تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,463 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,414 |
نسبت جمهوری اسلامی با زن انقلابی چیست؟ | ||
پیام زن | ||
دوره 32، تیر -مسلسل353، تیر 1402، صفحه 4-5 | ||
نوع مقاله: سرمقاله | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/mow.2023.74679 | ||
تاریخ دریافت: 18 مهر 1402، تاریخ پذیرش: 18 مهر 1402 | ||
کلیدواژهها | ||
"جایگاه "زن" | ||
اصل مقاله | ||
یادداشت سردبیر یک یادآوری کوتاه از جایگاه زن در دوران تأسیس، تثبیت و اقتدار جمهوری اسلامی نسبت جمهوری اسلامی با زن انقلابی چیست؟ یکی درخت گل اندر فضای خلوت ماست که سروهای چمن پیش قامتش پستاند
تاریخ علم را از هر سمت و سویی و با هر گرایش فکری که ورق بزنیم، ایرانیها در آن سرآمدند یا نقش موثر دارند؛ ریاضی، شیمی، معماری، پزشکی و... اما چرا در علوم انسانی اینقدر ضعیفیم؟ چرا درک پدیدههای عادی و روزمره که در دنیا بهراحتی آنالیز میشود، برای ما بحرانی و هولناک به نظر میرسد؟ در پاسخ به این سوالها، گزارههای مختلفی به ذهن میرسد، اما دلیل اصلی، نمادزدگی و سیاستزدگی است. این «زدگیها» بهخصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پررنگ شد و جان گرفت. واکنش بیش از حد، برای هر مقولهای موجب میشود اصل پدیده نادیده گرفته شود یا مساله اصلی گم شود. ما کنش اجتماعی و سیاسی را از امام خمینی یاد گرفتیم و فهمیدیم هر شهروندی حق دخالت در امور کشورش را دارد و تا پای جان باید پای همه کاستیها بایستد. اما هرچه از سالهای حیات امام دور شدیم، از مشی و منش ایشان فاصله گرفتیم. امام با صراحت مخالفت خود را با مبارزه مسلحانه اعلام کردند. امام در پاسخ به کسانی که دنبال مجوز شرعی برای آشوب خیابانی، آتش زدن بانک و مشروبفروشی، یا حمله به خانمهای بیحجاب بودند، گفتند شاه باید برود، این چیزها خودش درست میشود. اینها اصول و مبانی انقلاب اسلامی است که متاسفانه با دور شدن از سالهای حیات امام خمینی و عدم بازپخش سخنرانیهای ایشان در صدا و سیما، کمکم فراموش شد. ایشان بهمحض برقراری حکومت، به اصلاحات کلان پرداختد، نه مسایل فرمی و ظاهری. بخوانید سخنرانیهایی را که درباره حضور و مشارکت زنان در امور سیاسی دارند و این نکته را در نظر بگیرید که ایشان در چه روزگاری، زنان را به مشارکت فراخواندند. در دورهای که قشر سنتی جامعه ایران غلبه فکری داشتند و حتی مخالف تحصیل دختران این مرز و بوم بودند. مردم صرف اعتمادی که به امام و حکومت منسوب به ایشان داشتند، وقتی موانع شرعی مثل اختلاط زن و مرد برداشته شد، دختران را برای تحصیل و حتی تصدی مشاغل، به بطن جامعه فرستادند. تا اینجای قصه، روشن و قابلقبول است. مشکل از جایی شروع شد که مغزهای متفکر جامعه ـ چه روشنفکر و چه سنتی ـ به این حضور ظاهری و حداقلی زنان بسنده کردند. حضور زن در تمام عرصهها، پدیده نوظهوری در ایران بود که کسی درباره آن تجربه نداشت و متاسفانه طبقه نخبه ـ چه روشنفکر و چه سنتی ـ درباره آن فکر نکرده بود و برنامهای برایش نداشت. حکومت نوپای جمهوری بسنده کرد به نرخ رشد تحصیل و رقم کارمندان زن استخدامی! اما بعد از سه دهه آلارمهایی که نادیده گرفته شده بودند، به دملهای چرکینی تبدیل شدند که کسی جرات نمیکرد به آنها نیشتر بزند! تا قبل از ماجراهای شهریور 1401 کسی نمیتوانست در فضای رسمی حتی در قالب کرسیهای آزاداندیشی درباره حجاب، مباحثه کند. اما جامعه به گفتگو درباره اشکال و ابعاد پوشش ،عفاف و حجاب نیاز داشت. حجاب، یکی از مسایل زنان بود که نیاز به توجه ویژه داشت. قوانین مربوط به زنها در نقشهای مختلف چهطور؟ اینها هم باید بازنگری میشد. تشکلهای صنفی زنان چهطور؟ مساله بسیار مهمی که از اساس آن را درست درک نکردند و طبعا تدبیری هم برای آن نیندیشیدند، نه روشنفکران و نه سنتگرایان. در این کشور سالها، توجه ویژه و پرداخت به مسایل زنان که تربیت فرزند و چالشهای خانواده هم ذیل آن قرار میگرفت، از اولویتهای سیاستگذاران خارج شد. جالب اینجاست که در این طرز تفکر عجیب و متحجرانه، قشر سنتی و روشنفکر دوشادوش هم جلو میآمدند. این ادعا نیاز به مصداق دارد، که روایت میکنم. ما در تمام سالهای پس از انقلاب، فقط یک وزیر زن داشتیم و نمایندگان زن مجلس شورای اسلامی، انسانهای موثر و شاخصی نبودند که به جز بازیهای سیاسی بتوانند دردی از جامعه و بهخصوص مطالبات زنان، درمان کنند. زنانی که بهعنوان نماینده مجلس در فهرست چندصد نفری نمایندگان قرار میگرفتند، مسئولیتهای دیگری داشتند و معمولا حضورشان برای اثبات حضور زنان در سیاست بوده، نه بهدلیل شایستگی؛ حضور صرفا زینتالمجالسی و با رویکردی سیاستزده. 45سال از پیروزی انقلاب میگذرد و قدرت در دست طیفهای مختلف سیاسی جابهجا شده و هیچگاه دست زنان نیفتاده! جالب است که همان یک وزیر زن هم، انتخاب قشر سنتی بود. پس از ماجراهای سال گذشته، انجمنها و تشکلهای صنفی یکباره به این فکر افتادند که برای نگهداشتن ژست اوپوزیسیونی، بد نیست فرمان تشکیلات را به دست زنان بدهند. نمونه بارز این منش، تشکل صنفی خانه سینماست. از شهریور 1368 تا امروز که شانزده دوره فعالیت داشته، نام زنانی که از خانواده سینما عضو هیات مدیره بودند، به انگشتان یک دست هم نمیرسد، و همین سال گذشته این نهاد، تجربه مدیرعاملی اولین زن را کسب کرد؛ با آمدن خانم مرضیه برومند. در شعر و موسیقی و داستاننویسی و تئاتر و تجسمی و بقیه صورتهای هنر میتوان از این نمونهها پیدا کرد. در مدیریت دانشگاهها بهندرت به زنان اعتماد کردند، به جز دانشگاه الزهرا که پذیرش تکجنسیتی دارد. 45 سال و حتی بیشتر از عمر پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی همان سالهای مبارزه علیه رژیم شاه، زنان را به صحنه آوردیم، در تظاهرات، بچه بهبغل با هر پوششی آنها را راه دادیم، در روزهای جنگ همینطور، در مناسبتهای ملی و دینی، حضورشان را مغتنم دانستیم، اما حکومت برنامه مشخص، مدون و جامعی برای این بخش موثر از جامعه نداشت. سال گذشته سیاستگذاران مثل گُنگ خوابدیده، از خواب پریدند و گرچه به زبان نمیآورند، اما خود بیش از همه میدانند کوتاهی کردند و مساله را جدی نگرفتند. و اما بعضی مسئولان کشور، امروز سیاستزدهتر، نمادزدهتر و ترسیدهتر از یکی دو سال قبل هستند. مادامی که درباره مسالهای درحال کنش یا واکنشیم، نمیتوانیم ابعاد آن را بشناسیم و حل و فصل کنیم. امروز هرکس دم از مطالبات زنانه بزند، به تفکر فمینیسم، یا تعلق به جنبش زن، زندگی، آزادی متهم میشود. خانمهای دغدغهمند کشور منتظرند این روزها بگذرد و بدون برچسب جریانات سیاسی، مطالباتشان را مطرح، پیگیری و راهی برای رسیدن به آنها پیدا کنند. خوب است اهالی محترم سیاست، به روش و منش امام خمینی بازگردند و یکبار دیگر آرا و عقاید موسس انقلاب را بازخوانی و بازبینی کنند. مردم به تصویر جلسههای سخنرانی امام خمینی دسترسی ندارند، آنها که دستشان میرسد، ببینند و با انصاف، به انحراف از معیار «زن انقلابی که بود» و «زن انقلابی که هست» بیندیشند. اگر قبول کنبم که بحران پیشِ روی ما، نه حجاب است و نه مسالههای سیاسی برآمده از آن، بلکه بحران امروز کشور، عدم تشخّص و تعیّن نسبت جمهوری اسلامی با جامعه زنان است. رفع این بحران با آمدن زنان به میدان و کنشگری آنها در حوزههای مختلف هنری، اجتماعی و حتی سیاسی قابلحل است. سالهای زیادی از انقلاب اسلامی گذشته و حالا باید بتوانیم به یکی دو سوال اساسی جواب دهیم و اگر در پاسخگویی، الکنیم، پس نقطه ضعف ما همینجاست. ما چقدر برای تکثیر نسخه زنی که در رویداد انقلاب اسلامی تاثیرگذار بود، سیاستگذاری برنامهریزی و قانونگذاری کردیم؟ اساسا سیاستگذاران ما زنی که در دهه50 دوشادوش مردان انقلاب کرد و در دوره ده سال اول جمهوری اسلامی در فرآیندهای تاسیس و تثبیت انقلاب موثر بود، قبول دارند؟ یا صرفا میخواهد هویتی از زن را بسازند و ترویج کنند که سنخیتی با آرمانهای انقلاب اسلامی ندارد؟
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 11 |