تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,011,581 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,715,953 |
و چه سفرهی هفتسین عزیزی! | ||
پوپک | ||
دوره 29، فروردین مسلسل333، فروردین 1401، صفحه 3-3 | ||
نوع مقاله: تقویم روزها | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2022.72558 | ||
تاریخ دریافت: 05 اردیبهشت 1401، تاریخ پذیرش: 05 اردیبهشت 1401 | ||
اصل مقاله | ||
تقویم روزها و چه سفرهی هفتسین عزیزی! سمیه قاسمی چهقدر دلم تنگ شده است برای عطر دستهای مادربزرگ برای بوی خوش آغوش پدربزرگ. سال تحویل شد، با شوق، لباسهای نویمان را میپوشیم و میرویم خانهی مادربزرگ. بزرگترها واکسن زدهاند؛ اما باز هم روبوسی نمیکنیم و کمی دورتر از پدربزرگ و مادربزرگ مینشینیم. از همان جا میبویمشان و خوب تماشایشان میکنم. آنها هم همین حال را دارند. گلدانهای خانهی مادربزرگ انگار وقتی که وارد میشویم از خوشحالی جیغ میکشند و کف میزنند و «جوجی» پرندهی آوازخوان پدربزرگ میپرد جلوی قفس و حسابی برایمان آواز میخواند. و چه سفرهی هفتسین عزیزی! آینه و قرآن عروسی مادربزرگ، باوقار بالای سفره نشستهاند. عطرِ گلهای سنبل توی خانه پیچیده و با بوی سیبهای سرخ، قاطی شده. بوی شیرینی خانگی با مزهی سنجد و سمنوی پر از بادام دستپخت مادربزرگ. سرکه و سکههای براق و سبزهیتر و تازه. چشمم که به «قرمزی» ماهی شیطان مادربزرگ میافتد، بیاختیار میگویم: «مادرجان! هنوز این ماهی قرمز را دارید؟ خوش بهحالش! بیخیال کرونا برای خودش میچرخد.» بزرگترها که دارند با هم صحبت میکنند، با شنیدن این حرف من، لحظهای ساکت میشوند و بعد قاه قاه میخندند. جوجی باز هم با خوشحالی آواز میخواند. چهقدر دلم برای پدربزرگ و مادربزرگ تنگ شده بود. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 71 |