیم کرد و ذهن جمعی میتواند راههای میانبری برای پیشرفت و توسعه پیدا کند. اگر ذهنیتمان را تغییر دهیم مدرسه مکانی میشود که میتوانیم استعدادهایمان را فعال کنیم هر چند کوچک و جزئی. و هیچ وقت منتظر آیندهای دور نمانیم که خلاقیت در آن حوالی شکوفا شود. خلاقیت از همین تغییر نگاه ما آغاز میشود. مطمئن باشید خلاقیت عمده و شاهکاری که منتظرش هستیم، فقط از همین روال مداوم خلاقیت امکانپذیر است.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 51 |