تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,951 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,989 |
ماجراهای نباتکوچولو | ||
پوپک | ||
دوره 29، آذر-1401-341، آذر 1401، صفحه 30-31 | ||
نوع مقاله: خنده منده | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2022.73613 | ||
تاریخ دریافت: 15 دی 1401، تاریخ پذیرش: 15 دی 1401 | ||
اصل مقاله | ||
خنده منده ماجراهای نباتکوچولو سیدناصر هاشمی تفاوت میوهها پدر از دخترش پرسید: «نباتجان، به نظر تو چه فرقی بین میوههای تابستان با زمستان است؟» نبات کمی فکر کرد و گفت: «میوههای زمستانی لباس کلفت میپوشند تا سرما نخورند مثل پرتقال و نارنگی، ولی میوههای تابستان لباسهای نازک میپوشند مثل آلبالو و گیلاس.» کمک به مدارس پدر تلویزیون را روشن کرد. دید تلویزیون زیرنویس کرده بود: «شعلهی بخاریها را کم کنید تا در زمستان مدرسهای تعطیل نشود.» نبات رفت طرف بخاری. پدر گفت: «آفرین دخترم، حتماً میخواهی بخاری را کم کنی؟» نبات جواب داد: «نخیر، میخواهم بخاری را زیاد کنم تا مدرسهها تعطیل شوند.» قطب شمال خانممعلم از دانشآموزان پرسید: «میدانید چرا پنگوئنهای قطب شمال سواد ندارند؟» نباتخانم سریع جواب داد: «چون آنجا خیلی برف میآید و مدرسهها همیشه تعطیل هستند.» تمرین نباتکوچولو سرما خورده بود. پدرش او را به دکتر برد. دکتر بعد از معاینه گفت: «خب دخترم مثل اینکه سرفههایت بهتر شده!» نباتخانم جواب داد: «بله آقای دکتر. آخر دیشب تا صبح داشتم تمرین سرفه میکردم.» برف شادی نباتکوچولو مدرسه نرفت. مادرش پرسید: «نباتجان، چرا به مدرسه نرفتی؟» نبات سرش را از زیر پتو آورد بیرون و گفت: «دیروز توی جشن تولد، برف شادی ریخت روی سرم، فکر کنم سرما خوردم.» غذای مدرسه مادر از نبات پرسید: «دخترم چرا ناهار نمیخوری؟ مگر در مدرسه چیزی خوردهای؟» نبات با ناراحتی گفت: «بله امروز خیلی چیزها خوردم. مثلاً صبح در مدرسه چندتا گلوله برفی خوردم. بعد هم زمین خوردم. موقع آمدن از مدرسه هم سرما خوردم. الآن دیگر سیر سیرم.» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 12 |