تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,387 |
تعداد مقالات | 34,316 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,989,616 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,703,418 |
تا امید هست زندگی باید کرد | ||
سلام بچه ها | ||
دوره 34، آذر مسلسل 405-1402، آذر 1402، صفحه 22-24 | ||
نوع مقاله: معرفی کتاب | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2023.75139 | ||
تاریخ دریافت: 03 دی 1402، تاریخ پذیرش: 03 دی 1402 | ||
اصل مقاله | ||
تا امید هست زندگی باید کرد معرفی کتابهایی امیدبخش حنانه طوسی قصههای مجید نویسنده: هوشنگ مرادیکرمانی نشر: معین «قصههای مجید» داستان زندگی پسر نوجوانی است به اسم مجید که با مادربزرگ خود «بیبی» زندگی میکند. مجید آرزوهای بزرگی دارد و برای رسیدن به این آرزوها همهی تلاش خودش را میکند. برایش مهم نیست که معلمها و بچههای مدرسه او را بابت ندانستن بعضی از موضوعات مسخره میکنند، او پرامید به تلاش خودش برای رسیدن به مجید مورد علاقهی خودش تلاش میکند. قصههای مجید داستانهای مختلفی از تلاشهای او هست که در عین تلخی زندگیاش، لحظات شادی را برای خواننده میسازد. از این کتاب، سریالی هم ساخته شده است که البته شخصیت کرمانی مجید تبدیل به شخصیتی اصفهانی شده است و یکی از پربینندهترین سریالها در دههی شصت بود. تیم سازندهی سریال، فیلمی سینمایی هم بر اساس یکی از داستانهای این کتاب، ساختهاند.
دشت پارسوا نویسنده: مریم عزیزی ناشر: نشر افق «ماندانا» در یک سانحهی رانندگی و ازدستدادن خانوادهاش، وارد دنیای جادوگران میشود. در بین جادوگران اصول و قوانینی حکمفرما است که ورود نژادِ آدمیزاد به لایهی زمانیِ جادوگران، ممنوع است، اما با ورود «ماندانا توسی»، آدمیزادی به دشت پارسوا، این قانون شکسته میشود. سرزمین دشت پارسوا در بخش فارسیزبان دنیای جادوگری قرار دارد و جامعهای متشکل از سه نژاد جادویی رسمی «آناد»، «ویدان» و «پری» است. دنیا در این مجموعه دارای مرزبندی زمانی است و تحت قوانینی در سایه اداره میشود. ماندانا با تلاش و کمکگرفتن از دوستانی که در این سرزمین پیدا میکند سعی میکند تا زندگیاش را از نو در دنیایی جدید بسازد.
برآورنده ی آرزو نام نویسنده : بیل بریتین نام مترجم : ناهید قهرمانی نام ناشر : تشرچشمه سال انتشار : 1398
کاونتری روستای آرام و بیدردسری است و تنها اتفاق مهماش شاید تشکیل بازارهای هفتگی باشد. جایی که مردم همدیگر را میبینند و از اخبار و اتفاقهای روستا با خبر میشوند. مردم کاونتری با سحر و جادو بیگانه نیستند، در واقع نام این شهر از درخت تنومند و پر پیچوتابی گرفته شده که پیش از این، گروههای جادوگران زیر آن، دور هم جمع میشدند. حتی امروزه نیز جنها و دیوها ظاهر میشوند و با شیطنتهایشان مردم شهر را میترسانند. معمولاً این موجودات را به راحتی میشود شناخت. آنها بو، صدا یا طرز حرکت عجیبی دارند که نشان دهندهی ذات اهریمنیشان است. اما وقتی تادئوس بلین به شهر میآید و غرفهای بر پا میکند و با جملهی «میتوانم هر چه بخواهید به شما بدهم.» عابران را کنجکاو میکند، چنین خصوصیاتی ندارد. چهار نفر وارد غرفهاش میشوند تا با پرداخت تنها پنجاه سنت به مرد کوچکاندامِ بامزه، آرزویشان برآورده شود. پولی، رونا، آدام و راوی کتاب. اما ماجرا به همین سادگی نیست و اگرچه تادئوس بلین دروغ نگفته و واقعاً آرزوها را برآورده میکند، هر آرزوی کوچکی به مشکل بزرگ و ترسناکی تبدیل میشود. پولی به جای حرفزدن قورقور میکند، با آرزوی رونا پاهای هنری در زمین فرو میروند و تبدیل به درخت میشود و مزرعهی آدام زیر آب میرود. این گره به دست راوی باز میشود، کسی که هنوز هیچ آرزویی نکرده است. «برآورندهی آرزو» روایتی ساده و بدون پیچیدگی دارد، اما داستان به گونهای پیش میرود که خواننده را دنبال خودش میکشاند و میخواهد بداند سرنوشت شخصیتهای داستان چه میشود.
شانس ضرب در هفت نویسنده: هالی گلدبرگ استون مترجم: پرناز نیری ناشر: نشر افق کتاب «شانس ضرب در هفت»، داستان ازدستدادن و مرگ عزیزان و کنار آمدن با این رنج و تلاش و امید برای شروعی نو و تازه است. «بیدی» دختر دوازده سالهای است که به دلیل متفاوت و نابغهبودن نمیتواند با همسنوسالهایش ارتباط بگیرد و دوستی ندارد. روزی که بیدی در مدرسه جدید در امتحان ادبیات نمرهی کامل میگیرد به تقلب متهم میشود و او را وادار میکنند که پیش یک مشاور بیدست و پا برود. در آنجا با خواهر و برادری ویتنامی_مکزیکی به نامهای «مای» و «کوآنگهای» آشنا میشود که از او بزرگتر هستند. چند وقت پس از آشنایی با آنهاست که فاجعه اتفاق میافتد و پدر و مادرش را در تصادف از دست میدهد. مادر مای که آرایشگاه دارد، او را به طور موقت نزد خود میبرد تا خانوادهای برای او پیدا کند. این افراد که به طور تصادفی کنار هم قرار گرفتهاند، مثل یک خانواده به هم کمک میکنند و مشکلات همدیگر را حل میکنند.
هستی نویسنده: فرهاد حسنزاده ناشر: کانون پرورش فکری داستان دربارهی دختر دوازده سالهای به نام «هستی» است. هستی چهارچوبپذیر نیست و اخلاق و رفتارش شبیه دختران دیگر نیست؛ مثلاً دلش میخواهد برود توی کوچه و با پسرها فوتبال بازی کند یا اینکه همراه دایی جمشید، سوار موتور شود و راندن آن را از داییاش یاد بگیرد. از طرفی ارتباط میان هستی و پدرش خیلی صمیمانه نیست؛ پدر به دلیل رفتارهای غیرمتعارف او مرتب سرزنشش میکند و حالا که بخاطر شکستهشدن دست هستی در فوتبال، سفر کاریاش در کشتی اروند که راهی ژاپن بود را از دست داده، بیشتر هم از او عصبانی است. مادر هستی قرار است فرزند دیگری به دنیا بیاورد و پدر ناچار است که با هستی در بیمارستان بماند، اما همین اتفاق جان پدر را نجات میدهد، چون کشتی اروند مورد حملهی نیروهای عراقی قرار گرفته و غرق شده است. از همینجا زمزمههای جنگ شدت میگیرد و با بمباران خانه، مجبور میشوند که آنجا را به مقصد ماهشهر ترک کنند...
شگفتی نویسنده: آر. جی. پلاسیو مترجم: پروین علیپور ناشر: افق «آگوست» زشت به دنیا آمده است، آنقدر زشت که خانوادهاش او را تا مدتها از چشم مردم پنهان میکردند. مادرش حتی اجازه نداد آگوست به دبستان برود و خودش به او درس داد. تا سن رفتن به مدرسهی راهنمایی، هشت عمل جراحی روی صورتش انجام دادند، اما باز بچهها از تماس با او وحشت داشتند. با اینکه پدر، مادر و خواهر آگوست مثل خورشید دور او میچرخیدند، اما بچههای مدرسه حتی حاضر نبودند کنار او بنشینند. سفارشهای اخلاقی و انسان دوستانهی آقای مدیر هم کاری از پیش نمیبرد. آگوست به خاطر قیافهی زشتش رنج میکشید و تنها و منزوی بود... رمان «شگفتی» داستان تلخ، پیچیده و درعینحال شگفتانگیز از انزوا درآمدن و اجتماعیشدن نوجوانی به شدت زشترو است. عوامل گوناگونی دستبهدست هم دادند تا این اتفاق بزرگ انسانی رخ داد. آقای مدیر با قانون خاص خودش گه میگوید: «اگر ما در زندگی کمی مهربانتر از آنچه لازم است باشیم، دنیا گلستان میشود.» و مهربانیهای بیدریغ خانوادهاش و رفتار شجاعانه و واقعبینانهی برخی از همکلاسیهایش، همه و همه کمک کردند تا آگوست زندگیای عادی پیدا کند؛ اما آنچه بیشتر از بقیه آگوست را از تنهایی و انزوا بیرون آورد، خود او بود. کتاب شگفتی تجربهای شگفتانگیز است از موفقیت یک انسان ناقصالخلقه. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 12 |