تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,387 |
تعداد مقالات | 34,316 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,993,598 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,705,697 |
پدربزرگ مهربان | ||
سنجاقک | ||
دوره 1، داستان های معصومین - شماره پیاپی 1، فروردین 1383، صفحه 1-2 | ||
نوع مقاله: داستان هایی از زندگی معصومین | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/sn.2004.74162 | ||
تاریخ دریافت: 04 خرداد 1402، تاریخ پذیرش: 04 خرداد 1402 | ||
کلیدواژهها | ||
پدر؛ بزرگ؛ مهربان؛ کودک؛ آب | ||
اصل مقاله | ||
پدربزرگ مهربان مسلم ناصریبهار بود. بچهها خواب بودند. مادر مشغول کار بود. پیامبر(ص) به او کمک می کرد. صدای گریهای آمد. پیامبر(ص) بلند شد و به اتاق رفت. نوهاش آب می خواست. پیامبر(ص) پیاله را آب کرد. می خواست به حسن آب بدهد که نوه کوچکترش بیدار شد. حسین هم آب می خواست. پیامبر با مهربانی گفت: «صبر کن عزیزم!» مادر آمد ببیند چه خبر است. مادر گفت: «پدر، حسن را بیشتر دوست داری؟» پیامبر به طرف حسین رفت. او را در آغوش گرفت و به او آب داد. بعد به دخترش گفت: «نه فاطمهجان! هر دو پیش من مساوی هستند. اول حسن آب می خواست.» فاطمه لبخندی زد. حسن و حسین روی زانوهای پدربزرگ نشسته بودند و می خندیدند. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 11 |