تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,385 |
تعداد مقالات | 34,309 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,958,271 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,687,819 |
زرد طلایی | ||
پوپک | ||
دوره 31، اردیبهشت-مسلسل 358، اردیبهشت 1403، صفحه 3-3 | ||
نوع مقاله: تقویم روزها | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2024.75986 | ||
تاریخ دریافت: 14 تیر 1403، تاریخ پذیرش: 14 تیر 1403 | ||
اصل مقاله | ||
تقویم روزها زرد طلایی مرتضی دانشمند وقتی مرد پا به خانهی امام صادق(ع) گذاشت با تعجب به اطراف خانه نگاه کرد. همه چیز برایش عجیب بود. صدایِ گنجشکها فضای خانه را پر کرده بود. فرزند خردسال امام، زیر درختی، خاکبازی میکرد. با بیلچهی آهنی میان خاکها جوی آبی درست میکرد و با آفتابهای کوچک به مزرعهی کوچکش آب میداد. مرد غرق تماشای کودک شده بود. چشم کودک، یکدفعه روی خاکهای کنار باغ به تخم پرندهای افتاد، زود آن را برداشت و پیش پدر دوید. - سلام بابا! ببینید چهقدر کوچولو، زیبا و ناز است! بابا شما میدانید تخم چه پرندهای است؟ مرد با دقت به کودک امام نگاه میکرد. انگار سؤالهای کودک سؤالهای او هم بود. امام تخم پرنده را از کودک گرفت، خوب به آن نگاه کرد و گفت: «پسرم! هر تخم دو دیوارهی کوچک دارد، دیوارهای زرد و طلایی و دیوارهای سفید و نقرهای...» یکدفعه سروصداهایی از آسمان آمد. امام، فرزند امام و مرد هر سه به بالا نگاه کردند. پرندگانی از آسمان میگذشتند. انگار آسمان پر از عددهای ۷ شده بود. امام به مرد که مهمانشان بود گفتند: «خداوند همهی پرندگان را با بالهای زیبا و قشنگ از همین زرده و سفیده آفریده است. طاووسهای رنگارنگ از همین تخمها آفریده شده است. او آفرینندهی همهی پرندگان، گیاهان و انسانهاست...» پسر، تخم پرنده را از پدر گرفت، بوس کوچکی به آن زد و خیلی زود به طرف همان درختی دوید که زیر آن بازی میکرد. هر طور بود باید لانهی پرنده را پیدا میکرد و تخم را سر جایش میگذاشت. شاید روزی پرندهای زیبا از آن بیرون بیاید، در آسمان پرواز کند و آواز بخواند. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 7 |