تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,149 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,069 |
جیغ جیغو | ||
سنجاقک | ||
دوره 20، شهریور مسلسل222-1402، شهریور 1402، صفحه 2-3 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/sn.2023.74814 | ||
تاریخ دریافت: 18 آبان 1402، تاریخ پذیرش: 18 آبان 1402 | ||
اصل مقاله | ||
جیع جیغومحمدرضا شمس جیغ جیغو از سوراخ تپهاش آمد بیرون. دو زانو نشست روی زمین و با دستهای پشمالویش اینطرف و آنطرف را گشت. جیغ جیغو یک موش کور بود که چشمهایش خوب نمیدید. یکدفعه از خوشحالی جیغی کشید و گفت: «پیداش کردم. عصام رو پیدا کردم.» و خواند: «عصام کو؟ پشت کوه؟ کوه کجاست؟ رو ابراست. ابرهای پاره پاره چک و چک و چک، شر و شر و شر، از آسمون بارون داره میباره...» عصا که یک مار دراز خاکی بود، فیشی کرد و گفت: «فیش! چی داری میگی واسه خودت نیش! ولم کن بذار برم ایش! چی چی رو عصام رو پیدا کردم هاپیش؟» و عطسهای کرد و از دست جیغ جیغو بیرون پرید و خزید و رفت. جیغ جیغو با پوزهی درازش بو کشید. اینطرف بو کشید، آنطرف بو کشید. یک دفعه با خوشحالی جیغ کشید: «آخ جون عصام رو پیدا کردم!» و دُم الاغ را که مثل عصا سیخ شده بود، کشید. الاغ عرعری کرد و گفت: «چی چی عصام رو پیدا کردم عر. دُمم رو ول کن، یونجهی تر؛ وگرنه یه جفتک جانانه بهت میزنم میشی پرپر!» و یک جفتک جانانه پراند. جیغ جیغو چند متر پرت شد آنطرفتر و افتاد روی عصاش. دُم نرم و نازکش را روی عصا کشید. پایین بالا، بالا پایین و با خوشحالی جیغ کشید: «خودشه، خود خودشه. خود خودشه. این دیگه عصامه، ارث بابامه!» بعد عصایش را برداشت و عصا عصا راه افتاد. رفت عروسی دختر خالهاش. میرفت و میخواند: «عصام کو؟ پشت کوه؟ کوه کجاست؟ رو ابراست. ابرهای پاره پاره چک و چک و چک، شر و شر و شر، از آسمون بارون داره میباره....» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 7 |