تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,477 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,414 |
متافیزیک در ویتگنشتاین:انکار یا ضرورت | ||
نقد و نظر | ||
مقاله 3، دوره 28، شماره 109، فروردین 1402، صفحه 59-95 اصل مقاله (740.21 K) | ||
نوع مقاله: علمی ـ پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/jpt.2022.64829.1978 | ||
نویسندگان | ||
بهنام رسالت* 1؛ محمدرضا عبدالله نژاد2 | ||
1دانشجوی دکترای فلسفه، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. | ||
2دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. | ||
تاریخ دریافت: 15 شهریور 1401، تاریخ بازنگری: 09 مهر 1401، تاریخ پذیرش: 10 آبان 1401 | ||
چکیده | ||
مقالۀ حاضر با روش توصیفیـتحلیلی به مسئلۀ متافیزیک و جایگاه آن در اندیشههای ویتگنشتاین میپردازد. برای این منظور به چند مطلب اشاره میشود: اول اینکه میان اندیشههای ویتگنشتاین نوعی پیوستگی وجود دارد؛ دوم اینکه متافیزیک یکی از عناصری است که میتوان با استناد به آن ادعا کرد که بین اندیشههایش پیوستگی وجود دارد؛ سوم اینکه با تکیه بر دو مورد قبلی، در اندیشههای ویتگنشتاین نهتنها متافیزیک انکار نمیشود، بلکه ضرورت نیز دارد. از آنجا که دغدغۀ اصلی ویتگنشتاین یافتن معنا از طریق پیوند بین زبان و واقعیت بود، تلاش میکرد تا نشان دهد زبان با توجه به محدودیتهایی که دارد تنها میتواند بخشی از واقعیت را معنادار بیان کند. اما بخشی از واقعیت که قابل بیان به وسیلۀ زبان نیست، همچنین وجود دارد و بخش اساسی واقعیت نیز میباشد، قابل اشاره و نشاندادنی هست. اگر زبان نمیتواند از مرزهای تجربه و علم فراتر رود، این بدان معنا نیست که فراتر از مرزهای تجربه و زبان چیزی وجود ندارد. ویتگنشتاین با تعیین قاطع مرزهای زبان و شناخت هم در تراکتاتوس و هم در پژوهشهای فلسفی نشان میدهد واقعیت فراتر از آن چیزی است که زبان بیان میکند. در تراکتاتوس اگر با تکیه بر رویکرد اخلاقی بین امور بیانکردنی و نشاندادنی تمایز میگذارد و مفاهیم اساسی چون خدا، اخلاق و دین را جزو امور نشاندادنی تلقی میکند، در پژوهشهای فلسفی با تکیه بر رویکرد زیباییشناختی به تعیین مرزبندی بین شناختنی و نشاندادنی دست میزند. مفاهیم متافیزیکی همچنین با توجه به جایگاهی که ویتگنشتاین به آنها میدهد، هنجارهای توصیفی هستند که به نوعی پایه و اساس شناخت تجربی و علمی نیز قرار میگیرند. در نهایت میخواهیم نشان دهیم که مفاهیم متافیزیکی هم در تراکتاتوس و هم در پژوهشهای فلسفی نهتنها قابل انکار نیستند، بلکه جزو ضروریات اندیشههای ویتگنشتاین در رسیدن به معنای مد نظر خود از واقعیت میباشند. | ||
کلیدواژهها | ||
متافیزیک؛ مرزهای معنا؛ اخلاق؛ دستور زبان؛ هنجارهای توصیفی؛ زیباییشناسی؛ واقعیت؛ نشاندادنی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Metaphysics in Wittgenstein: Denial or Necessity | ||
نویسندگان [English] | ||
Behnam Resalat1؛ Mohammadreza Abdollahnejad2 | ||
1PhD student of philosophy, University of Tabriz, Tabriz, Iran. | ||
2Associate professor, Department of Philosophy, University of Tabriz, Tabriz, Iran | ||
چکیده [English] | ||
The present article explores the issue of metaphysics and its position in Wittgenstein’s thought using a descriptive-analytical method. To accomplish this, several points are highlighted. Firstly, there is a kind of continuity between Wittgenstein’s ideas. Secondly, metaphysics serves as one of the elements that can be used to assert a connection between Wittgenstein's views. Thirdly, based on these two points, metaphysics is not rejected in Wittgenstein's philosophy but rather deemed necessary. Since Wittgenstein’s primary interest was to discover meaning through the relationship between language and reality, he argued that language could only represent a part of reality due to its limitations. However, a component of reality - the essential part - cannot be expressed by language but may just be showed. Wittgenstein demonstrated that reality extends beyond what language conveys by drawing definitive boundaries around language and knowledge in both his Tractatus and Philosophical Investigations. While in Tractatus he adopts a moral approach to distinguish what can be said and what can be shown, characterizing essential concepts such as God, morality, and religion as what can just be shown, in his Philosophical Investigations he adopts an aesthetic approach to demarcate what can be known and what can be shown. Furthermore, given the position assigned to them by Wittgenstein, metaphysical concepts are descriptive norms that serve as foundations of empirical and scientific knowledge. Finally, we show that metaphysical concepts are not only undeniable in both Tractatus and Philosophical Investigations but also necessary components of Wittgenstein’s thought in arriving at his notion of reality. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Metaphysics, boundaries of meaning, morality, grammar, descriptive norm, aesthetic, reality, what can be shown | ||
مراجع | ||
1. تشکری، زهرا. (1393). نشانهای امر بینشان. تهران: انتشارات علمی. 11. Baker, Gordon. (2002). {{Wittgenstein On Metaphysical/Everyday Use}}, the Philosophycal Quarrterly, Volume 52, Issue 208, Blackwell Pablishing, Ltd. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 8,281 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,023 |