تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,011,586 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,715,954 |
هفتخوان رستم | ||
پوپک | ||
دوره 29، فروردین مسلسل333، فروردین 1401، صفحه 6-7 | ||
نوع مقاله: قصههای شاهنامه | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2022.72583 | ||
تاریخ دریافت: 07 اردیبهشت 1401، تاریخ پذیرش: 07 اردیبهشت 1401 | ||
اصل مقاله | ||
قصههای شاهنامه هفتخوان رستم سیدهلیلا موسویخلخالی کاووس بر تختِ پادشاهی ایران نشست. او جوان و بیتجربه بود و برای همین شیطان توانست او را فریب بدهد. کاووس هم اشتباه بزرگی کرد و به مازندران لشکرکشی کرد. میخواست آنجا را به قلمرو خودش اضافه کند. پهلوانان بزرگی مثل زال مخالف کار کاووس بودند و برای همین با لشگر او به مازندران نرفتند. کاووس در این جنگ شکست خورد. دیو سپید، کاووس و لشگرش را با جادو کور کرد. کاووس سریع پیکی به سمت زال فرستاد و از زال و دیگر پهلوانان کمک خواست. زال هم، چون پهلوان ایرانی بود و در هر حال باید از شاه ایران حمایت میکرد، رستم را صدا زد و از او خواست که به مازندران برای کمک به کاووس برود. زال به رستم گفت: «برای رفتن به مازندران دو راه هست؛ یکی طولانی و بیخطر و راه دوم کوتاه و پر خطر است. کدام را انتخاب میکنی؟» رستم فکری کرد و گفت: «راه دوم را!» رستم حرکت کرد و از راه کوتاه که پر خطر بود به سمت مازندران رفت. رستم در این راه همانطور که زال گفته بود، به مشکلات زیادی برخورد. او با اژدها و زن جادوگر و دیو سپید و... روبهرو شد و هر کدام را با زور بازو یا با قدرت فکر توانست از جلوی پایش بردارد. رستم بعد از هر مرحله که بر دشمنانش پیروز میشد، بدنش را میشست و مینشست زمین و خدای بزرگ را عبادت میکرد و سپاسگزار لطف خدا بود. رستم هفت مرحله را پشت سر گذاشت که به آن هفت مرحله، هفتخوان رستم میگویند. بالأخره رستم به مازندران رسید و به کمک کاووس رفت. رستم که جگر دیو سپید را از شکمش بیرون آورده بود با آن چشمهای کاووس را بینا کرد. رستم، کاووس را به ایران برگرداند و دوباره او را بر تخت پادشاهی نشاند. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 59 |