تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,183 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,107 |
باورت میشود اینها کارهای بچههاست؟ | ||
سلام بچه ها | ||
دوره 30، شماره 357، آذر 1398، صفحه 14-15 | ||
نوع مقاله: گزارش | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2019.70831 | ||
تاریخ دریافت: 13 شهریور 1400، تاریخ پذیرش: 13 شهریور 1400 | ||
اصل مقاله | ||
گزارش باورت میشود اینها کارهای بچههاست؟
نگاهی به مهروارهی هنرهای تجسمی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران
کبرا بابایی مهمانی نقش و خط و نگاه میخواهی مثل همیشه از سنگفرش متفاوت خیابان برادران مظفر بگذری و توی خیابان اصلی بپیچی که یک اتفاق تازه نظرت را جلب میکند. سرک میکشی و پوستر یک نمایشگاه را میبینی؛ مهروارهی هنرهای تجسمی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران. چند لحظه میایستی. دلت نمیآید بیخیال از کنار ماجرا رد شوی. مسیرت را عوض میکنی. وارد نگارخانهی صبا میشوی. اینجا دنیای دیگری است. اطلاعات روی پوستر را دقیقتر میخوانی. مهروارهی هنرهای تجسمی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران در رشتههای نقاشی، سفال، خوشنویسی، عکاسی، ۹ تا ۱۳ شهریور1398. فضا شبیه نمایشگاههای آثار هنری آدم بزرگها نیست. اینجا نمیتوانی کسی را پیدا کنی که آرام به یک تابلو خیره شده و در سکوت و آرامش فکر میکند؛ چون اینجا نمایشگاه آثار بچههاست. هنریشان به دیگران توضیح میدهند و چشمهایشان هنوز هم میدرخشد. دور اول، دور نقاشیهاست. نقاشیها را یکی یکی نگاه میکنی. رنگها چه شاداباند. توی این نقاشیها میتوانی حس زندگی را پیدا کنی. بچهها از گود زورخانه و بازار و خیابان تا آسمان و دریا را به تصویر کشیدهاند. نقاشیها خلاق هستند و خوب معلوم است که بچهها از ایده و فکر و توانایی خودشان استفاده کردهاند، نه مدلهای تکراری. در دور دوم، آثار سفالگری بچهها خودنمایی میکند. با خودت فکر میکنی چه دستهای کوچکی این مجسمهها و کتیبههای زیبا را ساختهاند. در این قسمت بچهها با موضوعات آزاد و سرزمین من هنرنمایی کردهاند؛ چه هنر چشمنوازی. دلت میخواهد آستین بالا بزنی و شروع کنی و فکر میکنی اگر یک توده گل داشته باشی میتوانی اینقدر هنرمند باشی؟ از کنار آثار سفالگری که رد میشوی به تابلوهای خوشنویسی میرسی. باور کردن اینکه این خطها را بچهها نوشتهاند برایت سخت است؛ اما خیلی زود باور میکنی؛ چون خطاطهای کوچک را میبینی که کنار اثرشان ایستادهاند و میتوانند به خوبی دربارهی هنرشان حرف بزنند. حلقهی میانی نمایشگاه جایگاه عکس است. بچهها و مربیانشان از قاب دوربین به دنیا نگاه کردهاند و تصویرهای جالبی ثبت شده است. «چهره و زندگی»، عنوان و موضوع اصلی عکسها بوده و در این قسمت چشمهای مشتاقی را میبینی که از توی قابها به تو نگاه میکنند. بچهها زندگی را در جوانهی کوچکی کنار یک کنده پیر دیدهاند یا در چهرهی مادر و پدرشان، یا توی بازیهای ساده و صمیمی یا در سایهای که کنارشان راه میرود. از درِ نمایشگاه بیرون میآیی. در حالی که بچهها را با آثار هنری و شادیهایشان تنها میگذاری. با خودت فکر میکنی کاش باز هم از این دست نمایشگاهها بر پا شود. دوباره به سنگفرش خیابان برمیگردی و میپیچی توی دل خیابان اصلی... چشمهایت ولی شهر را مثل یک اثر هنریِ زیبا میبیند که باید کشفش کنی. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 37 |