تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,877 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,989 |
شاید طلبگی با خلبانی فرقی نداشته باشد | ||
سلام بچه ها | ||
دوره 33، اردیبهشت386، اردیبهشت 1401، صفحه 28-29 | ||
نوع مقاله: گفت و گو | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2022.72674 | ||
تاریخ دریافت: 21 خرداد 1401، تاریخ پذیرش: 21 خرداد 1401 | ||
اصل مقاله | ||
گفتوگو شاید طلبگی با خلبانی فرقی نداشته باشد مصاحبه با یک طلبه نوجوان
محدثه عرفانیمهر از کوچههای باریک و دراز گذشتم. از پلههای وسط کوچه بالا رفتم. ساختمانی نما آجری با طرحهای سنتی منتظرم بود. حاج آقای خوشبرخوردی که مسئول حوزه بود با عینک ته استکانی و ریش سیاه و سپید اما چشمهایی روشن و گرم توی اتاقی، کنار در ورودی نشسته بود. با خوشرویی من را پذیرفت و اجازه داد که با یکی از طلبههای موفق مصاحبه کنم. سپس با تلفن تماس گرفت. توی حیاط کنار حوض خالی کوچکی که منتظر باران نشسته بود، منتظر ایستادم. طلبهی نوجوانی که چهرهاش آدم را به یاد بسیجیهای جبهه و جنگ در دههی شصت میانداخت با عبایی بلند و قهوهای به طرفم آمد. توی اتاق کتابخانه نشستیم و گرم گفتوگو شدیم. اسمش علیرضا حسنزاده، شانزدهساله و حدود سه سال است که وارد حوزه شده است. - چی شد که وارد حوزه شدی؟ خب از بچگی علاقه داشتم. - پدر و مادرت هم علاقهمند بودند؟ بله. ما خانوادهای مذهبی داریم که وقتی فهمیدند حسابی هم تشویقم کردند و تصمیمم محکمتر شد. در خانواده، روحانی هم داشتید؟ نه، نداشتیم. من اولین نفری هستم توی فامیل که روحانی شدم. - حالا که وارد حوزه شدی هنوز هم علاقهمندی؟ - بله. الآن علاقهام بیشتر شده. - کدامیک از طلبهها را دیدی که علاقهمند شدی؟ من دور و برم کسانی را دیدم که طلبه شدند و عزت و احترامی که خدا به واسطهی طلبگی به آنها داد خیلی برایم جالب بود. من وقتی شرح حال زندگی علامه طباطبایی را خواندم که چهطور بزرگ و عزیز شدند. چهطور سرباز خوبی برای امام زمان شدند و چه شد که بعد از فوتشان ماندگار شدند؛ اینها به من یاد داد که از آنها الگو بگیرم. - به تبلیغ هم علاقه داری؟ بله. - دوست داری به جاهای دور بروی؟ بله؛ اما دوست دارم به جاهای محروم بروم چون جاهایی که محرومیت ندارد امکانات اینترنت و فضای مجازی هست و کسانی هستند که تبلیغ کنند، ولی جاهای محرومتر مردم تشنهتر هستند. مثلاً کشاورز، چوپان و بچههایی که در یک منطقهی دور افتاده زندگی میکنند؛ چون امکاناتشان کمتر است بیشتر تشنهی دانستن هستند. - به اردوهای جهادی هم رفتهای؟ - نه. متأسفانه از وقتی ما به حوزه آمدیم، کرونا هم سر و کلهاش پیدا شد و تعطیل شد. - توی اردوهای جهادی چهکار میکنند؟ - ما سه جور اردوی جهادی داریم. سازندگی برای ساختن مدرسه، راه و ساختمان. اردوی پزشکی برای درمان رایگان بیماران و اردوی تبلیغی برای آموزش مسائل اعتقادی. - اردوهای جهادی کلی دردسر دارد. باید مثل یک کارگر بدون مزد برای دیگران زحمت بکشی. این سخت نیست؟ - نه. اتفاقاً آدم میتواند اینطوری خودش را تربیت کند تا کارها را برای رضای خدا انجام بدهد. این کار یک نوع تمرین خودسازی است که همه چیز را برای خودمان نخواهیم. این کار فرق انسان را با موجودات دیگر نشان میدهد. - دوست نداشتی بروی دانشگاه دکتر و مهندس و غیره بشوی؟ - چرا قبلاً دوست داشتم خلبان بشوم، ولی بعد دیدم حوزه هم آشنایی با عرفان و مسائل دینی است و پروازی که روح میتواند داشته باشد صدها بار فراتر از پروازهایی است که ما میشناسیم. - آیا با طلبگی میشود خدا را شناخت؟ اگر معرفتش را داشته باشید بله میشود شناخت. - به نظرت از وقتی که طلبه شدی روی رفتارت تأثیر داشته؟ از وقتی طلبه شدم ارزش آدمها را بیشتر شناختم و سعی میکنم به همهی مردم از جمله پدر و مادر و اطرافیانم با نگاهی خیرخواهانه نگاه کنم. هر حرفی را میخواهم بزنم، قبلش فکر میکنم. - بعد از طلبگی روی رفتار دیگران هم تأثیرگذار بودهای؟ - بله. مثلاً برادر کوچکترم. قبلاً با هم بحث و جدل هم داشتیم؛ اما بعد از طلبگی که دید رفتارم عوض شده او هم رفتارش عوض شد و احترام بیشتری به پدر و مادرم میگذارد. سعی میکند مثل من رفتار کند. من شدهام الگویش. حتی چند بار به گوشم رسیده که داداش کوچکت آمده پیش ما و گفته داداش فلان کار رو انجام نمیدهد من هم نباید انجام بدهم. - ناراحتی و غصهای هم داری؟ - ناراحتی من از این است که به خاطر کرونا خیلی از مراکز علمی و فعالیتهای فرهنگی تعطیل شدهاند. یکی از اساتید ما میگفت شما بدشانسترین طلبههای تاریخید. - تا حالا در جامعه کسی هم با شما بدرفتاری کرده؟ - نه نکرده؛ اما اگر هم کسی باشد حتماً نسبت به طلبگی آگاه نیستند اگر میدانستند که طلبه وظیفهاش چی هست بدرفتاری نمیکردند. کار طلبه هدایت است. در دست طلبه یک فانوس است که راه را نشان بدهد، همین. - از فضای مجازی هم استفاده میکنی؟ - بله. خیلی از مطالب مذهبی را از اینترنت سرچ میکنم، ولی خب مطالب گمراهکننده هم توی آن زیاد است. باید خوب و بد را تشخیص بدهیم و هر چه را که میبینیم زود، باور و قبول نکنیم. مثلاً من به کتاب غررالحکم دسترسی نداشتم رفتم از فضای مجازی مطالعه کردم، ولی خیلیها وقتشان را الکی توی آن میگذرانند. به قول حضرت امیر وقتها مثل ابرها در گذرند. بدبخت کسی که وقت را از دست بدهد. عمرش الکی باشد. - اهل نماز شب هم هستی؟ بله. - چه لذتی از آن میبری؟ - لذت نماز شب از هر چیزی بیشتر است. هر چه بیشتر عبادت میکنیم درهای بیشتری از معرفت به رویمان باز میشوند - خواب هم دیدهای؟ بله. چند باری از اهل بیت دیدهام. - چه خوابهایی؟ - آخه گفتهاند خوابهایتان را تعریف نکنید اما حالا من یکی را برایتان میگویم. من خواب سیدالشهدا را توی صحرای کربلا دیدم. یک شب بعد از نماز شب خواب دیدم. خواب صحرای کربلا. انگار که واقعاً آنجا بودم. تمام صحنهها یکی یکی از جلوی چشمم عبور میکردند. تمام مصیبتها و سختیها روبهرویم تکرار میشدند. از شدت اضطراب حادثهها و مصیبتها از خواب پریدم و میترسیدم دوباره بخوابم و آن صحنهها را دوباره ببینم. بعد نشستم و برای امام حسین گریه کردم. - اهل بازیگوشی هم هستید؟ اوائل طلبگی یک بار رفته بودیم با بچهها استخر. یکی از دوستان فکر میکرد ما شنا بلد نیستیم. ما هم الکی رفتیم زیر آب و خودمان را به غرق شدن زدیم. این بندهی خدا آمد کمک. ما هم پایش را گرفتیم و نگذاشتیم برود. بیچاره داشت خفه میشد. از آن به بعد هیچ وقت با ما استخر نیامد. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 44 |