تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,387 |
تعداد مقالات | 34,316 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,990,909 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,704,126 |
زیر بام قصر آن حوری سرشت (صفحه 16-17) | ||
سلام بچه ها | ||
دوره 35، فروردین مسلسل 409، فروردین 1403، صفحه 16-17 | ||
نوع مقاله: ادبیات جهان | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2024.75737 | ||
تاریخ دریافت: 25 اردیبهشت 1403، تاریخ پذیرش: 25 اردیبهشت 1403 | ||
اصل مقاله | ||
زیر بام قصر آن حوریسرشت نگاهی به نقش قرآن در غزلیات حافظ شیرازی هاجر زمانی تا به حال به این فکر کردید که چرا به «شمسالدین محمد»، «خواجهحافظ شیرازی» میگویند؟! یا مثل بعضیها فکر میکردید حافظ اسم کوچکش است و فامیلش شیرازی؟! کاش میشد توی مطالب مجله هم از ایموجی (ببخشید شکلک) استفاده کرد! بگذریم! اطلاعات چندان دقیقی از زندگی جناب حافظ در دست نیست، اما عدهای میگویند بعد از فوت پدر، با مادر در شیراز زندگی میکرده و در نوجوانی مشغول به کار در نانوایی شده و خمیرگیری میکرده! (نمیخواهم این وسط به صورت کلیشهای نصیحت کنم که کار عار نیست و این صحبتها، خودتان این موضوع را از متن کشف کنید. با تشکر) اما خب! بعد از مدتی محمدِ نوجوان علاقهمند به تحصیل در مکتبخانه میشود. رفتن به مکتب همانا و علاقهمند شدن به علوم دینی همانا. خواندن کتاب تمام فکر و ذکرش را به خودش مشغول کرده بود و چه کتابی باارزشتر و مهمتر از معجزهی پیامبرِ اسلام؛ یعنی قرآن! این شد که شروع به حفظ قرآن کرد و لقب گرفت: «حافظِ شیرازی!» البته که این لقبِ مهم فقط به خاطر حفظبودن قرآن نیست و میگویند او یکی از افرادی بوده که قرآنشناس هم بوده و علاقهمند بوده تا اعجاز زبانی و ادبی قرآن را پیدا کند. او هم به تفسیر قرآن آگاه بوده و هم ترتیل! (خواندن و قرائت قرآن) آنقدر که در جایی میگوید: «ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد لطایف حکمی با کتاب قرآنی» اینکه چطور جناب حافظ به شعر علاقهمند میشود، مشخص نیست؛ شاید تحت تأثیر شاعران بزرگ آن زمان بوده است، اما در اشعارش گفته که مدتی در دربار پادشاه کار میکرده. جوان بااستعدادی بوده که هم عالم دینی بوده و هم شعر و ادبیات را خوب میشناخته. جالبترین نکته در مورد جناب حافظ این است که زبان و ادبیاتش به زبان امروزی ما شباهت زیادی دارد. چرا؟ چون در زمانِ او، آخرین تغییر و تحولهای زبان فارسی شکل گرفته و بعد از آن تغییر زیادی نکرده است. البته که به قول جناب مولانا: «هرکس از ظن خود شد یار من...» یعنی هرکس برداشت خود را میتواند از شعر داشته باشد. حتی پژوهشگران و ادیبان معروف هم شعر حافظ را چند وجهی میدانند و برای آن معانی زیادی آوردهاند. اگر مشتری پروپاقرص این صفحه باشید، میدانید که نویسندگان و شاعران زیادی بودند که در زمانِ خود شناخته نشدند، اما حافظ این شانس را داشت که در طول زندگی معروف و مشهور شود. انصافاً مقاومت در برابر غزلیات او سخت است و به نظرم چارهای جز معروفیت نداشتند! البته که جناب حافظ جنبهی سِلِبریتی شدن (ببخشید؛ همان فردِ شناختهشده) را داشت و چیزی از ارزشهای اشعارش کم نشد. نمونهاش همین بس که در همهی اشعارش اخلاقیات و عشق حرف اول و آخر را میزنند. یکی از آرایههای ادبی که جناب حافظ خیلی از آن در اشعارش استفاده کرده، آرایهی «تضمین» است. تضمین یعنی این که یک شاعر یا نویسنده از مطلب و نوشته شاعر یا نویسندهی دیگری در اثرش استفاده کند. یعنی عین آن جمله یا مطلب را در کارش بیاورد. در اشعار حافظ این تضمینها از قرآن کریم کم نیست: چشم حافظ زیر بام قصر آن حوریسرشت شیوهی «جنات تجری تحتها الانهار»1 داشت ***** و من یتق الله یجعل له و یرزقه من حیث لا یحتسب2 ***** شب وصل است و طی شد نامهی هجر سلام فیه حتی مطلع الفجر3 البته که حافظ غیر از تضمین از آرایههای دیگر برای استفاده از مفاهیم با ارزش قرآن در اشعارش استفاده کرده. او گاهی از ترجمه استفاده میکند و گاهی اقتباس از آن. در کل تأثیر حافظ از کلامِ وحی، غیرقابل انکار است و مشخص است که حافظ شیرازی چقدر تحت تأثیر قرآن بوده است. این علاقه و اشتیاق تا آنجا پیش میرود که حافظ دلش میخواهد به قول ماها یک پُزِ ریزی هم از این عشق به قرآن بدهد و میگوید: عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن زِ بر بخوانی در چهارده روایت (البته که این پز دادن از نوع خوب است و پیشاپیش ممنون از سردبیر گرامی بابت حذف نکردن این قسمت!) دلیلِ وجود این چهارده روایت از قرآن هم این است که چون زبان عربی اِعراب نداشته و حتی گاهاً نقطه! در طول زمان هرکسی ممکن بوده با لهجه خودش آن را بخواند، تفاوتهای اندکی در خواندن برخی کلمات وجود دارد و چهارده قرائت وجود دارد که معتبرتر است. و خب جناب حافظ این قدرت را داشته که در مورد این اختلافها استدلال بیاورد و در مورد آنها صحبت کند که نشانهی تسلط زیاد اوست. چیزی که مشخص است این است که بزرگترین غزلسرای ایرانی که بیش از 500 غزل سروده و غزلیاتش بیش از 400 مرتبه به شکلهای گوناگون به زبان فارسی و دیگر زبانهای زنده دنیا چاپ شده، 60 سال از 70 سال عمرش را با قرآن مأنوس بوده است. اصلاً شاید رمز و رازِ اشعارش را از اعجاز قرآن گرفته آنقدر که وقتی به اشعارش تفأل میزنیم و میگوییم: «ای حافظ شیرازی، تو محرم هر رازی...» انگار ذهن ما را خوانده! با جوابی زیبا ما را غافلگیر میکند و لبخند به لبمان میآورد. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 11 |