تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,126 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,044 |
روستای تاریخی قورتان | ||
سلام بچه ها | ||
دوره 32، اسفند 384، اسفند 1400، صفحه 12-13 | ||
نوع مقاله: ایرانگردی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2022.72476 | ||
تاریخ دریافت: 21 فروردین 1401، تاریخ پذیرش: 21 فروردین 1401 | ||
اصل مقاله | ||
ایرانگردی روستای تاریخی قورتان عکس و نوشته: عدالت عابدینی با دوچرخه به روستای «بلان» میرسم. رودخانهای، این روستا را از روستایی دیگر که نامش «قورتان» است، جدا میکند. رودخانه در امتداد زایندهرود در اصفهان است. قلعهای در حاشیهی روستای قورتان است. قلعه، تاریخش به چهارم هجری برمیگردد؛ حدود هزار سال پیش یعنی دورهی دیلمیان. تا دههی چهل و قبل از تقسیم اراضی، زندگی در آن جریان داشته و هر خانه از دو تا سه خانواده تشکیل میشده است و هر خانواده هم شش- هفت بچه داشتند. در نتیجه خانهها خیلی پرجمعیت میشدند. اما بعد از تقسیم اراضی، مردم، صاحب بخشی از زمینهای اربابها میشوند. خیلی از آنها از قلعه بیرون میروند و آنجا را رها میکنند و خودشان خانههای طاق ضربی در ضلع شرقی و شمالی قلعه میسازند. خانههای قلعه به محلی برای نگهداری دام و علوفه تبدیل میشوند و دو- سه خانوار بیشتر نمیمانند. با آقای غلامحسین عباسی دهیار تا تماس میگیرم، با موتور میآید. مردی با چشمانی سبز، قدی بلند، سبیلی بر لب، کت و شلواری به تن و موهایی به عقب شانه کرده. او هم، همان اقامتگاه و آقای سیدحسن فاطمی را معرفی میکند که میتواند راهنمای خوبی در این روستا برای من باشد. با هم به سمت مسجد روستا میرویم. سیدحسن آنجاست. صورتی پهن و کشیده با موهایی کم پشت و تهریشی به صورت دارد و پیراهنی مشکی به تن. - یعنی این آقا میتونه کمکم کنه؟ با هم به سمت اقامتگاه میرویم که داخل قلعه است، البته او با موتور و من با دوچرخه. موتورها انگار اینجا یکهتازی میکنند. تابلوی بومگردی «بالابان» دیده میشود. چند گل داخل گلدان درِ ورودی، کار گذاشتهاند. درِ اقامتگاه باز میشود. حیاط بزرگی در وسط اقامتگاه است. دور تا دورش اتاقها قرار دارند. از وسط حوض یک استوانهی بزرگ تا ارتفاع نیم متر بالا آمده و بعد سنگی مثل سنگ آسیاب با ضخامت یک کف دست روی آن قرار دارد و از کوزه تا بالای سنگ، آب فواره میکند و صدای دلنشینی را تولید میکند. حوض و استوانه به رنگ آبی در آمدهاند و نوری هم به حوض میزند. درِ اتاقها چوبی و به رنگ قهوهای هستند و سر درها همه پنجرههای ارسی، شیشههای رنگی زرد، آبی نفتی، سبز و قرمز دارند. یکی از اتاقها را فاطمی در اختیارم قرار میدهد؛ اتاقی دنج برای یک مسافر دوچرخهسوار خسته از راه رسیده. اقامتگاه به جز من کسی ندارد. ایام کرونا فعلاً اینجا را خالی از سکنه کرده است. وسایل را داخل میگذارم. فاطمی میرود و میگوید یک ساعت دیگر برمیگردد. خیلی خستهام. زیرانداز آمادهی اتاق را میاندازم و سرم را روی متکا میگذارم و میخوابم. نیم ساعتی به خواب میروم! انگار که سالها در خواب بودم. چشم باز میکنم. متوجه آمدن فاطمی میشوم. درست در سمت دیگر حیاط و در اتاق گوشهای است. متوجه بیدار شدنم میشود و دعوتم میکند که شام به آنجا بروم. اول یک استکان چای داغ میآورد. اشکنه تخممرغ آماده کرده است؛ غذایی مرکب از پیاز و سیبزمینی و تخممرغ و گوجه و انواع سبزیجات و ادویهجات. محمد اسماعیلی دوست و شریکش و عباسی دهیار روستا هم آنجا هستند. خوشمزگی شام به قدری است که دو کاسهی پر از آن میخورم. واقعاً شام دوچرخهسواری است. پس از گپ و گفتی، فاطمی به اتاقم میآید. آنجاست که شروع به صحبت میکند. میفهمم دریایی از اطلاعات و خوشصحبت و با معلومات است. اما یک اتفاق باعث میشود که او بیشتر به تحقیق و مطالعه در مورد روستا بپردازد. سال 83 همایش «کویر و تالاب» در این منطقه برگزار میشود. مهمانانی که در این همایش شرکت کرده بودند، بعد از دیدن کویر و تالاب، به روستای قورتان میآیند و وقتی آن بنای خشتی عظیم را میبینند و تاریخچهی آن را میپرسند کسی نیست که جواب درستی بدهد. هر کسی نظر شخصی خودش را میگوید. در اینجا انگیزهای در آقای فاطمی ایجاد میشود. باید خود دست به کار شود و با همکاری دوستان همفکرش تاریخچهی روستا را در بیاورد. برای اینکه کار منسجمتر و بهتر شود در سال 86 اقدام به راهاندازی انجمن «دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری ارگ زندهرود» میکند و در سال88 پروانهی فعالیت میگیرد. در این مدت علاوه بر در آوردن تاریخ روستا، اقدام به احیاء ضربالمثلها و کارهای قدیمی، ثبت ملی مراسم عزاداری زار مخصوص این روستا، شرکت در نمایشگاههای مردمشناسی و مرمت کبوترخانهی روستا را انجام میدهد. حسن فاطمی به همراه دوستش محمد اسماعیلی خانهی قدیمی در داخل قلعه را سال 94 خریداری میکنند و با دریافت وام، اقدام به مرمت و نوسازی آن میکنند. در این سالها خوشبختانه خانههای بومگردی تعدادشان زیاد شده است. توصیه میکنم حتماً سری به این بومگردیها بزنید. مخصوصاً بومگردی روستای قورتان که حال و هوای دیگری دارد. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 43 |