تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,387 |
تعداد مقالات | 34,316 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,992,378 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,705,041 |
روششناسی کشف فرضیۀ تبیینگر: رهیافتی تاریخی | ||
پژوهشهای عقلی نوین | ||
دوره 7، شماره 13، شهریور 1401، صفحه 29-58 اصل مقاله (1.34 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/nir.2022.60486.1283 | ||
نویسنده | ||
مهدی عظیمی* | ||
دانشیار دانشگاه تهران، دانشکدۀ الهیات، گروه فلسفه و کلام اسلامی | ||
تاریخ دریافت: 26 اسفند 1399، تاریخ پذیرش: 07 مهر 1401 | ||
چکیده | ||
روششناسیِ کشف فرضیۀ تبیینگر چیست؟ در دوران معاصر، و در مغربزمین، بیش و پیشاز همه، پِرس، هارمن، و لیپتون به این پرسش درپیچیدهاند. تلاشهای آنان به مفهوم «استنتاج بهترین تبیین» انجامیده است، که یک نوع دلیل غیرقیاسی مشتمل بر دو مرحله است: (1) تولید فرضیههای تبیینگر، (2) انتخاب بهترین تبیین. بنابراین، پرسش آغازین به پرسش از چیستیِ روششناسی هر یک از این دو مرحله فروکاسته خواهد شد. در دوران سنتی، و در جهان اسلام، نزد متکلمان و فقیهان، دو روش استنتاجی رواج داشته است به نامهای (الف) طرد و عکس، یا دَوَران؛ (ب) تقسیم و سبر، یا تردید که میتوان آنها را به پیشدیدهایی از استنتاج بهترین تبیین تأویل کرد و بهویژه، بهمثابۀروششناسیِ مرحلۀ (1) به کار بست. این خوانش نه تنها دَوَران و تردید را در برابر نقدهای فیلسوفان و منطقدانان مسلمان قابلدفاع خواهد کرد، بلکه از یکسو، به روششناسیِ طراحان آن دو، چهرهای معاصر بخشیده و از دیگرسو، به استنتاج بهترین تبیین پیشینهای کهن در فرهنگی کاملاً متفاوت خواهد داد. این یافتهها برای تاریخ منطق، تاریخ کلام، و حتی تاریخ فلسفۀ علم میتوانند مهم باشند. | ||
کلیدواژهها | ||
"طرد و عکس"؛ "سبر و تقسیم"؛ "دَوَران"؛ "تردید"؛ "استنتاج بهترین تبیین"؛ "فرضیهربایی" | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Methodology of Discovering the Explanatory Hypothesis: a Historical Approach | ||
نویسندگان [English] | ||
Mahdi Azimi | ||
دانشیار دانشگاه تهران، دانشکدۀ الهیات، گروه فلسفه و کلام اسلامی | ||
چکیده [English] | ||
What is the methodology of discovering the explanatory hypothesis? In the contemporary era, and in the West, above all, Peirce, Harman, and Lipton have been involved in this question. Their efforts have led to the concept of inference to the best explanation, which is a type of non-comparative reasoning consisting of two stages: (1) generation of explanatory hypotheses, (2) selection of the best explanation. Therefore, the initial question will be reduced to the question of what is the methodology of each of these two stages. In the traditional era, and in the Islamic world, among theologians and jurists, two inference methods have been popular by the names (a) thrust and inversion (ṭard va aks), or rotation (davarān); (b) division and fathoming (sabr), or hesitation, which can be interpreted as anticipations of the inference to the best explanation and, in particular, applied as a methodology of step (1). This perusal will not only make rotation and hesitation defensible against the critiques of Muslim philosophers and logicians, but also, on the one hand, it will give a contemporary aspect to the methodology of the two designers, and on the other hand, it will bestow an ancient background in a completely different culture to the inference to the best explanation. These findings can be important for the history of logic, the history of speech, and even the history of the philosophy of science. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
thrust and inversion, fathom and division, rotation, hesitation, inference to the best explanation, abduction | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 158 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 129 |