تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,054 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,000 |
چه خوب شد | ||
سنجاقک | ||
دوره 19، فروردین مسلسل205-1401، فروردین 1401، صفحه 3-3 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/sn.2022.72616 | ||
تاریخ دریافت: 18 اردیبهشت 1401، تاریخ پذیرش: 18 اردیبهشت 1401 | ||
اصل مقاله | ||
چه خوب شد سارا خوشنیت میمونک حوصلهاش سر رفته بود. با دُمش از شاخه آویزان شد و تاب خورد. پایین درخت سنجابک را دید. داشت خش و خش زمین را میکند تا گردویش را چال کند. میمونک با خودش گفت: «چهطوره یک کم سر به سرش بگذارم.» میمونک یک گردو کَند و پرت کرد پایین. گردو تالاق خورد توی سرِ سنجابک. سنجابک دادش به هوا رفت: «آخ! آخ! کار کی بود؟» میمونک دستش را گذاشت روی شکمش و هِرهرهر خندید. سنجابک به بالای سرش نگاه کرد و گفت: «ای میمونک بلا! الآن حسابت را میرسم.» میمونک شکلک درآورد و گفت: «اگر میتوانی من را بگیر.» دوباره هر هر هر خندید. خواست روی شاخهی بالاتر بپرد که یکهو پایش لیز خورد افتاد زمین. سنجابک گردو را بالای سر میمونک برد. خواست محکم بزند توی کلهی میمونک. میمونک با آخ و اوخ گفت: «یه وقت نزنیها!» سنجابک دید میمونک پایش درد گرفته، گردو را زمین انداخت و گفت: «از کارت ناراحت شدم. دردم آمد.» بعد رویش را برگرداند و رفت آن طرفتر و مشغول چال کردن گردویش شد. میمونک از کار خودش خجالت کشید. از جایش بلند شد. گفت: «میخواهی برایت چندتا گردو بچینم؟» سنجابک هیچی نگفت. میمونک جلوتر رفت و گفت: «ببخشید! کار خوبی نکردم. فندق هم میتوانم برایت بچینم. دوست داری؟» سنجابک خندید و سرش را تکان داد. توی دلش گفت: «چه خوب شد نزدمش.» امام حسین(ع) میفرمایند: «با گذشتترین شما کسی است که وقتی قدرت انتقام گرفتن دارد ببخشد.» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 136 |