تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,392 |
تعداد مقالات | 34,404 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,103,879 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,775,679 |
ماجرای قندک و نبات کوچولو | ||
پوپک | ||
دوره 31، تیر-مسلسل360-1403، تیر 1403، صفحه 8-9 | ||
نوع مقاله: خنده منده | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/poopak.2024.76099 | ||
تاریخ دریافت: 01 مرداد 1403، تاریخ پذیرش: 01 مرداد 1403 | ||
اصل مقاله | ||
خنده منده ماجراهای قندک و نبات کوچولو سیدناصر هاشمی
قندک دستش را بلند کرد و سریع جواب داد: «خانم اجازه، از پدرمان کتک میخوریم.»
نبات کوچولو جواب داد: «خانم اجازه، مجبور شدیم برویم شمال، چون مادربزرگمان خیلی دوست داشت برود شمال.» خانم معلم لبخندی زد و گفت: «خب به سلامتی. به مادربزرگ خوش گذشت؟» نبات کوچولو جواب داد: «نخیر خانم؛ چون ما رفتیم شمال، ولی یادمان رفت مادربزرگ را با خودمان ببریم.»
نبات کوچولو کمی فکر کرد و جواب داد: «محیط زیست را باید تمیز نگه داریم تا هر وقت خوراکیهایمان افتاد روی زمین با خیال راحت آنها را برداریم و بخوریم.»
دوستش جواب داد: «جدی میگویی؟ چه موقع مهندس میشوی؟» قندک جواب داد: «هر وقت که پدرم بخواهد زبالهها را بگذارد بیرون به من میگوید: مهندسجان این زبالهها را میگذاری دم در؟»
قندک گفت: «چون شما همهی میوهها را با پوست میخورید.»
نبات کوچولو جواب داد: «اینکه کاری ندارد. شماره پای خانم معلمتان را بپرس بعد برایش روسری هدیه بگیر.»
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 13 |