تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,387 |
تعداد مقالات | 34,316 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,989,828 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,703,517 |
بررسی تحلیلی تاریخچه نظریه انقلاب نسبت | ||
جستارهای فقهی و اصولی | ||
مقاله 2، دوره 9، شماره 1 - شماره پیاپی 30، خرداد 1402، صفحه 39-64 اصل مقاله (684.4 K) | ||
نوع مقاله: پژوهشی (داوری عادی) | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22034/jrj.2021.60513.2262 | ||
نویسندگان | ||
بلال شاکری1؛ محمد تقی فخلعی* 2؛ محمدحسن حائری3 | ||
1دانش آموخته دکتری رشته فقه و مبانی حقوق دانشگاه فردوسی ومدرس سطوح عالی حوزه علمیه مشهد | ||
2استاد گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد- مشهد- ایران | ||
3استاد گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد؛ مشهد- ایران | ||
تاریخ دریافت: 30 اسفند 1399، تاریخ بازنگری: 29 اردیبهشت 1400، تاریخ پذیرش: 29 اردیبهشت 1400 | ||
چکیده | ||
پیشینهشناسی مسائل و نظریههای مطرح در علوم، از اهمیت بهسزایی برخوردار است. در جستار حاضر، پیشینه نظریه انقلاب نسبت بهعنوان یک نظریه اصولی موردبررسی قرار گرفته است. با مراجعه به منابع مکتوب فقهی و اصولی از قدمای فقهی و اصولی تا دوران ملااحمد نراقی، کسی که از وی بهعنوان مبدع نظریه انقلاب نسبت یاد میشود، و تحلیل برخی فتاوای فقهی و شیوه استدلال و نقد دیدگاههای مطرح درباره آن فرع فقهی، این نتیجه بهدست آمده است: شیوه بررسی و حل ادله متعارض در مواردی که اطراف تعارض بیش از دو دلیل است، در نظر برخی فقها همچون شیخ طوسی، محقق حلی، علامه حلی، فخرالمحققین، مقدس اردبیلی، محقق سبزواری و دیگران، همان روش مرسوم به انقلاب نسبت است. بنابراین هرچند این نظریه به اقرار اندیشهوران اصولی منسوب به ملااحمد نراقی است که برای اولین بار توسط ایشان بهصراحت تبیین و تنقیح اولیه شده است، اما ریشههایی از جریان این روش در کلمات گذشتگان دو علم فقه و اصول نیز، بهصورت پراکنده و در برخی فروع فقهی، مشاهده میشود. لذا این نظریه را میتوان دارای پشتوانهای نسبتاً مناسب و قوی در میان فقها و اصولیان دانست. | ||
کلیدواژهها | ||
انقلاب نسبت؛ تعارض بیش از دو دلیل؛ نسبتسنجی ادله متعارض | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Analytical Study of the History of the Theory of Inqilāb-e Nisbat | ||
نویسندگان [English] | ||
Belal Shakeri1؛ Mohammadtaghi Fakhlaei2؛ Mohammad Hassan Haeri3 | ||
1Department of Islamic Jurisprudence and Principles of Islamic Law, Faculty of Theology and Islamic Studies, Ferdowsi University of Mashhad (FUM) | ||
3Department of Jurisprudence, Faculty of Theology, Ferdowsi University Of Mashhad (FUM) | ||
چکیده [English] | ||
Knowing the history of issues and theories which is proposed in sciences is very important. The present study has examined and investigated the history of the theory of inqilāb-e nisbat as an uṣūlī theory. By referring to the written fiqhī and uṣūlī sources from the earlier scholars to the era of Mullā Aḥmad Narāqī, who is known as the innovator of the theory of inqilāb-e nisbat, and analyzing some fiqhī fatwās, the way of reasoning, and criticizing the proposed views about that fiqhī branch, this result has been achieved that, based on some jurists such as Shaykh al-Ṭūsī, Muḥaqqiq al-Ḥillī, ʻAllāmah al-Ḥillī, Fakhr al-Muḥaqiqqīn, Muqaddas al-Ardabīlī, Muḥaqqiq Sabzawārī and others, the method of study and resolving conflicting evidence in cases where there are more than two evidences surrounding the conflict, is the same method titled to inqilāb-e nisbat. Therefore, although according to the confession of uṣūlī scholars, this theory is attributed to Mullā Aḥmad Narāqī, which it was clearly explained and refined by him for the first time, the roots of this method can be found in the words of the predecessor scholars of fiqh and uṣūl and, sporadically, in some fiqhī branches. Thus, this theory can be considered as a theory that has a relatively suitable and strong support among scholars of fiqh and uṣūl. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
inqilāb-e nisbat, conflict of more than two reasons, measuring the proportion of conflicting evidence | ||
اصل مقاله | ||
در دست اقدام | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 178 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 201 |