تعداد نشریات | 50 |
تعداد شمارهها | 2,359 |
تعداد مقالات | 34,013 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,628,826 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,503,325 |
بچهها-فشار عید | ||
سلام بچه ها | ||
دوره 31، فروردین-1399-361، فروردین 1399، صفحه 17-17 | ||
نوع مقاله: شعر | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2020.71072 | ||
تاریخ دریافت: 28 شهریور 1400، تاریخ پذیرش: 28 شهریور 1400 | ||
اصل مقاله | ||
بچهها عبدالله مقدمی باز نوروز آمد از راهی دراز آمد از راه درازی عید باز!
چند وقتی نوبت تعطیلی است وقت ماچ و بوسهی فامیلی است
روزهای خوب مهمانی رسید موقع بازی و شیطانی رسید
استوریهای خفن با لایک و تگ خوابمان تا لنگ ظهر و بوق سگ!
یا به خانه داده لم یا در سفر بهتر از این هر دوتا، باشد مگر؟
خانهی دایی و خاله میرویم بهر عیدی سوی آنها میدویم!
عینهو گنجشکها در جیکجیک شاد و خرم، باکلاس و شیک و پیک
شغلمان یک چند خوردن میشود پول عیدی را شمردن میشود
پولدار کل دنیا میشویم گرچه آخر بانک بابا میشویم
هر چه از دست پدر در میرویم در نهایت وام زوری میدهیم
فشار عید صابر قدیمی دوباره عید نوروز است انگار گروهی پستهخوار از قوم تاتار هجوم آورده از اعماق یک غار شود هر ساله این کابوس تکرار فغان از دست خویش، از دست اغیار(1) رفوزه گشتم از تجدید دیدار فشار عید ما را کرده بیمار * یکی آورده با خود چند زنبیل به قصد غارت تاغار(2) آجیل که ریزد داخل زنبیل، با بیل به او گویم که ای فامیل چون فیل سهتا پسته برای ما نگه دار مگر پر میشود زنبیل سرکار؟ فشار عید ما را کرده بیمار * یکی مینالد اندر وان حمام که صاحبخانه پس کی میدهی شام؟ فشارم چند جای مرغ با پام میان حلق او تا گردد آرام پس از اندی زند فریاد اینبار: که صاحبخانه چی داریم ناهار؟ فشار عید ما را کرده بیمار * یکی هم چون رژیمی سخت دارد به ظرف میوهی ما دست خارد چنان میوه به دندان میفشارد که آب میوه از چشمش ببارد برایش تنگ گردیده است شلوار که لاغر آمد و گردید پروار فشار عید ما را کرده بیمار * پس از شش روز جانکاه و اسفبار(3) و راهی کردن جمعی گهربار گروهی دیگر از بالای دیوار سر ما ناگهان گشتند آوار شود این ماجرا تکرار و تکرار من بیزارِ از دنیا زنم زار: فشار عید ما را کرده بیمار
1. بیگانگان. 2. تَقار- ظرف خیلی بزرگ. 3. تأسف برانگیز- غمناک. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 55 |