تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,374 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,315 |
دیکتاتور بزرگ، زن شجاع را تحمل نمیکند | ||
پیام زن | ||
دوره 32، اردیبهشت و خرداد-مسلسل352، فروردین و اردیبهشت 1402، صفحه 40-45 | ||
نوع مقاله: بررسی شیوه بازنمایی شخصیت زنان در فیلم | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/mow.2023.74522 | ||
تاریخ دریافت: 04 شهریور 1402، تاریخ پذیرش: 04 شهریور 1402 | ||
اصل مقاله | ||
ادب و هنر
بررسی شیوه بازنمایی شخصیت زنان در فیلمهای «هولوکاست» دیکتاتور بزرگ، زن شجاع را تحمل نمیکند زهرا محمدی روزبهانی «مردم دروغ بزرگ را زودتر از دروغهای کوچک و کماهمیت باور میکنند و اگر دروغی را تکرار کنید، دیر یا زود آن را باور خواهند کرد.» این جمله معروف از آدولف هیلتر، رهبر دیکتاتور و سنگدل آلمان نازی است. زمان جنگ جهانی دوم، تبلیغات و بنگاه دروغپراکنی آلمان نازی به ریاست «پاول یوزف گوبلس» در ادامه جنگ، خدمت بزرگی به هیتلر کرد، طوریکه جنگ بهنفع هیلتر پیش رفت. ولی با شکست و خودکشی هیلتر در سال1945، تفکر او زیر خاک نرفت. هیتلر اولین یا آخرین دیکتاتور دنیا نیست. جمله ابتدایی متن، یکی از یادگاریهای هیتلر برای جهان پس از خودش است. جملهای که براساس آن، هزاران خبرگزاری یا رسانه در دنیا پایهگذاری و اداره میشوند. بمبهای قابلرویت هیتلری امروز تبدیل به دیالوگهای قشنگی در فیلمها شدهاند که به تقلید از دیکتاتور بزرگ، هر روز ذهن مخاطب را به زمین قابلکشت برای رشد و پرورش دروغ تبدیل میکند، دروغهایی که بعد از مدتی به درختهای ریشهدار و انکارناپذیری در فکر آدمیزاد تبدیل میشوند. تاریخ؛ نسلکشیها، جنایات بسیار و غیرقابلانکاری به خود دیده است. البته بسیاری از فجایع همین حالا در سکوت جامعه جهانی در حال رخ دادن هستند. پژوهشگران و محققان تاریخی سراسر دنیا، هریک از اتفاقهای تاریخی را مورد کالبدشکافی و بررسی دقیق قرار میدهند، اما فقط یک حادثه تاریخی است که منطقه ممنوعه شناخته شده و به هیچ محققی اجازه پژوهش در مستندات، اظهارنظر و بیان حقایق تاریخی درباره آن داده نمیشود. هرکس درباره این موضوع سوال یا کنکاش کند، با تمام توان با او برخورد میشود؛ آن هم از سوی کشورهایی که به قوانین مترقی «آزادی بیان» شهرت دارند! این منطقه ممنوعه همان کشتههای جنگجهانی دوم است؛ البته نه همه 40میلیون انسانی که با نژادها، ادیان و سنین مختلف کشته شدند؛ بلکه تنها مربوط به کشتههای یهودی این جنگ خانمانسوز است. خط قرمز پررنگ جهانی برای پژوهش درباره «هولوکاست» بیش از پیش ذهن هر انسان حقیقتجویی را به تردید میاندازد. «هولوکاست» واژهای یونانی به معنای سوزاندن با آتش است، طوریکه جسم بهطور کامل از بین برود. برخی زبانشناسان، این واژه را برگرفته از جنایت یهودیان در یونان باستان میدانند که بهتدریج و در گذر ایام، مفهوم عامتری یافته و به سوزاندن زنده زنده انسانها اطلاق شده است. «هولوکاست» در اصطلاح امروزی به نظریهای گفته میشود که ادعا دارد «6میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم، بر اثر اعمالی از قبیل اعدام در اتاقهای گاز و سوزانده شدن در کورههای آدمسوزی اردوگاه کار اجباری نازیها، کشته شدهاند. این نسلکشی توسط هیتلر و با هدف از بین بردن تمامی یهودیان ساکن آلمان نازی صورت گرفته است.» با وجود تمام تدابیر، امکانات و حجم عظیم تبلیغات جهانی برای اثبات این واقعه، تا حالا دهها مورخ برجسته اروپایی و صدها استاد مشهور و متخصص بررسی اسناد تاریخی، با ارایه اسنادی معتبر و کاملا به روش علمی اثبات کردهاند که ماجرای «هولوکاست» و هرچه صهیونیستها در اینباره ادعا میکنند، دروغ بزرگی است که چون بیوقفه و با بهرهگیری از تمام توان تبلیغاتی غرب، بهخصوص آمریکا تکرار شده، جامعه جهانی را وادار به پذیرش و سکوت کردهاند. ادعای «هولوکاست» دروغ محض و داستانی ساختگی است. افرادی مانند «مارک وبر»، «روبرت فوریسون»، «فردریک توبن»، «روژه گارودی»، «دیوید ایروینگف آرمان امادروس» و «داریوژ راتایژاک» و... دانشمندان مشهوری هستند که برای رد دروغ بزرگ، دلایل فراوانی یافتند و منتشر کردند، این افراد از جامعه علمی بهطور کلی طرد شدند، یا در دادگاهها محکوم شدند، یا بهطرز مشکوکی مُردند. پروفسور «روبر فوریسون» نویسنده و محقق برجسته فرانسوی، متخصص و کارشناس عالیرتبه اسناد و مدارک تاریخی، میگوید: «تا سال1960 به واقعیت کشتار بزرگ در اتاقهای گاز اعتقاد داشتم. پس از 14سال تحقیق بیوقفه و خستگیناپذیر، اطمینان یافتم که با یک دروغ بزرگ تاریخی مواجهم. چند بار اردوگاههای «آشویتش» و «بیرکناو» را بازدید کردم. در اردوگاههای «اشتروتهوف» در آلزاس فرانسه و «مایدانک» در لهستان، مکانهایی را بررسی کردم که بهعنوان اتاق گاز معرفی میشد. در مرکز اطلاعرسانی یهود در پاریس، آرشیوها، دستنویسها، شهادتهای کتبی، مربوط به بازجویی محکومان جنگ جهانی دوم و دادگاه نورنبرگ و هزاران سند و مدرک بهجا مانده از آن دوران را مطالعه کردم. برای یافتن پاسخ سوالهای خود، بیوقفه از متخصصان و تاریخدانان پرسیدم. سالها، بیهوده دنبال یک بازمانده از جنگ بودم که به چشم خود اتاقهای گاز را دیده باشد؛ به حتی یک مدرک، فقط یک مدرک راضی بودم، اما همان یک مدرک مستند را هم نیافتم. برعکس، تعداد بیشماری مدرک مجعول پیدا کردم. پس از آن، با سکوت، مزاحمت، دشمنی، توهین و بالاخره ضرب و جرح و محاکمه در دادگاه به جرم نفی «هولوکاست» مواجه شدم.» (پروفسور روبر فوریسون، اتاقهای گاز در جنگ جهانی دوم واقعیت یا افسانه؟ - ترجمه دکتر سید ابوالفرید ضیاءالدینی.) پروفسور «روژه گارودی» محقق مسلمان فرانسوی نیز با پژوهشهای خود در این زمینه، متوجه شد گازHCN قیمت و هزینه زیادی دارد، در نتیجه گرانترین شیوه اعدام محسوب میشود و از سوی دیگر، مکانهایی که بهعنوان اتاق گاز معرفی میشود، اصلا قابلیت چنین کاری را ندارند. زیرا این گاز باید در پوششی از فولاد اکسیدنشدنی باشد و درها باید مجهز به لولاهایی از پنبه نسوز کائوچویی مخصوص یا تفلون باشد. متخصصان پزشکیقانونی پس از بازدید از این مکانها اظهار داشتند که استفاده این تاسیسات از گاز HCN، فوقالعاده خطرناک است و در این مکانها هیچ تجهیزاتی برای مهار این گاز در نظر گرفته نشده است. (روژه گارودی، اسطورههای بنیانگذاری سیاسیت اسراییل – ترجمه حمیدرضا آژیر) این 2مورد، نمونههای مختصری از تحقیقهای انجام شده درباره راستیآزمایی «هولوکاست» است. از انگیزههای طرح ماجرای «هولوکاست» و تبدیل آن به یک مساله حیثیتی، میتوان به اقناع افکار عمومی و بهنوعی عادیسازی جنایت اشغال کشور فلسطین توسط یهودیان، تجمیع یهودیان سراسر دنیا در فلسطین اشغالی و تشکیل حکومتی با هدف استفاده از منابع زیرزمینی کشورهای خاورمیانه نام برد. البته در اینجا به موضوع انگیزههای دینی تحریف شده یهودیت درباره سکونت در ارض مقدس یا همان فلسطین اشغالی نمیپردازیم. چیزی جز ابراز مظلومیت و برانگیختن احساسات مردم دنیا، نمیتوانست تاثیر شگرفی داشته باشد. تا حدی که چشمان گریان بهخاطر واقعه دروغین «هولوکاست»، مجوزی شد برای یک جنایت واقعی مقابل چشم مردم دنیا. بهصورت کاملا علنی، جنایتی رخ داد که تاریخ آن را توسط دوربینها ضبط کرده، جنایتی که تنها یک روز آن، کشتار صبرا و شتیلا بود. جنایتی که در آن اسراییل یا همان یهودیان مظلوم! جان به در برده از ظلم آلمان نازی، مردم فلسطین را آواره کردند؛ زنان و کودکان بسیاری به کشور لبنان کوچانده شدند و در اردوگاههای صبرا و شتیلا سکونت پیدا کردند. صهیونیستها پناهگاه زنان، کودکان و افراد سالخورده در اردوگاههای لبنان را محاصره کردند و سپس نظامیان با انواع سلاح سرد و گرم، تکتک افراد را به شکل فجیعی به قتل رساندند. این جنایت هولناک، همینجا تمام نشد! با رد شدن بولدوزرهای صهیونیست از روی باقیمانده و مخروبه خانهها و چادرهای پناهجویان فلسطینی به اوج رسید. در این قتلعام، ۳هزار و ۲۹۷ کودک و نوزاد و زن فلسطینی و لبنانی از مجموع ۲۰هزار ساکن این اردوگاه، شهید شدند. میان کشتهها ۱۳۶لبنانی بود. پیکر هزار و۸۰۰نفر در خیابانها و کوچههای تنگ این 2اردوگاه رها شد و هزار و۹۷نفر دیگر هم در بیمارستان غزه و ۴۰۰تن دیگر در بیمارستان «عکا» به شهادت رسیدند. این، روایت فقط یک روز از 80سال ظلم و اشغال فلسطین توسط صهیونیستهاست! نفوذ جریان حامی دروغ بزرگ تا جایی پیش رفت که در بیشتر کشورهای اروپایی و همچنین آمریکا، هرگونه نفی یا حتی تردید درباره واقعه «هولوکاست» یا تردید درباره تعداد 6میلیون قربانی، در دادگاهها محکوم میشود و 6ماه تا یک سال حبس یا جریمه نقدی، جزای این محکومیت است. امروز کتابهای زیادی با هزینه مستقیم سازمان ملل متحد و کشورهای عضو برای ترویج «هولوکاست» چاپ و در سراسر جهان منتشر میشود، این کتابها به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه میشود و برای گروههای سنی مختلف در دسترس عموم قرار میگیرد. بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکا در کتابهای درسی حداقل یک درس را به شرح دروغ «هولوکاست» اختصاص دادهاند. فیلمهای مستند و سینمایی زیادی برای حمایتهای آشکار و پنهان رژیم اشغالگر قدس و همپیمانانش ساخته شده و به نمایش درآمده اس. بسیاری از این فیلمها، در جشنوارههای معتبر جهانی ازجمله اسکار، شرکت کردند و جایزه بردند. همچنین با بودجه سازمانملل بسیاری از این فیلمها ترجمه و در کشورهای مختلف جهان برای عموم به نمایش گذاشته میشود. قصد داریم به بررسی بازنمایی نقش زنان در فهرستی از فیلمهایی با موضوع «هولوکاست» بپردازیم. فهرست موردنظر، به انتخاب آکادمی اسکار و موزه «هولوکاست» است. این 2مجموعه، با کیفیتترین و کاملترین فیلمهای سینمایی یا مستندها درباره «هولوکاست» را دربرمیگیرد. در تمام فیلمهای داستانی ادعا میشود که قصه اصلی فیلم، از واقعیت اقتباس شده، یا بهطور مستند به روایت واقعهای پرداختهاند.
فهرست فیلمهای برگزیده آکادمی اسکار:
فهرست فیلمهای برگزیده سایت موزه «هولوکاست»:
با نگاه اجمالی به این فهرست از مجموعه فیلمهای مستند و سینمایی با موضوع «هولوکاست» به نقش جدی زنان در بیشتر این فیلمها پی میبریم. طوریکه نقش اصلی 17فیلم از این 31فیلم، یک زن است. یعنی در تمام این فیلمها، بهطور مستقیم از زنان برای بیان اهداف و برانگیختن عواطف و احساسات مخاطب استفاده کردهاند؛ چیزی که در سینمای جهان چندان عادی نیست. جالب است بدانید از میان آثار پرشمار سینمای هالیوود کمتر از یکسوم فیلمها نقش اول زن داشتهاند. این در حالی است که برای پرداختن به موضوع «هولوکاست» 17فیلم نقش اول زن دارد، البته با چشمپوشی از تمام فیلمهایی که به زنان مربوط میشوند. مثل سینمایی «انتخاب سوفی»، مستند «آن فرانک به خاطر داشت»، سینمایی «آیدا»، سینمایی «همسر نگهبان باغ وحش»، «زن طلایی پوش» و... فیلمهایی با شخصیت اصلی زن هستند. این آمار تنها مربوط به فیلمهای فهرست مورد بحث در این یادداشت نیست و در بیشتر فیلمهای جدید مربوط به «هولوکاست» هم این واقعیت غیرقابلانکار ادامه یافته است. حتی در فیلمهایی با مخاطب کودک و نوجوان هم تاکید اغراقآمیزی بر نقش زنان وجود دارد. مانند فیلم «جوجو خرگوشه» که در برای رده سنی نوجوان در کشورهای جهان اکران شد. در بیشتر فیلمهایی که نقش اصلی زن ندارند، زنان در نقشهای مکمل بازی کردند و جزو شخصیتهای موثر داستان هستند، طوریکه در ذهن مخاطب میمانند. مانند مستند «شب و مه» یا سینمایی «سمسار». در برخی فیلمها، نه نقش اصلی و نه نقشهای مکمل از آن زنان نیست، اما به تصویر کشیدن زن بهعنوان قربانی ترحمبرانگیز جنگ در این فیلمها بسیار زیاد و کلیدی است. همچنین استفاده از دختربچههای ستمدیده و مظلوم برای تاثیر بر مخاطب در دستور کار بوده؛ مانند دختربچه سرخپوش سینمایی «فهرست شیندلر». هرکس این فیلم را دیده، امکان ندارد آن شنلپوش کوچک قرمز را میان آنهمه رنگ خاکستری از خاطر ببرد. برخلاف تصور و روال عادی، تقریبا هیچ یک از نقشهای اصلی زن در سینمای «هولوکاست»، زنانی قهرمان و مبارز به مخاطب نشان نمیدهد. چیزی که از زن یهودی زمان سیطره آلمان نازی در ذهن مخاطب شکل میگیرد، زن ترحمبرانگیزی است که به او ظلم شده؛ زنی که مورد سوءاستفاده و آزار جنسی قرار میگیرد و در برخی موارد سالها با فشارهای روحی پس از جنگ زندگی میکند و درنهایت مثل فیلم «انتخاب سوفی» تصمیم به خودکشی میگیرد، یا مثل سینمایی «داستان آیدا»، پس از تحمل رنج فراوان مجبور به پذیرش سرنوشت محتوم میشود. در این مورد «اینگرید لوییس» نویسنده کتاب زنان در فیلمهای «هولوکاست»ی اروپا مینویسد: «از دهه۱۹۷۰ به بعد، سینمای «هولوکاست» اروپا تصاویر غیرمتعارفی از قربانیان زن را به نمایش گذاشت؛ شخصیتهایی که خلق و خوی متفاوت، افسرده، درگیر خودکشی با روانی بیثبات، آشفته یا بحرانزده داشتند. درباره مقاومت زنان در واقعه «هولوکاست» و بازنمایی آن باید گفت اینکه نقش اصلی زنان مقاوم کمرنگ است بهخاطر دید مردسالارانهای است که در روایتها وجود دارد. در بیشتر فیلمها، زنان قربانی تعرض و تجاوز جنسیاند و وقتی به مساله مقاومت در جنگ جهانی دوم میرسیم، زنان معدودی با ادبیات مقاومت در فیلمها میبینیم. در بیشتر فیلمها زنان به مردان تکیه کردهاند.» وجود زنان، قربانی اصل غیرقابل انکاری در فیلمهایی با موضوع «هولوکاست» است و دلیل آن را میتوان در برانگیختن حس ترحم جامعه جهانی برای صهیونیستها جستوجو کرد. با استفاده ابزاری و سازمانیافته از زنان برای مظلومنمایی صهیونیستها در دنیا مواجهیم؛ طوریکه برخی طرفداران «هولوکاست» هم نسبت به اقدام ضدزن فیلمسازان «هولوکاست» مواضع مخالفی گرفتهاند! نکته بعدی اینکه انصاف درباره بازنمایی زنان در ارتش نازی رعایت نشده و آنها در تمام فیلمها بهمثابه حیواناتی خونریز و همنوعخوار نشان داده میشوند. در فیلم سینمایی «فهرست شیندلر» مردی غیریهود اما طرفدار یهودیان را میبینیم که در جریان جنگ به یهودیان کمکهای بزرگی میکنند، ولی میان زنان چنین شخصیتهایی نداریم تا جاییکه آقای لوییس بهعنوان یک یهودی و طرفدار «هولوکاست» نسبت به این مواجهه انتقاد میکند و در کتابش مینویسد: «میان زنان شاغل در دستگاه نازی که در سینمای «هولوکاست» به تصویر کشیده میشود، بیشترین گروهی که با آن مواجهیم، نگهبانان و سرپرستان هستند. برخی فیلمهای اولیه به قصد تقبیح ابعاد عظیم «هولوکاست»، داستان اردوگاههای کار اجباری به تصویر کشیدند و زنان را در این نقشها به نمایش گذاشتند. چه این زنان برای چند ثانیه کوتاه روی پرده نقشآفرینی داشته باشند؛ مانند «مورد سفر دور» (1949) و «کاپو» (1960) یا نقش مهمی را ایفا کردند مانند «آخرین مرحله» (1948) و «مسافر» (1963) همه یک ویژگی مشترک دارند و آن هم طبیعت شیطانی است. به نظر میرسد برخی صحنهها صرفا برای نشان دادن هیولا بودن این زنان، ظلم رفتار آنها و بیش از حد وحشیانه بودن رفتار آنها طراحی شده است. در بسیاری از صحنهها زنان نازی منفعلانه تماشا میکنند که زنان و کودکان برهنه مانند حیوانات به سمت اتاقهای گاز میروند. آنها بین کتک زدن و تعقیب وحشیانه زنان برهنه با سگ یکی را انتخاب میکنند و مدام بهصورت افراد بیدفاع سیلی میزنند. از مجازات ناحق لذت میبرند. زندانیان را با شلاق سُربی میزنند، یا سگها را تحریک میکنند تا به اسیرها حمله کنند. در تعداد انگشتشماری از فیلمهای «هولوکاست» زنان نازی نقشهای مرتبطی با داستان دارند. حتی در این تعداد اندک هم بازنمایی نقش زنان نازی به کلیشههایی از شخصیتهای خشن، اروتیک، منحرف جنسی، هیولا، شستوشوی مغزی یا مضحک محدود میشود.» صهیونیستها از هر ابزاری برای تاثیر بر مخاطب و برانگیختن حس ترحم در جهت اثبات ماجرای «هولوکاست» دریغ نمیکنند. در این مسیر، ابزار اصلی، زنان هستند؛ چه زنان یهودی با مظلومنمایی و چه زنان نازی با ظلم بیحد و حصر. هر دو نقش در یک مسیر گام نهادهاند و آن، اثبات واقعه دروغین «هولوکاست» نه با دلیل، مدرک و سند متقن و مستدل، بلکه با برانگیختن ترحم و تحت تاثیر قرار دادن بیش از حد احساس مخاطب است. درباره نقش منفعل زن در فیلمهای «هولوکاست»ی در فصلی از کتاب «اینگرید لوییس» آمده: «فیلمهایی که در دهه ۲۰۰۰ منتشر شدند از صداهای روایت اول شخص استفاده میکنند و توجه را از پویایی زنانه شدن به سمت مفاهیمی مانند تروما، پسخاطره، شهادت بازماندگان و خاطرات جنسیتی سوق میدهند. زنانه شدن یهودیت ممکن است در برخی فیلمهای اخیر ظاهر شود، اما نه بهعنوان یک پارادایم مهم و موثر. نمایش قربانیان زنان، بهطور منحصر به «هولوکاست» تعلق ندارد، بلکه پدیدهای بسیار گسترده است که عموما در زمینه استعمار با آن مواجهیم و حالا در «هولوکاست» به اوج رسیده است. به گفته «لنتین فیگور» زن، تصویر منتخب و نماینده فاجعه است. مخاطب این فیلمها شاهد تماشای نقشها مختلف زن است؛ زن بهعنوان قربانی جهانی، در نقش مادر بهمثابه مظهر رنج، زن غمگین از درهمشکسته شدن زیباییاش و... بهطور کلی تصاویر زنانه فاجعه بهعنوان بخشی از فرهنگ لغت قربانی شدن برای مصرف رسانهای مورد استفاده قرار میگیرد.» «زن یهودی بهعنوان کاتالیزوری عمل میکند که به مردان قدرت میدهد، تا مرد که قهرمانان اصلی فیلم است، شجاعت و تمایلش را به همتای زن خود نشان دهند. در این فیلمها، شخصیتهای مرد، نقشهای فعالی را در جهت حفاظت و نجات جان زنان یهودی برعهده میگیرند و زن یهودی همیشه دریافتکننده منفعل کمک نشان داده میشود. در بیشتر موارد، زن یهودی مانع تلاشهای مرد برای نجات او میشود و فیلم، شخصیت زن را مسئول مرگ خود میداند. نمونه کامل این الگو، در فیلم مجارستانی «بهار در بوداپست» دیده میشود که سال۱۹۵۵ ساخته شده است؛ یک داستان عشقی بین زولتان، سرباز فراری، و جوتکا، دختر زیبای 20ساله یهودی که در خانه خالهاش پنهان شده است. وقتی بستگان شکایت میکنند که حضور جوتکا در خانه، زندگی آنها را به خطر میاندازد، دختر یهودی بدون اطلاع از خانه خارج میشود. چند روز بعد خانوادهاش مطلع میشوند که جوتکا دستگیر و اعدام شده است. جستوجوی زولتان برای یافتن جوتکا با صحنهای دردناک به پایان میرسد. این 2نفر در زندان با هم ملاقات میکنند و همه چیز همانجا تمام میشود. گفتوگوی کوتاه آنها بسیار دلگرمکننده است، زیرا جوتکا آرام است و تسلیم سرنوشت خود شده. دختر به این نتیجه رسیده که خروج از خانه و انفعال او باعث دستگیریاش شده، اینجاست که از زولتان کمک میخواهد. فیلم تاکید میکند که فقط زولتان میتواند او را نجات دهد، اما با وجود تمام تلاشها، زن جوان کشته میشود. باتوجه به فیلمهایی که تاکنون ساخته شده، میتوان استدلال کرد که در فیلمهای «هولوکاست» گرایش شدیدی به زنانه کردن روایتهای جنگ جهانی دوم وجود دارد. تنها دلیل آن هم، نمایش مظلومیت و قربانی شدن دروغین جامعه یهودی در مواجهه با آلمان نازی است. بازنمایی قربانی شدن یهودیان برای توجیه و محق کردن آنها در جهان بهعنوان قومی رنجکشیده است باید هر طور شده، باید حقش را از دنیا بگیرد. حتی اگر بهای آن، به خاک و خون کشیدن صدها هزار زن و کودک باشد. این مساله از نژادپرستی یهودیان نشأت میگیرد. با مشاهده جزییات فیلمها و بررسی شخصیتپردازی آنها میتوان استفاده ابزاری از زنان یا دخترچهها را در جریان اثبات «هولوکاست» مشاهده کرد، نکتهای که بسیاری از پژوهشگران حوزه «هولوکاست» به آن پرداختهاند. واضح است، گروگان گرفتن احساسات دنیا و تحت تاثیر قرار دادن آنان برای حقنه کردن دروغ بزرگی به نام «هولوکاست» است. صهیونیستها به ظاهر مخالف هیتلر و رفتار او هستند، اما درست جا پای دیکتاتور بزرگ گذاشتهاند و با تمام توان و ابزار، دروغ بزرگ را تکرار میکنند تا دنیا را وادار به همراهی و حمایت کنند. همانگونه که در جنگ جهانی دوم از زنان بهعنوان بردگان جنسی استفاده شد و صدها هزار زن مورد تعرض و آزار قرار گرفت. حالا هم با جادوی پرده نقرهای از زنان، موجودات قابل ترحم، زجرکشیده و ترسویی ساختهاند که ابزار جنگی صهیونیستها هستند و فعلا باید چهرهای زجر کشیده و بدبخت از خود به نمایش بگذارند. زنان شجاع، مبارز و مقتدر به درد دیکتاتورهای بزرگ جهان نمیخورند. دیکتاتورها، زنان مقاوم را تحمل نمیکنند، نشانههای این ادعا را در مقاومت زنان فلسطینی مقابل سربازان صهیونیست جستوجو کنید.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 18 |