تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,387 |
تعداد مقالات | 34,316 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,992,397 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,705,046 |
مهمترین هنر زن، بندگی خداست | ||
پیام زن | ||
دوره 32، فروردین -مسلسل351، فروردین 1402، صفحه 18-21 | ||
نوع مقاله: پرونده ویژه | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/mow.2023.74295 | ||
تاریخ دریافت: 03 تیر 1402، تاریخ پذیرش: 03 تیر 1402 | ||
کلیدواژهها | ||
مهمترین هنر زن؛ بندگی خداست | ||
اصل مقاله | ||
پرونده ویژه ویژگیهای زن مومن و موفق از زبان فروغ نیلچیزاده، استاد حوزه و دانشگاه مهمترین هنر زن، بندگی خداست برای دریافت معنویت اصیل اسلامی باید سراغ منابع معتبر و افراد دانایی برویم که با آموزههای دینی آشنا هستند، تا در مسیر جستوجوی حقیقت، در بیابانهای بیانتها سردرگم نشویم. سودجویانِ مسیر معنویت، دنبال فرصت مناسباند برای صید افرادی که تشنه معرفتاند، اما شناخت درستی ندارند و حاضرند بهای گزافی برای دانایی بپردازند. برای آشنایی با راهکارهای دریافت معنویت اسلامی و گرفتار نشدن در دام انحراف بهخصوص در مجلسهای دینی که بانوان بسیاری با شوق در آن شرکت میکنند، با خانم فروغ نیلچیزاده، استاد حوزه و دانشگاه، گفتوگو کردیم.
ما در عالم یکسری الگوهای موفق داریم که در حقیقت زنان رده اول هستند و حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها در رأس آنها قرار دارد و بعد مادران اهلبیت علیهمالسلام و فرزندان ایشان در مدار رشد و تعالی معنوی حرکت کردهاند. ولی ما قطعا نیاز داریم الگوهای میانجی هم داشته باشیم، یعنی همانطور که از سالن ترانزیت توسط یک وسیله نقلیه به هواپیما میرسیم، به الگوهای میانجی نیاز داریم. جامعه امروز نیازمند یافتن هویت خود است. افراد برای آموختن علم و رفتار درست، سراغ زنانی میروند که این بانوان در تعامل خود با دیگران بهخصوص در عرصه آموزشی، داناییمحوری و پژوهشی چیزی را به دیگران نمیگویند، یا علمی را در اختیار دیگران قرار نمیدهند، مادامی که خود به آن عمل نکردند، یا آن را باور ندارند. در عرصه باورها، باید خدا به یک زن مومن کمک کند تا در این زمینه خوب عمل کند. «زن معنوی» باید هویت مسلمان بودن، شیعه بودن و ایرانی بودن خود را با علاقه و دانایی پیدا کند. همواره سعی کند از سیره و سنت اهلبیت علیهمالسلام بهطور جزیی و ویژه در فرازهای مختلف از جزییترین رفتارها تا کلیات را یاد بگیرد و مهمترین هنر خود را، هنر بندگی خدا بداند. یک زن مومن باید این روحیه را در خود تقویت کند. بهطور طبیعی شاخصهایی از قبیل صراحت، صداقت، شجاعت اعتراف به اشتباه، مسامحه نکردن و صمیمیت را پیدا میکند و این موارد نکاتی است که مردم آن را دوست دارند و زنان بهدلیل این ویژگیهای معنوی با آن انس میگیرند. اهلبیت علیهمالسلام میفرمایند اگر کلام ما را برای دیگران نقل کنید، عزیز میشوید. ما در نقل کردن؛ نقل گفتاری داریم و نقل رفتاری و عملی. امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «کونوا دعاةً النّاس بغیرِ اَلسِنتِکُم» یعنی با زبانی غیر از زبان خودتان مردم را (به دین و مذهب) دعوت کنید. وقتی بتوانیم در این مسیر حرکت کنیم و مدام از خداوند مدد بخواهیم و همواره خودانتقادی سازنده داشته باشیم، این قابلیت پیدا میشود برای اینکه به دیگران کمک کنیم تا هرکسی هویت خود را پیدا کند و هر زنی بتواند در مسیر معنویت گام بردارد.
زن مومن و موفق، زنی است که 3وجه از وجود خود را در مخلوط رنگینکمانی بهخوبی دیده است. زن بودنِ خودش را بهعنوان یک ارزش و هدیه الهی با تمام توانمندیها و آسیبپذیریهایش باور کرده است. زنانی که دنبال اسلام ناب گشتهاند و جلوههای زیبای جمالی و جلالی آن را یافته و در زندگی خود پیاده و اجرا کردهاند. در عین حال در عرصه موفقیت هم بهصورت هوشمندانه و برنامهریزیشده، دنبال موفقیتی هستند که خداوند آن را تایید میکند؛ البته این موفقیت در فرهنگ اسلامی همان خوشبختی است، چون هر موفقیتی، موفقیت ناب نیست.
مسجد و هیاتهای مذهبی، یعنی شور و عشق که در رأس آنها شور و عشق نسبت به امام حسین علیهالسلام است. در زمانه ما، هیاتهای مذهبی مثل ستارههای دنبالهداری هستند که پیرامون اهلبیت علیهمالسلام میگردند. خداوند در قرآن کریم عبارت زیبایی دارد، میفرماید: «و بالنّجمِ هُم یَهتَدون». شما با ستارهها میتوانید راه را پیدا کنید. عدهای تصور میکنند فقط با ستارهها و اجرام آسمانی میتوانند راه را پیدا کنند. این برداشت سطحی از کلام خداست. اهلبیت علیهمالسلام به ما فرمودهاند یادتان باشد ستارههایی در دنیا وجود دارند که راه را به شما نشان میدهند، آن هم در زمانیکه هیچ راهنمایی وجود ندارد. مجلسهای مذهبی که معنویت را منتشر میکنند، دنبال این ستارهها هستند و میخواهند راه خدایی شدن و معنویت را به انسان نشان دهند؛ مجموعههایی متشکل و هدفمند که در روال عادی، با آن قاعده قرآن که اجر رسالت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم را محبت به خانواده و مودت به نزدیکان ایشان دانسته، از این طریق میخواهند راه را برای خود باز کنند. مادران بهعنوان تربیتکنندگان نسل آینده و دختران، گرایش ذاتی بیشتری به مجلسهای مذهبی دارند. زنان در جستوجوی ستارههایی هستند که راه معنویت و ایمان واقعی را به آنها یاد بدهند. زنان نهتنها از مجلسهای مذهبی، مسجدها و هیاتها بهره معنوی میبرند، بلکه از آنها درسهایی یاد میگیرند که بعدها به فرزندان و همسران خود آموزش میدهند و معنویت را در خانواده تقویت میکنند. روح لطیف بانوان باعث میشود بهطور عمیق و گسترده به امور معنوی و عرفان الهی توجه کنند.
اولین مجلس مذهبی که بهخاطر دارم، مربوط به سن 5سالگی است و بهخوبی خاطره آن روز را به یاد دارم. در دهه۵۰ در محدوده بازار تهران زندگی میکردیم و خانواده پدربزرگم اصالتا جزو بازاریهای متدین تهران بودند. پدربزرگم علاقه داشتند در مجلسهای مذهبی شرکت کنند و در مسجدهای بازار حضور مستمری داشته باشند. در آن دوران، مراسم از صبح زود برقرار بود و سخنرانان ارزشمند و توانمندی حضور داشتند. آنچه از مسجد میرزا موسای تهران و مسجد جامع تهران به یاد دارم، بوی عطر چای، بوی قلیان و نجوای زیارت امام حسین علیهالسلام است. همیشه همراه مادرم به این جلسهها میرفتم.
مادرم، خیلی هنرمند است. بسیاری از ایدههایی که در بحثهای تربیتی خدمت دوستان در مسایل خانواده مطرح میکنم، ایدهها و روشهایی است که از مادرم آموختم. ایشان در سن کم و در ۱۳سالگی ازدواج کرد، اما هوش و درایت مادریاش فوقالعاده است. هنوز هم در بسیاری از بحثهای تربیتی، از ایشان ایده میگیرم. مادرم برای ما انگیزه ایجاد میکرد، یعنی کاری میکرد که ما برای شرکت در جلسههای مذهبی، شوق و ذوق داشتیم. مشتاق بودیم همراهش برویم و حاضر بودیم کمتر بخوابیم که مادر ما را به مجلس مذهبی یا مسجد ببرد. ایشان در حالیکه برای ما میل و اشتیاق ایجاد میکرد، با توضیح درباره اهلبیت علیهمالسلام و اینکه جلسه دینی جای باارزشی است و شرکت در آن توفیق ویژه میخواهد، دنیای کودکی ما را جدی میگرفت. آب و نانقندی و خوراکیهای دیگر میآورد. حتی یادم هست مداد و کاغذ هم همراه داشت که اگر حوصله ما سر رفت، نقاشی کنیم و ساکت بنشینیم، مزاحم دیگران نشویم و کودکی کنیم. در آخر هم بهقدر فهم و درک یک کودک از امام حسین علیهالسلام آموزش بگیریم.
سبک «لقمان حکیم» کمک زیادی به ما میکند. این سبک، یکی از متدهای موفق در فعالیتهای خلاق و توانمند است. متد خطاسنجی و خطاشناسی است؛ یا همان «ادب از که آموختی؟ از بیادبان» اینکه من ببینم غلطها و آسیبهای رایج چیست، آنها را بشناسم و از انجامش پرهیز کنم. بسیاری از آسیبها را دور میشود و ضریب موفقیت را بالا میبرد. اجازه دهید از زاویه علم منطق که علم خطاسنجی در فکر و گفتار است، پاسخ شما را بدهم. بانوان باید مراقبت باشند در چه جلسه مذهبی و مجلس معنوی شرکت میکنند، چون ممکن است دچار آفتهای جبرانناپذیری شوند.
یک آفت مهم، نقل مطالب بدون سند است. بزرگترین آفتی که این روزها مجلسهای زنانه را تهدید میکند، نقلقولهایی درباره موضوعهای مختلف دینی است که متاسفانه به خواب و رویا، نظر و سلیقه شخصی خانمها و آقایان سخنران ارجاع داده میشود. این حرفها هیچ تطابقی با روح دین و رفتار اهلبیت علیهمالسلام ندارد و در حیطهای خاص و معنادار است. مقام معظم رهبری در مسایل مختلف ایدهها و نظرهای دقیق و حکیمانهای دارند. ایشان در موضوع مطالعه، اعتقاد دارند ما باید شیوه و روش مطالعه مفید را ارتقا دهیم. ایشان درباره این موضوع، به خانمها بهطور ویژه توجه میکنند. میفرمایند «خانمها را کتابخوان کنید.» یعنی این موضوع را یکی از راهکارهای هویتی زنان در جامعه میدانند. این تاکید و توجه به زنان، هوشمندی ویژه ایشان است. در جلسههای مذهبی زنانه باید از روش اصیل هیاتهای مذهبی استفاده کنیم. وقتی میخواهید به هیات و مجلس مذهبی بروید، میگویید دارم میروم روضه. کلمه روضه از اسم یک کتاب گرفته شده و البته من به استناد آن کاری ندارم. اما کتاب «روضه الشهدا» داستان مستند حماسه عاشوراست، کتابی است که سخنران بالای منبر از روی آن برای مردم میخوانده. اما امروز اگر کسی بهصورت مستند از روی یک کتاب بخواند، مردم او را بیسواد تلقی میکنند، چون خودش چیزی بلد نیست و از روی کتاب میخواند. این در حالی است که همیشه در مجامع علمی و مجامع دینی اصیل ما، استناد و ارجاع به کتابهای معتبر، روش هوشمندانهای بوده است.
به جای اینکه ما مردم را به سخنران وابسته کنیم، به دانایی متصل کردیم؛ یعنی به آنها شیوه فکر کردن را آموزش دادیم. منِ سخنران باید منبع علمی را که در اختیار دارم به مخاطبان خود معرفی و میزان ارزش و استناد آن را بهطور خلاصه بیان کنم. ولی متاسفانه چنین چیزی کمیاب شده و خجالتآور است. درنتیجه این رفتار، زمینه خرافات و رواج آن در جلسههای مذهبی زنان فراهم میشود و افراد وابسته میشوند به فرد خاصی که شفا گرفته، خواب دیده، یا در تصورات، موقعیت معنوی ویژهای برای او حاصل شده است. این فرد برای آنها به یک بت تبدیل میشود و بعد هم برایشان مهم میشود که در لیوان او را آب بخورند، یا به او تبرک بجویند. البته تبرک جستن یک رفتار توحیدی است، به شرطی که با روح توحید سازگاری داشته باشد. باید به سمت روحیهای علمی و دینی حرکت کنیم. حضرت زهرا سلامالله علیها برای ما یک الگو هستند. روزی ایشان به کنیز خود فرمودند: «برو نوشتهای را بیاور که به تو داده بودم در جایی امن از آن نگه داری.» کنیز میرود، اما نوشته را پیدا نمیکند. برمیگردد و به حضرت فاطمه سلامالله علیها میگوید: «کاغذ گم شده!» خانم بسیار ناراحت میشوند و جملهای به این مضمون میفرمایند که برگرد و آن نوشته را پیدا کن که بسیار برایم ارزشمند است. این اتفاق، نشان میدهد گفتار پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم که در آن کاغذ ثبت شده، چقدر برای ایشان ارزش داشته. یعنی باید مراقبت کنیم، هر حرفی را نزنیم. حضرت زهرا سلامالله علیها مگر نمیتوانست آن موضوع را بهصورت شفاهی بگوید؟ میتوانست، اما میخواست آن حرف بهصورت سند ماندگار شود، برای همین آن را ثبت کرده بود. اگر از همین زاویه نگاه کنیم، میبینیم میراث شیعه و میراث دین با همین خصوصیات، منتقل شده است. دومین مسالهای که درباره جلسههای کسب معنویت زنانه مطرح میشود، این است که باید از افراط و تفریط پرهیز کنیم. متاسفانه در مجلسهای مذهبی زنانه، افراط و تفریط را زیاد مشاهده میکنیم و حد تعادل کمیاب و حتی نایاب است. گاهی زمینههای خوف بهقدری مطرح میشود که مخاطبان از دین، زده میشوند یا آنقدر به فرد امیدواری داده میشود که تصور میکند اگر بزرگترین گناهها را مرتکب شود، خیلی راحت و بدون شرمندگی میتواند به خدا بگوید: «خدایا من دربست مخلص تو هستم، اما گناهان بزرگ را هم مرتکب میشوم، چون تو ارحمالراحمین هستی!» نوع دیگری از افراط و تفریط که در جلسههای دینی زنانه وجود دارد، این است گاهی این جلسهها به جلسههای بسیار خشک و بیروح تبدیل میشود و روحیه ایجاد شور و اشتیاق در آن ضعیف میشود. در برخی جلسهها هم برعکس این موضوع را مشاهده میکنید. البته نوع دوم رایجتر است؛ میبینیم فقط شور است و شعور خیلی کم است. جلسههایی که دچار آسیب شدند، معمولا مداحمحورند. متاسفانه بعضی مداحان تحصیلات علمی و دینی جدی ندارند. شخص صرفا صدای زیبایی داشته، علاقهای به اهلبیت علیهمالسلام داشته و مورد توجه بودن هم برایش مساله بوده و با همین دغدغهها و ویژگیها مداح شده است. نکته سوم درباره آسیبهای مجلسهای معنوی زنانه، «تجملگرایی» است. جلسههای مذهبی زنانه هیاتهای خانگی و حسینیههایی که بانوان در آن جمع میشوند، بیشتر به این آسیب مبتلاست. این جلسهها که قرار بوده به معنویات بپردازد، گاهی به جلسههای مهمانی تبدیل میشود. میبینیم در بحث پوشش و آرایش و زیورآلات، رقابت یا حس جلوهگری وجود دارد که به یک رویه غیرفرهنگی تبدیل میشود و بر مجلس و معنویت و قداست آن، اثر میگذارد. چهارمین آسیب جلسههای معنوی ویژه بانوان، بسیار جدی و مهم است؛ مرید و مرادبازی برقرار است! این آفت خطرناکی است، حتی اگر بسیار کم هم باشد. متاسفانه این روحیه بهسرعت تقویت میشود. طوری از سخنان خانمجلسهای نقلقول میکنند که گویا نعوذابالله حضرت فاطمه سلامالله علیها این موضوع را فرمودهاند!
حضرت زینب سلامالله علیها استقامت عجیبی دارند. استقامت ایشان بهقدری است که تمام مستکبران را خرد میکند. با حضور زنی به نام حضرت زینب سلامالله علیها، یزید لعنتالله علیه صدای خرد شدن خودش را میشنود و میپرسد: «مَن هذه المتکبره؟» یعنی این زن متکبر کیست؟ زن مسلمان و مومن، باید از این روحیه آموزش بگیرد. در حضور افراد بهخصوص نامحرم، آن هم نامحرمی که به خود اجازه هتاکی میدهد و با نگاه، گفتار و رفتارش حرمت میشکند، باید قدرت داشته باشد که بتواند با وقار، طمأنینه، آرامش و صلابت در گفتار و رفتار، افکار شیطانی را خرد کند و فرو بریزد. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 40 |