تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,416 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,363 |
گنج فریدولین | ||
پوپک | ||
دوره 28، مهر- 1400-327، مهر 1400، صفحه 26-27 | ||
نوع مقاله: داستان ترجمه | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2021.71560 | ||
تاریخ دریافت: 04 آذر 1400، تاریخ پذیرش: 04 آذر 1400 | ||
اصل مقاله | ||
داستانترجمه گنج فریدولین نویسنده و تصویرساز: یولی کانگاس مترجم: مرجان سمیعیزاده در یک صبح آفتابی، درست بعد از صبحانه، خرگوشی به اسم فریدولین مادرش را میبوسد و با او خداحافظی میکند. او با خوشحالی میگوید: «امروز میخواهم بروم گنج پیدا کنم.» فریدولین از روی یک پل کوچک و از وسط یک دشت شبدر رد میشود. او در کنار یک برکه میایستد. با خودش میگوید: «به نظرم اینجا جای خوبی برای گنج گم شده است.» کمی بعد یک خرگوش سفید کنجکاو ظاهر میشود. او میگوید: «سلام! اسم من دانهبرفی است. اینجا چه کار میکنی؟» فریدولین جواب میدهد: «زمین را میکَنم تا گنج پیدا کنم. به من کمک میکنی؟» دانهبرفی میگوید: «حتماً! دنبال گنج گشتن خیلی باحال است.» دوتایی با هم یک چالهی بزرگ میکَنند. یک سوت شکسته، یک قاشق کج و تعداد زیادی سنگ پیدا میکنند؛ اما گنجی آنجا نیست. دانهبرفی میگوید: «من خستهام.» فریدولین میگوید: «من هم همینطور. گرسنه هم هستم. بیا برویم خانهی ما و چیزی بخوریم!» مادر میپرسد: «گنج پیدا کردی؟» فریدولین میخندد و میگوید: «نه. یک چیز خیلی خیلی بهتر پیدا کردم: اسمش دانهبرفی است و دوست جدید من هست.» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 50 |