تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,387 |
تعداد مقالات | 34,316 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,990,019 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,703,599 |
نقش مهم شیر مادر در سلامت جسمی و معنوی کودک | ||
پیام زن | ||
دوره 33، مردادماه مسلسل365-1403، مرداد 1403، صفحه 10-17 | ||
نوع مقاله: پزشکی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/mow.2024.76225 | ||
تاریخ دریافت: 06 شهریور 1403، تاریخ پذیرش: 06 شهریور 1403 | ||
اصل مقاله | ||
پرونده ویژه – 1 دکتر سید علیرضا مرندی، وزیر اسبق بهداشت و درمان نقش مهم شیر مادر در سلامت جسمی و معنوی کودک عمل زیبایی پروتز سینه، یک تهدید جدی است! آسیه سالم
تغذیه انحصاری با شیر مادر از اولین لحظه تولد نوزاد، زیربنای سلامت کودک است. با صنعتی شدن دنیا و اشتغال مادران در محیط بیرون از خانه، تغذیه کودکان با شیر مادر کمتر مورد توجه قرار گرفت و شیرخشک جانشین شیر مادر شد. افزایش مرگ و میر در نوزادانی که با شیر خشک تغذیه میشدند زنگ هشدار را برای مسئولان بهداشتی سراسر دنیا به صدا درآورد تا برای تاکید بر تغذیه کودک با شیر مادر تصمیمهای جدیدی اتخاذ کنند. نخستین گامها برای ترویج تغذیه با شیر مادر در ایران از دهه1360 برداشته شد. دکتر «سیدعلیرضا مرندی» حدود چهار دهه پیش بهعنوان وزیر بهداشت و درمان کشور انتخاب شد. یکی از اولویتهای او در نظام سلامت، بهداشت مادر و کودک بهخصوص در زمینه تغذیه کودک با شیر مادر و طرح واکسیناسیون سراسری کودکان بود. او که هماکنون رییس فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران است در سالهای وزارتش با جدیت تلاش کرد تا تغذیه با شیر مادر، بهعنوان یکی از اولویتهای نظام سلامت مادر و کودک مورد توجه قرار گیرد. روز جهانی تغذیه با شیر مادر، بهانهای شد برای گفتوگو با دکتر مرندی که همچنان دغدغهاش سلامت مادر و کودک است.
تغذیه با شیر مادر برای تحقق اهداف جهانی تغذیه یعنی بقا، رشد و تکامل مطلوب، ارتقای تمام ابعاد سلامت جامعه و افراد، کمک به رشد اقتصادی و پایداری محیطزیست، امری حیاتی است. اگر شیر مادر را با دیگر شیرها مقایسه کنیم، میبینیم تفاوت از زمین تا آسمان است. بچهای که از شیر مادر محروم شود و با شیر خشک، یا شیر پاستوریزه تغذیه کند، از مواد مغذی با کیفیت و از بسیاری ریزمغذیها، هورمونها، آنزیمها، عناصر دفاعی در مقابل عوامل بیماریزا و بسیاری مزایای دیگر، محروم میشود. یادم میآید در سالهایی که وزیر بهداشت بودم، هر سال وزرای کشورها در سازمان بهداشت جهانی، جلساتی را برگزار میکردند. در یکی از جلسهها، موضوع شیر مادر مطرح شد. در آن جلسه توصیه کردم تغذیه کودک را با شیر مادر برای دو سال تصویب کنیم. علتش را پرسیدند. گفتم: چون دین اسلام در جهان پیروان زیادی دارد و آنها به این مساله اعتقاد دارند. تقریبا یک سوم مردم جهان مسلماناند. اما غربیها اعلام کردند تغذیه با شیر مادر را حداکثر یک سال قبول دارند. دلیلشان هم این بود که از نظر اقتصادی، برایشان منفعتی ندارد و ضرر میکنند. من در آن جلسه یک نفر بودم و آنها تعدادشان بیشتر از ده نفر بود. بنابراین حرف آنها مورد موافقت قرار گرفت. یکی دوسال بعد، دوباره در همان اجلاس شرکت کردم. مسئولان بهداشتی کشورهایی که قبلا با طرحم مخالف بودند، سراغم آمدند و گفتند اگر دوباره آن پیشنهاد را ارایه کنم، اینبار آنها با من موافق خواهند بود. گفتم دلیلتان چیست؟ گفتند مطالعات گستردهای انجام دادند و متوجه شدند خلاف آنچه فکر میکردند تغذیه کودکان با شیر مادر، از نظر اقتصادی به نفعشان است. کودکانی که شیر مادر میخورند از نظر جسمی و روانی سالمترند و کمتر بیمار میشوند. درنتیجه مادرها کمتر مجبورند برای مراقبت از فرزند، در خانه بمانند و مادر هم شادابتر است. بنابراین تغذیه با شیر مادر به مدت دو سال یا بیشتر در سازمان بهداشت جهانی و در یونیسف به تصویب رسید.
در گذشته غربیها، فقط از بعد اقتصادی اهمیت شیر مادر را بررسی کرده بودند. انسان سالم، بازدهی بیشتری از نظر اقتصادی برای غربیها دارد. طبیعتا وقتی بچهای با شیر مادر تغذیه میکند به سلامت کودک کمک میشود، اما هدف آنها همان نفع اقتصادی است. اما علم اقتصاد از یک طرف و علوم زیستی و پزشکی از طرف دیگر هم اهمیت دارد. از نظر پزشکی، شیر مادر از بیماریهای مختلف در نوزاد و حتی مادر جلوگیری میکند. مادری که شیر خود را به کودک میدهد احتمال اینکه به پوکی استخوان، کمخونی، سرطان سینه، سرطان دهانه رحم و تخمدان و افسردگی مبتلا شود بسیار کمتر است. به گفته غربیها، شیر مادر از نظر ایمنی و مصونیت بسیار اهمیت دارد. آنها در شیر مادر، مواد ایمنیبخش مختلفی پیدا کردند. لحظهای که نوزاد به دنیا میآید توصیه میشود مادر بلافاصله در اتاق زایمان به بچه شیر بدهد. اولین شیر یا همان آغوز، مختصر و کمحجم است، اما چون آکنده از مواد ایمنیبخش است، مقاومت مقابل عفونتها را تا حدود زیادی تامین میکند. متاسفانه برخی مادران جوان که بیاطلاعاند فکر میکنند آغوز را بهدلیل رنگ زرد و حجم کم، باید دور بریزند. حال اینکه برخی از مراجع تقلید در گذشته، دادن آغوز را واجب میدانستند. آغوز، مواد ایمنیبخشی زیاد، متنوع، گسترده و ازجمله گلبولهای سفید زنده دارد که با میکروبها و ویروسها، انگلها و قارچها مبارزه میکند و مانع بروز عفونت میشود. بیشترین تماس نوزاد با مادر از طریق دستگاه تنفس، گوارش و پوست است. لحظهای که نوزاد به دنیا میآید، چون پوستش هیچ میکروبی ندارد اگر با پوست بدن مادر در تماس قرار گیرد، میکروبهای غیربیماریزا و مدافع که روی پوست به وفور وجود دارد، از مادر به پوست نوزاد منتقل میشود. وقتی مادر در لحظه تولد به بچه شیر میدهد، انواع موادی از طریق شیر وارد دستگاه گوارش نوزاد میشود و شبیه رنگآمیزی در داخل روده، مانع از ورود میکروبها، ویروسها و سایر عناصر بیماریزا به جدار روده و بدن او میشود. بنابراین مواد ایمنیبخش موجود در شیر مادر، از بسیاری بیماریهای عفونی جلوگیری و به رشد و تکامل طبیعی کودک کمک میکند. نکته دیگر اینکه اثر ایمنیبخش اغلب واکسنها در کودکی که شیر مادر میخورد، خیلی بیشتر است و در این کودکان زمینههای بروز انواع آلرژیهای گوارشی، تنفسی و پوستی نسبت به بچههایی که شیر مادر نمیخورند، بسیار کمتر است. در کشور ما از هر چهار نفر، یک نفر زمینه آلرژی دارد. شیر مادر از بسیاری از آلرژیها جلوگیری میکند، یا شدت آن را کاهش میدهد. بسیاری از مادرهایی که زایمان میکنند، تصور میکنند شیرشان برای بچه کم است و برخی پزشکان یا پرستاران بدون بررسیهای لازم، به بهانه اینکه بچه گرسنه نماند، شیرخشک هم کنار شیر مادر، تجویز میکنند. شیرخشک حتی به مقدار خیلی کم، میتواند با مواد آلرژیزایی که دارد در بدن شیرخوار ایجاد آلرژی کند. بررسیها نشان میدهد کودکانی که دچار مشکلات دستگاه گوارش میشوند، یا خون در مدفوعشان مشاهده میشود، اغلب کنار شیر مادر، شیرخشک خوردهاند، حتی به مقدار بسیار کم! چون کودکان به همهچیز دست میزنند و دست در دهانشان میبرند، میزان ابتلا به اسهال و مرگومیر ناشی از این بیماری بسیار زیاد است. اوایل انقلاب که مسئولیت داشتم، در این زمینه مشکلات بسیار زیادی داشتیم. راه پیشگیری از اسهال عمدتا با استفاده از آب آشامیدنی سالم، شستوشوی مرتب دستها و مهمتر از همه، تغذیه با شیر مادر در کودکان است. وقتی این موارد رعایت شد مرگومیر بسیار کاهش پیدا کرد. لذا تغذیه با شیر مادر هم ثواب بزرگی است و هم برای رشد کودک، مفید است.
از نظر عاطفی، ارتباطی که بین مادر و کودک برقرار میشود، در مقایسه با شیرخوارانی که شیر مادر نخوردهاند، حتی بعد از دهها سال، بسیار قویتر و پایدارتر بوده و مشکلات و اختلالات روانی در آنان کمتر است. همچنین بررسیها نشان میدهد ابتلا به فشار خون، دیابت، انواع سرطانهای خون و سکته قلبی و مغزی در افرادی که در کودکی شیرمادر خوردهاند، بسیار کمتر است. علاوه بر آثار جسمی، تغذیه با شیر مادر، آثار عاطفی روانی مثبتی دارد و کودکانی که از شیر مادر تغذیه شدهاند، در بزرگسالی از نظر روانی، بچههای متعادلتریاند و مشکلات روحی و روانی کمتری دارند. حتی از نظر هوشی هم بسیار باهوشترند. شیر مادر در قیاس با شیرهای خشک، سبب رشد بهتری در کودک میشود. شیرخشک نمیتواند جلوی بیماریهای کودک را بگیرد و حتی میتواند وسیله ابتلا به اسهال، آلرژی و... شده و درنتیجه به دفعات بیشتری مریض میشود و ممکن است از رشد مطلوبی برخوردار نشود. بچههای شیرخشکی، معمولا چاقاند، اما شیر مادر، نه رشد بچه را کم میکند و نه او را چاق میکند. تماس پوست بدن مادر با پوست کودک، نگاه کردن مادر و کودک به یکدیگر و از طرف دیگر بوی بدن مادر و مزه شیر مادر، همه حواس کودک را تحریک میکنند و این تحریکات، هم تکامل بچه را بالا میبرد و هم در آینده در روابط اجتماعی و تکامل روانی، عاطفی و رشد جسمی او موثر است. شیر مادر از نظر سلامت روان کودک و مادر و نیز ارتباط عاطفی آنها با یکدیگر و شخصیت کودک در آینده و عملکرد او در زندگی تاثیرات شگرفی دارد.
بعضی این اشتباه را مرتکب میشوند، اما کاملا برعکس است. وقتی نوزاد به دنیا میآید، رحم مادر که قبل از بارداری کوچک بوده و در طول بارداری، چند ده برابر بزرگ شده، بهطور طبیعی دچار خونریزی میشود که تداوم آن میتواند منجر به کمخونی مادر شود. بعد از زایمان، به محض مکیدن سینه مادر توسط نوزاد، هورمونی در بدن مادر ترشح میشود که عضلات رحم را بهسرعت منقبض میکند و حجم خونریزیهای مادر را بهشدت کاهش میدهد. بنابراین مادری که بچه خود را شیر میدهد، احتمال ابتلا به کمخونی در او کمتر رخ میدهد. مادامی که تغذیه انحصاری با شیر مادر ادامه دارد به احتمال زیاد، مادر دچار عادات ماهیانه نمیشود، درنتیجه از این طریق هم تغذیه با شیر مادر از کمخونی مادر جلوگیری میکند. مادری که از شیر خود، فرزندش را تغذیه میکند باوجود اینکه شیری که توسط شیرخوار مصرف میشود، غنی از کلسیم است، نهتنها مادر، پوکی استخوان پیدا نمیکند بلکه از مادری که شیرخشک میدهد استخوانهای سالمتری دارد. اینها مسایلی است که محققان در طی سالها به آن دست یافتهاند.
علاوهبر رشد جسمی، روانی و اجتماعی کودکان، بُعد دیگری تحتعنوان سلامت معنوی وجود دارد که بهعنوان بُعد چهارم سلامت در چند دهه اخیر مطرح شده است. در سلامت معنوی کودکان، نقش پدر و مادر اهمیت دارد. بهویژه نقش مادر و شیر وی در سلامت معنوی بسیار چشمگیر است. در آغوش گرفتن و تماس پوستی مادر و شیرخوار باعث میشود آثار مختلفی بر هر دو طرف بگذارد. وقتی نوزاد، شروع به مکیدن میکند، همزمان هورمونی در مغز مادر و بچه ترشح میشود که به آن «هورمون عشق» میگویند و باعث اعتلای ارتباط معنوی مادر و کودک میشود. این ارتباطات عاطفی باعث میشود در آینده، فرد سالمتری باشد. اگر اینها رعایت شود، سلامت معنوی کودک بهتر تامین میشود. عطوفت مادری با شیرخشک آنچنان منتقل نمیشود. هم فرزند، سینه مادر را نمیمکد، هم از تماس پوستی با مادر محروم است، هم احساس وابستگی عاطفی در مادر و فرزند ضعیفتر و هم احساس گناه مادر بیشتر است. البته در آغوش گرفتن فرزند توسط پدر، صحبت کردن با او، کتاب خواندن، بازی کردن و... به ارتقای تکامل همهجانبه فرزند کمک میکند. از حضرت رسول اکرمصلی الله علیه و آله نقل میشود که فرزندان خود را داخل رحم تربیت کنید، از طریق تغذیه جسم و روح. مطالعات نشان میدهد ماههای آخر بارداری و سالهای اول کودکی، مناسبترین زمان برای تربیت اخلاقی، رفتاری و معنوی است. نقش پدر نیز در سلامت کودک و مادر بسیار موثر است. این کار از طریق تغذیه جسم و روح اتفاق میافتد. تغذیه جسم یعنی غذای حلال و تغذیه روح هم مراقبتهای پدر از مادر و کودک است. اینکه پدر، مادر را اذیت نکند و با او خوش رفتاری کند و وجود مادر را مقدس بداند. چون اسلام برای زن و بهویژه مادر، قداست خاصی قائل است و باید از طرف پدران نکات مربوط به سلامت مادر در دوران بارداری و شیردهی رعایت شود که متاسفانه بعضا از آن غفلت میشود. آنچه اسلام درباره حقوق زن و همسر گفته، باید رعایت شود. اگر پدری در دوران حاملگی و شیردهی از نظر روابط عاطفی روانی با مادر کنار نیاید، محبت و عشقورزی نکند و بهجای آن، دعوا و بداخلاقی داشته باشد قطعا جنین، وضع آشفتهای خواهد داشت. هورمونهای تنشزایی، هنگام بداخلاقی همسر، در بدن مادر ترشح میشود که مستقیم بر جنین تاثیر میگذارد و به سلامت روانی و معنوی فرزند، لطمه میزند. پدر و مادر باید بدانند فرزندی که به دنیا میآید، ظرفیت عظیمی دارد و آنها در برابر فرزندشان وظیفه سنگینی بر عهده دارند. اگر پدر و مادر با هم مشکل داشته باشند، نهتنها فرزند، روح متعالی پیدا نمیکند، بلکه ممکن است در آینده، فردی بزهکار شود. پدر و مادر نقش مهمی در آینده فرزندشان دارند.
لازمه فرهنگسازی، چند عامل است که این عوامل، کنار هم باعث میشود کار درست پیش برود. در درجه اول پزشک و گروه پزشکی است که باید به این قضیه معتقد باشند. اگر مادری از کم بودن شیر برای نوزادش نگران است، پزشک نباید بلافاصله شیرخشک تجویز کند. بداند بیشتر مادرانی که این تصور را دارند، اشتباه فکر میکنند. چون برخی پزشکان، ارزش شیر مادر را بهدرستی نمیدانند و اطلاعات پزشکیشان هم در این زمینه کم است. دوم؛ برخی پزشکان باوجود اینکه اهمیت شیرمادر را میدانند، اما مسایل مربوط به شیوه تغذیه با شیر مادر را به درستی به مادران یاد نمیدهند. باید به مادر بگوییم که مقدار شیر در روزهای اول زایمان، خیلی کم است. برخی مادران تصور میکنند آغوز که کمحجم و زرد رنگ است، باید دور ریخته شود. این اطلاعات حداقلی را باید جامعه بداند و پزشک در این زمینه نقش مهمی دارد. زمانی که در کمیته ترویج تغذیه با شیر مادر فعالیت میکردم بیشتر پزشکان، اطلاعات کمی داشتند. بنابراین آموزش پزشکان را شروع کردیم و بعد به استانها رفتیم تا به پزشکان را در شهرستانها آموزش بدهیم. قبلا سالانه، بیش از 100میلیون دلار شیرخشک وارد کشور میشد، اما بعد از تلاشهای ارزشمند و گسترده کمیته ترویج تغذیه با شیر مادر، مصرف شیرخشک به حدود 8میلیون دلار در سال رسید و این کاهش بسیار قابلتوجهی بود. مشخص بود که فرهنگسازی لازم در این زمینه، در حال نهادینه شدن است. مادرها از این طرح، استقبال کردند، اما اتفاقی که افتاد این بود که گروه پزشکی، وارد این صحنه نشد؛ چون برایش منفعتی نداشت. پزشک باید وقت میگذاشت و بالای سر مادر میایستاد و به او آموزش میداد که چگونه برای اولین بار به نوزاد خود شیر دهد. نوزاد را چهطور نگه دارد تا علاوهبر تخلیه شیر، سینه او هم زخم نشود. اینها را یاد نمیدادند و مادر هم یاد نمیگرفت. از طرف دیگر نرخ باروری کاهش پیدا کرد و به یک یا دو فرزند در خانواده رسید. بنابراین مادر، تجربه چندانی پیدا نمیکرد که بخواهد در حاملگی و شیردهیهای بعدی از آن استفاده کند. فقط افرادی که تعذیه کودک با شیر مادر برایشان مهم بود، اهمیت آن در جامعه را گسترش میدادند. همچنین اگر قرار باشد مادرها شیر خودشان را بدهند، کارخانههای تولید شیرخشک بسیار ضرر میکنند. درنتیجه برای درآمد بیشتر، این کارخانهها تمام تلاش خود را میکنند تا مادرها و گروه پزشکی، شیرخشک را بهعنوان جایگزین شیرمادر بهراحتی قبول کنند. بنابراین عوامل مختلفی در فرهنگسازی موثر است.
وزیر بهداشت در هر دولتی، هر اعتقادی داشته باشد قادر است آن را در کشور اشاعه بدهد و اگر به مبحثی اعتقاد نداشته باشد، دنبال کارهای دیگر میرود. در اسلام، قانون اساسی و نیز در سیاستهای کلی سلامت که مقام معظم رهبری ابلاغ فرمودهاند، عنوان شده اولویت سلامت، با پیشگیری و بهداشت است. اما اگر به کارنامه وزارت بهداشت نگاه کنید برای وزرا، اولویت، ساختن بیمارستان است. یعنی حاضریم میلیاردها تومان برای کاری هزینه کنیم که تاثیرش در سلامت، کمتر از 4درصد است. اما کارهای آسانی مانند تبلیغ شیر مادر و کارهای بهداشتی را انجام نمیدهیم که از بیمار شدن مادر و کودک جلوگیری میکند. متاسفانه سمت کارهای ساده میرویم که اتلاف پول بیتالمال را به دنبال دارد.
هیچ وزیر و هیچ رییسجمهور یا نماینده مجلسی را پیدا نخواهید کرد که بگوید پیشگیری بد است، یا اولویت ندارد. اولین باری که در سال1363 مرا بهعنوان وزیر بهداشت به مجلس معرفی کردند، نمایندهای گفت: «خانمها و آقایان! خودتان را معطل نکنید، این شخص میگوید اولویت من بهداشت و پیشگیری است. ما بهداشت و پیشگیری نمیخواهیم، بیمارستان و آمبولانس میخواهیم.» الان وضعیت خیلی بهتر شده است. آن زمان حتی حاضر نبودند روی کاغذ، اولویت را به پیشگیری و بهداشت اختصاص دهند. چون درآمد گروه پزشکی در درمان نهفته است، فرهنگ پیشگیری و بهداشت را اشاعه ندادیم. افرادی مانند من هم لطف خدا بوده که فعالیتی در زمینه تغذیه با شیر مادر را انجام دادهام و در ذهن مردم مانده است. کاری که انجام دادم مدت محدودی بود و مادرهای جوان دیگر فرزندآوری نداشتند و کارخانههای شیرخشک هم نهتنها هیچوقت فعالیت خود را متوقف نکردند، بلکه آن را بیشتر گسترش دادند که نمونه آن تبلیغات غیرقانونی است. در کشور، تبلیغاتی که برای شیرخشک و پستانک میشود، غیرقانونی است. در قانونی که در مجلس تصویب شده، حتی داروخانهها حق تبلیغ شیرخشک در حد گذاشتن در پشت شیشه داروخانه را هم ندارند. متاسفانه هیچ توجهی نمیشود. هرقدر که به وزرا، نامه مینویسیم برخی داروخانهها قانونشکنی میکنند، برخی شرکتها پزشکان را به سفرهای اروپایی میبرند تا شیرخشکهایشان را تبلیغ کنند، اصلا کسی گوشش بدهکار نیست. اگر فرهنگسازی در زمینه اهمیت شیر مادر صورت بگیرد، این کارها آن را کمرنگ میکند.
اصلا خوب نیست. آن زمان، تغذیه انحصاری با شیر مادر در دنیا تبلیغ شد. یعنی دنیا، با تجربههایی که پیدا کرده بود، اعلام کرد شیرخوار تا پایان شش ماهگی باید فقط شیر مادر و ویتامین مصرف کند و چیز دیگری به او داده نشود. بعد از شش ماه، کنار شیر مادر، غذای کمکی، آن هم بهصورت محدود شروع میشود و تغذیه غالب، باز هم شیر مادر است. از یک سالگی مقدار شیر مادر و غذای کمکی بهصورت مساوی است. هرچه بچه بزرگتر میشود، نقش شیر مادر کمتر میشود و بعد از دوسال عمدتا نقش مهمی در ایمنی بدن فرزند دارد. در کشورهای جهان، اهدافی که میگذارند پیگیری میکنند و سیستمشان نوسان ندارد. در کشور ما همهچیز به اینکه چه کسی وزیر شود و چه کسی بر سرکار بیاید، بستگی دارد. یکی میآید مسکن مهر میسازد و نفر بعدی پروژه را کنار میگذارد. در زمینه بهداشت و درمان هم وضع بدتر است و کسی نیست رسیدگی کند. کشور ما از نعمت انقلاب اسلامی برخوردار است، اما نتوانستیم تمام ویژگیهای اسلام را در کشور پیاده کنیم. همین ترویج تغذیه با شیر مادر، یکی از این نمونههاست.
در قانونی که سال1370 تصویب شد همه مواردی که در زمینه لزوم تغذیه با شیر مادر است، مطرح شده است. هم دستگاههای دولتی و هم خصوصی باید فضایی را برای کودکی که شیر مادر میخورد، فراهم کنند تا شیرخوار کنار مادر باشد و مادر بتواند مرخصی ساعتی با حقوق بگیرد، به فرزندش شیر دهد و دوباره سر کار برگردد. ابتدای تولد، شش ماه مرخصی با حقوق داشته باشد. اینها همه در قانون دیده شده، اما رعایت نمیشود. از همه بدتر در خود وزارت بهداشت است. وزارتخانه با انترنها و رزیدنتهایی که باردارند کنار نمیآید، مجبورند سر کار بیایند و به آنها مرخصی نمیدهند. ما نهتنها قانونمدار نیستیم، بلکه فکر میکنیم پایبندی به اعتقادات اسلامی فقط نماز و روزه است. در قانون آمده که وزارت بهداشت باید ناظر بر این قانون باشد، اما در زیرمجموعههای وزارتخانه هم این قوانین رعایت نمیشود. اگر در وزارتخانه دیگری این قانون رعایت نشود، نظارت و حتی اعتنایی نمیکنند.
این، یک تهدید جدی است. البته مهارت جراح پلاستیک بسیار مهم است. اما جراح پلاستیک دنبال این نیست که اگر روزی این مادر، حامله شد بتواند به کودکش، شیر بدهد. او میخواهد ظاهر سینه مادر، زیبا باشد. بنابراین شیوه عمل یک جراح تاثیر بسیاری دارد. اگر جراح، تعدادی از مجاری شیر را قطع کند که شیر در آن غدد ساخته میشود، بنابراین راه انتقالی ندارد و راه شیر بسته میشود. اینها قطعا تاثیر منفی دارد. شدت تاثیرش به میزان آگاهی جراح پلاستیک و مادر بستگی دارد. اگر مادری آگاه باشد که باید به هر ترتیبی کودکش را از شیر خود تغذیه کند، هر پزشک یا پرستاری نمیتواند برای کودک، شیرخشک تجویز کند و مادر قبول نمیکند. متاسفانه در فرهنگ ما به اهمیت این مسایل پرداخته نشده است.
زمانیکه مسئولیت داشتم، رسانهها بهراحتی با من همکاری میکردند. اگر یک استاد دانشگاه بخواهد در رسانه این کار را انجام بدهد، بهسادگی برایش میسر نیست. البته آن زمان هم مشکلاتی وجود داشت که من تحمل میکردم. متاسفانه برخی مسئولان که حتی بعضی پزشک بودند، آن زمان چون اطلاع نداشتند، اهمیت شیر مادر را مسخره میکردند، اما این اتفاقها مرا از صحنه بیرون نبرد. اوایل انقلاب، آمار مرگ و میر مادران، نوزادان و شیرخواران و کودکان زیر پنج سال، بهصورت وحشتناکی بالا بود. همین کارهایی که برای سلامت مادر و کودک و واکسیناسیون انجام شد، یکباره بر شاخصهای بهداشتی تاثیر خوبی گذاشت. چون شبکه بهداشتی درمانی کشور شروع به کار کرد، واکسیناسیون بهصورت گسترده آغاز شد، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شروع به کار کرد، نیروی انسانی افزایش پیدا کرد. قبلا دانشگاه پزشکی حدود 800 نفر پذیرش داشت که بعد از قانون ادغام و تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به حدود 7هزار نفر در سال رسید. اینها همه باعث شد شاخصهای بهداشتی بهسرعت بهتر شود. بعد از تلاشهای بسیار، وزارت بهداری را به وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی تبدیل کردیم. یعنی کل آموزشهای دانشگاههای علوم پزشکی، زیر نظر وزارتخانه آمد. بعد از وزارت من، آقایانی آمدند که با فعالیتهایی که در زمینه بهداشت انجام شده بود، موافق نبودند و اعلام کردند بهداشت، زیاد پیشرفت کرده و باید به درمان برسیم. هر وزیری در کشور، مدتی طول عمر کاری دارد و بعد از او، وزیر بعدی میآید و هر کاری بخواهد انجام میدهد. شبکه بهداشت و درمانی که در حال کار کردن است، همان شبکهای است که 40سال پیش راهاندازی شده و بقیه وزرا این شبکه را گسترش ندادند. کسی که وزیر بهداشت میشود، مسئولیت سنگینی بهعهده دارد. چون درحقیقت با جان، حیات و سلامت دهها میلیون مسلمان سرو کار دارد. از آنجا که تولید و اوضاع اقتصادی کشورها متکی به نیروی انسانی سالم و ماهر است، لذا به همه این دلایل و بهویژه ارزش و اهمیتی که اسلام برای حیات و سلامت انسانها و نیز تغذیه با شیر مادر قائل است، باید قدر و ارزش این نعمت بزرگ را بشناسیم و برای آن تلاش کنیم و از خداوند حکیم استمداد بطلبیم. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 21 |