ریاحی مهر, باقر, حسینی پور, سید محمد. (1402). جریانشناسی عرفانی تفاسیر واعظانه با رویکرد تطبیقی در تفاسیر فریقین. اسلام و مطالعات اجتماعی, 28(108), 99-122. doi: 10.22081/jqr.2023.65822.3688
باقر ریاحی مهر; سید محمد حسینی پور. "جریانشناسی عرفانی تفاسیر واعظانه با رویکرد تطبیقی در تفاسیر فریقین". اسلام و مطالعات اجتماعی, 28, 108, 1402, 99-122. doi: 10.22081/jqr.2023.65822.3688
ریاحی مهر, باقر, حسینی پور, سید محمد. (1402). 'جریانشناسی عرفانی تفاسیر واعظانه با رویکرد تطبیقی در تفاسیر فریقین', اسلام و مطالعات اجتماعی, 28(108), pp. 99-122. doi: 10.22081/jqr.2023.65822.3688
ریاحی مهر, باقر, حسینی پور, سید محمد. جریانشناسی عرفانی تفاسیر واعظانه با رویکرد تطبیقی در تفاسیر فریقین. اسلام و مطالعات اجتماعی, 1402; 28(108): 99-122. doi: 10.22081/jqr.2023.65822.3688
1استادیار گروه قرآن و مستشرقان، جامعه المصطفی العالمیه- قم
2دانشجوی دکتری دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
تاریخ دریافت: 08 بهمن 1401،
تاریخ بازنگری: 08 اسفند 1401،
تاریخ پذیرش: 13 اسفند 1401
چکیده
یکی از گونههای تفسیری کهن و درخور تحقیق، گونهای است که در دو دهه اخیر میان تفسیرپژوهان، با عنوان «تفسیر واعظانه» نامبردار شده و البته، همچنان ناشناخته مانده است. از آنجا که مخاطب تفسیر واعظانه، نهتنها نخبگان، بلکه توده مردم هستند، مطالعه پیرامون ابعاد این گونه تفسیری در بازیابی رونق پیشین آن در سدههای میانی و کاهش فاصله جوامع اسلامی با تفسیر قرآن، مؤثر است. در تفسیر واعظانه، سه جریان عمده عرفانی (تصوف)، ادبی و روایی تأثیرگذارند که سهم جریان عرفانی بیش از دودیگر بهنظر میرسد، اما تاکنون جریانشناسی عرفانی تفاسیر واعظانه در فریقین واکاوی نشده است. ازاینرو پژوهش پیش رو ضمن بررسی سیر تطور تاریخی جریان عرفانی، تأثیر آن بر تفاسیر واعظانه فریقین را تحلیل کرده و به تطبیق نتایج میان دو مکتب عامه و خاصه پرداخته است. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که تفاسیر واعظانه با تحولات جریان عرفانی رابطهای مستقیم داشته و از تطورات آن جریان متأثر شده است. همچنین افول جریان تصوف فریقین در سدههای متأخر، تفاسیر واعظانه شیعی را بیش از نمونههای مشابه در تسنن، دستخوش اضمحلال کرده و همین امر باعث شده تا نسخههای ترمیمیافته تفسیر واعظانه شیعی در دوران معاصر -که با عناوینی همچون تفسیر تربیتی و هدایتی شناخته میشوند- نسبت به نمونههای مشابه در عامه، قویتر باشند.
Mystical Trendology of Oratorical Interpretations with a Comparative Approach in the Two Major Sects (Farīqayn)' Interpretations
نویسندگان [English]
Baqer Riyahi Mehr1؛ Sayyid Mohammad Hosseinipoor2
1Assistant Professor, Department of the Qur'an and Orientalists, Jami’at al-Mustafa al-‘Alamiyya, Qum
2PhD student at the University of Quranic Sciences and Encyclopedias
چکیده [English]
One of the ancient and worthy-of-research types of interpretation is the one that has been named as "Oratorical Interpretation" among the scholars of interpretation in the last two decades and, of course, has still remained unknown. Since the addressees of oratorical interpretation are not only the elites, but also the general public, studying the dimensions of this type of interpretation is effective in restoring its previous prosperity in the middle centuries and reducing the distance between Islamic societies and the interpretation of the Qur'an. In the oratorical interpretation, three major trends of mysticism (Sufism), literature, and narration are influential, of which the contribution of the mystical trend seems to be more than the other two; but until now, the mystical trendology of the oratorical interpretations in the two major sects (farīqayn) has not been explored into. Therefore, the present research, while examining the historical development of the mystical trend, has analyzed its effect on the oratorical interpretations of farīqayn and compared the results between the two Sunni and Shi'a schools. The results achieved indicate that the oratory interpretations have had a direct relationship with the developments of the mystical trend and have been affected by the developments of that trend. Also, the decline of the trend of the farīqayn's Sufism in the later centuries has made the oratory interpretations of the Shi'a more annihilated than similar examples among Sunnis, and this has caused the restored manuscripts of the Shī'ī oratory interpretations in the contemporary era - which are known with such titles as educational and guidance interpretation - to be stronger than similar examples among the general public.
خسروپناه، عبدالحسین (1388)، جریانشناسی فکری ایران معاصر، قم: مؤسسه فرهنگی حکمت نوین اسلامی.
خیاطان، قدرت الله؛ دلاور، سیدحمید (1390)، «تشکیکی در تقسیمبندی معروف مکاتب تصوف و عرفان بغداد و خراسان»، تاریخ فلسفه، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، شماره اول، ص 23-48.
دهخدا، علیاکبر (1377)، لغتنامه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
رادا کریشنان، سروپالی و دیگران (1367)، تاریخ فلسفه شرق و غرب، ترجمه خسرو جهانداری، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
شیردل، تقی؛ رازنهان، محمدحسن (1390)، «بررسی نقش و کارکرد طریقتهای صوفی در امپراطوری عثمانی با تأکید بر طریقت بکتاشیه»، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، شماره 3، ص 129-159.
شیروانی، زینالعابدینبن اسکندر (1348)، حدائق السیاحة، مقدمه: حسین تابنده گنابادی، تهران: دانشگاه تهران.
صفا، ذبیحالله (1378)، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، تهران: فردوس.
مفیدی، صدیقه؛ قاسمپور، محسن؛ فهیمیتبار، حمیدرضا (1398)، «بررسی و تحلیل برخی عناصر فرهنگی در ترجمة تفسیر طبری»، مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی، شماره 4، ص 69-90.
مقدسی، محمدبن احمد (1361)، أحسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم، ترجمه علینقی منزوی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران.
ملکم، جان (1362)، تاریخ ایران، ترجمه اسماعیل حیرت، چاپ افست، تهران: بینا.