تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,387 |
تعداد مقالات | 34,316 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,989,616 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,703,418 |
نظریه همروی در حوزه اندیشه سیاسی اسلامی | ||
آینه پژوهش | ||
دوره 32، شماره 189، مرداد و شهریور 1400، صفحه 5-37 اصل مقاله (615.83 K) | ||
نوع مقاله: پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/jap.2021.71407 | ||
نویسنده | ||
سیدصادق حقیقت | ||
تاریخ دریافت: 20 آبان 1400، تاریخ پذیرش: 20 آبان 1400 | ||
چکیده | ||
در حوزه اندیشه سیاسی اسلام، همروی فلسفه سیاسی و فقه سیاسی قابلیت طرح دارد؛ و در نظریه همروی، تأکید اصلی بر نسبت فلسفه سیاسی و فقه سیاسی است. سه سطحی که، در اینجا، تأکید کمتری بر آن وجود دارد، سطح روششناختی، معرفتشناختی و نسبت سنت و تجدد است. مدعا در سطح معرفتی، این است که عقل، نقل، تجربه، شهود و تاریخ با هم تضاد ندارند، و نهایتاً یک هدف را دنبال میکنند. در این مقاله سعی میشود همروی به عنوان یک «نظریه» در حوزه اندیشه سیاسی اسلام مطرح شود. «نظریه» مجموعه سازماندهی شده مفاهیم و گزارههایی است که اجزاء آن در راستای تبیین امور با هم یگانگی پیدا کردهاند، و مدعای واحدی را اثبات میکنند. در این صورت، نظریه عبارتهایی منظم دربارة واقعیتهای اجتماعی مبتنی بر سیستمهای منطقی است که در یک علم یا یک مکتب وجود دارد. آندرو سایر نظریه را شیوهای از نظمبخشی به رابطه بین مشاهداتی (یا دادههایی) میداند که معنای آنها قطعی است. بر اساس نظریه همروی، در اینجا، این مدعا قابلیت طرح خواهد داشت که «هرچند فلسفه سیاسی، طبق تعریف، مستقل از وحی است، اما برای بررسی مسائل سیاسی از دیدگاه اسلام، هم به پاسخ فلسفی نیاز داریم، هم به پاسخ فقهی». به بیان دیگر، نه تنها فلسفه سیاسی و فقه سیاسی میتوانند به شکل جداگانه پاسخگوی مسائل سیاست باشند، بلکه پاسخهای آن دو قابل مقایسه نیز خواهند بود. در واقع، مدعا این است که برای حل مسائل سیاسی از دیدگاه اسلام هم به پاسخ فلسفی نیاز داریم، هم به پاسخ فقهی، هم به مقایسه آن دو. البته، اعتبار فقه سیاسی با محدودیتهایی خاص روبرو است. نظریه همروی از واقع و امری موقعیتمند خبر میدهد؛ به این معنا که ارتباط دو دانش فلسفه سیاسی و فقه سیاسی را برمیرسد. این امر منافاتی با وجود ابعاد هنجاری و تجویزی در این نظریه ندارد. به طور مثال، میتوان بر اساس این نظریه گفت محقق علوم سیاسی در درجه اول «باید» هر مسئلهای را در این دو حوزه طرح نماید؛ و سپس «لازم است» به ارتباط نتایج به دست آمده در این دو حوزه بپردازد. نگارنده این کار را در خصوص توزیع قدرت در اندیشه سیاسی شیعه انجام داده است. | ||
کلیدواژهها | ||
نظریه همروی؛ فلسفه سیاسی؛ فقه سیاسی؛ رویکرد حداکثری؛ رویکرد حداقلی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Concurrency Theory in the field of Islamic Political Thought | ||
نویسندگان [English] | ||
Seyyed Sadiq Haqiqat | ||
چکیده [English] | ||
In the field of Islamic political thought, concurrency of political philosophy and political jurisprudence can be proposed; in concurrency theory, the main emphasis is on the relationship between political philosophy and political jurisprudence. The three levels that are less emphasized here are the methodological level, the epistemological level, and the relationship between tradition and modernity. The claim at the epistemological level is that reason, narration, experience, intuition, and history do not contradict each other, and they ultimately pursue a single goal. This article tries to present concurrency as a "theory" in the field of Islamic political thought. "Theory" is an organized set of concepts and propositions whose components are united in order to explain things, and prove a single claim. In this case, theory is regular expressions of social realities based on logical systems that exist in a science or school. Andrew sees other theories as a way of regulating the relationship between observations (or data) whose meaning is definite. According to the theory of concurrence, here, the claim can be made that "although political philosophy, by definition, is independent of revelation, but to study political issues from the perspective of Islam, we need both a philosophical answer and a jurisprudential answer. ». In other words, not only can political philosophy and political jurisprudence answer political questions separately, but the answers to the two will also be comparable. In fact, the claim is that in order to solve political problems from the Islamic point of view, we need a philosophical answer, a jurisprudential answer, and a comparison of the two. Of course, the validity of political jurisprudence faces certain limitations. Concurrency theory informs of fact and something situational; In other words, the relationship between the two sciences of political philosophy and political jurisprudence is reached. This does not contradict the normative and prescriptive dimensions of this theory. For example, based on this theory, it can be said that a political scientist should first and foremost raise any issue in these two areas; And then it is "necessary" to relate the results obtained in these two areas. The author has done this regarding the distribution of power in Shiite political thought. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Coherence Theory, Political Philosophy, Political Jurisprudence, Maximum Approach, Minimum Approach | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 390 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 321 |